آنچه که در این مورد به پسر عمر ابن خطاب نسبت می دهد تهمت و دروغی بیش نیست.
ولی ثابت شده است که عبدالرحمن پسر عمر رضی الله عنه در مصر مرتکب شراب خوردن می شود و سپس خود عمر رضی الله عنه بر او حد جاری می کند چنانکه ابن جوزی نوشته است که
عبدالرحمن فرزند عمربن خطاب، در مصر شراب نوشید. عمرو بن عاص که حاکم مصر بود، به خاطر احترام عمربن خطاب، به جای اجرای حد شرعی در ملأ عام، در خانهی خود او را شلاق زد.
وقتی این خبر به گوش عمررضی الله عنه رسید، در نامهای به عمرو نوشت.
از عمر به عاصی (خطاکار) بن عاص.
ای عمرو! من از جرأت تو در خلاف ورزی با من در شگفتم.
تو میدانی که من تو را بر بزرگان اهل بدر که از تو بهتر بودند، ترجیح دادم.
به خاطر این که دستورات مرا اجرا نمایی. اکنون میبینم تو هم گرفتار بلا شدهای.
و دلم میخواهد از کار برکنارت کنم ولی آن هم پیامدهای بدی دارد.
تو پسرم عبدالرحمان را در خانهات شلاق زدهای. مگر نمیدانی که من مخالف این روش هستم.
تو فکر کردی او پسر امیرالمؤمنین است.
در حالی که او نیز فردی از رعیت تو است و تو میدانی که من در اجرای حدود خدا، به هیچ کس ترحم نمیکنم.
پس زود او را نزد من بفرست تا به عاقبت کاری که کرده است پی ببرد.
مناقب امیر المومنین (ابن جوزی)ص ۲۳۵).
سپس عمرو بن عاص طبق دستور، عبدالرحمان را به مدینه فرستاد و در آن جا علناً بر او حد شرعی را اجرا نمود.
این را ابن سعد و ابن زبیر روایت کردهاند.
همچنین عبدالرزاق آنرا با سند صحیح و مفصل به روایت ابن عمر آورده است
الخلافه الراشده والدوله الامویه. یحیی یحیی. ص ۳۴۵).
آری این است برخورد عمر رضی الله عنه با نزدیکترین فرد خانوادهاش.
و این بالاترین درجهی مساوات و عدالت است.
متهم در اینجا فرزند امیر المؤمنین است و والی مصر از عقاب آن چشم پوشی نمیکند،
اما وقتی فاروق پی میبرد که به خاطر وی مراعات شده است، بسیار آزرده خاطر میشود و به شدت با والی مصر برخورد مینماید و در راستای اجرای حدودات الهی و تأدیب فرزندش به طورشایستهای او را معاقبه میکند.
حال اگر فاروق اینگونه با نزدیکان خود برخورد مینماید، به نظر شما باید با دیگران چگونه باشد؟