عیسی علیه السلام قومی نداشت!
یک ظرافت لغوی شگفت انگیز در کتاب خداوند متعال جلوه گر می شود. تمام کلمات در جای درست خود قرار گرفته اند و هیچ اختلافی در این کتاب عظیم وجود ندارد..
بیایید تا با هم در این ظرافت بلاغی تدبر کنیم:
تمام کلمات در کتاب خداوند مدلولی قوی دارند که با مقام آیه مناسب است .. و این ظرافت، گواه آنست که ممکن نیست قرآن کلام بشر باشد..
چنانکه در داستانهای پیامبران می یابیم که بسیاری از انبیا، قوم خود را با کلمه قوم، مخاطب قرار داده اند..
مشاهده می کنیم که سیدنا نوح علیه السلام می فرماید:
“لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ” {أعراف:۵۹} «ما نوح را به سوی قوم خود (که در میانشان برانگیخته شده بود) فرستادیم. او بدیشان گفت: ای قوم من! برای شما جز خدا معبود بحقی نیست. پس تنها خدا را بپرستید».
و می بینیم که سیدنا هود علیه السلام به قوم خود می گوید:
“وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ” {هود:۵۰}
«(ما به عنوان پیغمبر) هود را به سوی قوم عاد فرستادیم که از خودشان بود. (هود بدیشان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که جز او معبود بحقی ندارید. شما (که به خدایان متعدّدی معتقدید، در ادّعای خود) دروغگویانی بیش نیستید».
همچنین سیدنا صالح علیه السلام را می نگریم که به قومش می گوید:
“وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ” {هود:۶۱}
«به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبود بحقی جز او برای شما وجود ندارد».
“وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَهَ مَا سَبَقَکُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ” {أعراف:۸۰}
«لوط را هم فرستادیم و او به قوم خود گفت: آیا کار بسیار زشت و پلشتی را انجام میدهید که کسی از جهانیان پیش از شما مرتکب آن نشده است»؟!
و این، حال و وضع بسیاری از پیامیران است..
این مثال بر سیدنا موسی علیه السلام نیز صدق می کند.. چنانکه قوم خود را اینگونه مورد خطاب قرار می دهد که: یَا قَوْمِ «ای قوم من»..
و منظورش بنی اسرائیل می باشد که در میانشان مبعوث شده است.
همانطور که سیدنا موسی علیه السلام قومش را در بسیاری از آیات بدین گونه ندا می زند:
“وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ” {بقره:۵۴} «و (به یاد آورید) آن گاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! شما بر خود ستم کردهاید…».
و نیز در این آیه:
“وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُم” {ابراهیم:۶} «(ای پیغمبر! برای عبرت قوم خود بیان کن) وقتی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت دادن خدا به خویشتن را به یاد آرید».
و چنانکه می دانیم موسی برای بنی اسرائیل فرستاده شد..
اما عیسی علیه السلام چطور، حال آنکه او هم بسوی بنی اسرائیل فرستاده شد؟
وضعیت عیسی بن مریم علیه الصلاه والسلام کاملا متفاوت است! چرا که یک آیه هم در قرآن وجود ندارد که کلمه (عیسی) یا (مسیح) با کلمه (قوم) جمع شده باشد..
چنانکه همیشه اینگونه آنان را خطاب می نماید که: ای بنی اسرائیل .. بدون اینکه قوم را بر زبان آورد.
سیدنا عیسی مسیح می فرماید:
“وَقَالَ الْمَسِیحُ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمْ” {مائده:۷۲} «عیسی گفته است: ای بنیاسرائیل! خدای یگانهای را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شما است».
و همچنین فرموده که:
“وَإِذْ قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ یَا بَنِی إِسْرَائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیَّ مِنَ التَّوْرَاهِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ یَأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ قَالُوا هَٰذَا سِحْرٌ مُبِینٌ” {صف:۶}
«و خاطرنشان ساز زمانی را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنیاسرائیل! من فرستادهی خدا به سوی شما بوده و توراتی را که پیش از من آمده است تصدیق میکنم، و به پیغمبری که بعد از من میآید و نام او احمد است، مژده میدهم. اما هنگامی که آن پیغمبر (احمدنام) همراه با معجزات روشن و دلائل متقن، به پیش ایشان آمد گفتند: این جادوی آشکاری است».
و به همین ترتیب در کل قرآن، نامی از قوم عیسی نمی یابیم!
و تنها آیه ای که سیدنا عیسی همراه کلمه (قوم) ذکر شده اینست:
“وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ” {زخرف:۵۷}
«هنگامی که فرزند مریم به عنوان مثال ذکر شد، قوم تو از آن خندیدند و سر و صدا به راه انداختند».
در اینجا هم منظور قوم عیسی نیست بلکه قوم محمد صلی الله علیه وسلم می باشد زیرا خطاب در این آیه به پیامبر اکرم است!!
بدین معنا که عیسی علیه السلام هیچ قومی ندارد!
چه رازی نهفته است؟
حتی زمانیکه قرآن از سیده مریم علیها السلام مادر مسیح سخن به میان می آورد او را به قومش نسبت می دهد، چنانکه خداوند متعال می فرماید: “فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ ۖ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا” {مریم:۲۷}
«مریم او را در آغوش گرفت و پیش اقوام و خویشان خود برد. آنان گفتند: ای مریم! عجب کار زشتی کردهای»!
اما عیسی مسیح در قرآن به هیچ قومی منسوب نگردیده است!
درواقع سیدنا عیسی مانند سایر فرستاده شدگان، هیچ قومی ندارد. چه اتفاقی می افتاد اگر سیدنا عیسی به بنی اسرائیل می گفت: یَا قَوْمِ «ای قوم من»؟ .. یا اینکه قرآن می فرمود: عیسی را بسوی قومش فرستادیم؟
درست همانند بقیه پیامبران (لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ).. (وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ) و…
چه اتفاقی می افتاد؟
چه اتفاقی می افتاد اگر کسی به هنگام کتابت قرآن دچار اشتباه می شد یا قرآن را تحریف می کرد و کلمه (قوم) را همراه اسم (عیسی) می نوشت؟
نسبت انسان همیشه به پدرش می باشد زیرا پدر به قبیله، قوم یا سرزمینی منسوب است.. و همچنین پسر به همان قبیله، قوم یا سرزمین منسوب می باشد…
چنانکه سیدنا نوح به پدری از قوم خود منسوب است و بدین دلیل به آنها منسوب شد، و سیدنا ابراهیم به پدرش آزر منسوب است بنابراین به قومش منسوب شد و بقیه هم اینگونه هستند..
اینجا سوالی پیش می آید: سیدنا مسیح به چه کسی منسوب است؟ مطمئنا به هیچ قومی، چرا که او با یک معجزه متولد شد و بدون پدر به دنیا آمد!! و به همین دلیل اشتباه است که مسیح به بنی اسرائیل بگوید: یَا قَوْمِ «ای قوم من»!!
و می بایست که آنها را اینگونه ندا دهد که: “ای بنی اسرائیل” .. و این همان کاریست که قرآن انجام داده است، و یک آیه هم وجود ندارد که از این قاعده استثنا گردیده باشد.
اگر بر اساس همین منطق، این سوال از ما پرسیده شود که: آدم علیه السلام چطور، در حالی که می دانیم او نیز بدون پدر و مادری به دنیا آمده بلکه خداوند متعال وی را از خاک آفریده است، آیا قرآن کریم قوم آدم را بیان داشته است؟
مطمئنا هیچ یاد و نامی از قوم آدم وجود ندارد، چرا که اگر در سراسر قرآن به جستجو بپردازیم یک آیه هم نمی یابیم که از قوم آدم سخنی گفته باشد بلکه آیات قرآن از بنی آدم سخن رانده است .. و این از ظرافت و متانت قرآن کریم است.
زیرا تمام انسانها دارای قومی هستند به استثنای دو پیامبر بزرگوار: یعنی آدم و عیسی علیهما السلام..
و سوال جدید اینست که: آیا قرآن از حقیقت عیسی و آدم غافل مانده و آنرا نادیده گرفته است؟
مطمئنا که غافل نمانده است، زیرا قرآن این حقیقت را در آیه ای ارزشمند خاطرنشان ساخته است چنانکه می فرماید:
“إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ ۖ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ” {آل عمران:۵۹}
«مسألهی (آفرینش) عیسی برای خدا، همچون مسألهی (آفرینش) آدم است که او را از خاک بیافرید، سپس بدو گفت: پدید آی! و (بیدرنگ) پدید آمد».
این، تنها آیه در قرآن است که نام آدم و عیسی را با هم در خود جمع آورده است.
پس به دقت این کتاب عظیم بنگرید.