حدیث قدسی:
«وَمَا یَزَالُ عَبْدِی یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ: کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ، وَیَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِی یَمْشِی بِهَا، وَإِنْ سَأَلَنِی لَأُعْطِیَنَّهُ، وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِی لَأُعِیذَنَّهُ».[۱]
«بندهام با ادای نوافل پیوسته به من نزدیک میشود تا آنجا که دوستش بدارم، پس زمانی که او را دوست داشتم، شنواییاش باشم که با آن میشنود، بیناییاش باشم که با آن میبیند، دستش باشم که به وسیلهی آن میگیرد و پایش که با آن راه میرود و اگر از من بخواهد بیتردید به او میدهم و اگر به من پناه جوید حتماً پناهش میدهم».
[۱]– بخاری، ۶۰۲۱٫