بعضی از مردم، معبودانی غیر از الله بر می گزینند که آنها را همانند الله دوست می دارند(۱۴)

فرموده‌ی: (ولن یجد عبد طعم الإیمان . . . تا آخر حدیث) یعنی هیچ بنده‌ای مزه‌ی ایمان را نمی‌چشد هر چند نماز و روزه‌اش زیاد باشد تا اینکه به خاطر خدا دوست بدارد، به خاطر خدا از کسی بدش آید، به خاطرخدا دشمنی ورزد، به خاطر خدا با کسی رابطه‌ی دوستی داشته باشد و یاری‌اش کند. این حدیث از حدیث قبلی انس گرفته شده است. در حدیث ابوامامه به طور مرفوع آمده است: «من أحب لله، وأبغض لله، وأعطی لله، ومنع لله؛ فقد استکمل الإیمان»: «هر کس به خاطر خدا دوست بدارد و به خاطر خدا از کسی بدش آید و به خاطر خدا بدهد و یا منع کند ایمان را کامل کرده است». [روایت ابوداود][۱].

تعجب از کسی است که ادعای محبت خدا را می‌کند در حالی که عمل و رفتارش خلاف آن است. ابن قیم چه خوب گفته است:

أتحب أعداء الحبیب وتدّعی

حُبّاً له، ما ذاک فی إمکان[۲]

«آیا دشمنان خدا را دوست داری و ادعای محبت او را می‌کنی. چنین چیزی اصلاً امکان ندارد».

عبارت: (وقد صارت عامه مؤاخاه الناس على أمرالدنیا، وذلک لایجدی على أهله شیئاً) یعنی دوست‌ داشتن به خاطر امور دنیوی نفعی به خانواده‌ی فرد نمی‌رساند بلکه به آنان زیان می‌رساند؛ همان طور که الله تعالی می‌فرماید: ﴿ٱلۡأَخِلَّآءُ یَوۡمَئِذِۢ بَعۡضُهُمۡ لِبَعۡضٍ عَدُوٌّ إِلَّا ٱلۡمُتَّقِینَ۶٧﴾ [الزخرف: ۶۷]. «دوستان در آن روز، دشمنان یکدیگر خواهند شد، مگر پرهیزگاران». این حال و وضعیت هر نوع دوستی و محبتی است که در دنیا در راه غیر طاعت خدا بوده، که در روز قیامت به دشمنی و پشیمانی تبدیل می‌شود بر خلاف دوستی و محبت در راه طاعت خدا که از عظیم‌ترین وسایلی است که انسان را به خدا نزدیک می‌گرداند. همچنان که در حدیث هفت نفری که خدا در روز قیامت آنان را زیر سایه‌ی خود قرارشان می‌دهد که سایه‌ای جز سایه‌ی او وجود ندارد آمده است: «ورجلان تحابا فی الله، اجتمعا على ذلک، وتفرّقا علیه»[۳]: «دو نفری که همدیگر را به خاطر خدا دوست داشته‌اند بر همین حالت و احساس با هم بوده و بر همین حالت و احساس از هم جدا شده‌اند».

در حدیث قدسی‌ای که مالک و ابن حبان در صحیحشان آن را روایت کرده‌اند آمده است: «وجبت محبتی للمتحابین فیَّ، وللمتجالسین فیَّ، وللمتزاورین فیَّ، وللمُتباذلین فیَّ»[۴]: «محبت من برای کسانی که به خاطر من همدیگر را دوست دارند، به خاطر من با همدیگر می‌نشینند، به خاطر من همدیگر را می‌بینند و به خاطر من به همدیگر می‌بخشند واجب شد».

این سخن را (اغلب رابطه‌ی دوستی مردم به خاطر امور دنیوی است در حالی که این امر، هیچ نفعی به خانواده‌اش نمی‌رساند) ابن عباس  رضی الله عنه درباره‌ی مردم زمان خودش اظهار داشته حالا چگونه است اگر می‌دید که مردم بر سر کفر، بدعت، فسق و گناهان با همدیگر دوست هستند؟! اما این مصداق فرموده‌ی پیامبر صلی الله علیه و سلم است که می‌فرمایند: «بدأ الإسلام غریباً، وسیعود غریباً کما بدأ»[۵]: «اسلام با غربت آغاز شد و دوباره به غربت باز می‌گردد همان طور که با غربت آغاز شد». این حدیث اشاره می‌کند به اینکه وضعیت در زمان ابن عباس تغییر پیدا کرده به گونه‌ای که به نسبت دوران خلفای راشدین وضعیت تغییر یافته بود صرف نظر از زمان رسول‌الله صلی الله علیه و سلم،.

 

(برگرفته ارکتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]-ابوداود در سننش شماره‌ی ۴۶۸۱، طبرانی در «المعجم الکبیر » ۸/۱۳۴ و در «المعجم الأوسط» ۹/۴۱ و ۶/۴۹۲ روایتش کرده‌اند و اسنادش حسن است. این حدیث به وسیله‌ی شواهدش صحیح می‌باشد. ابن أبی شیبه در «المصنف» ۷/۱۳۰ به طور موقوف بر ابوامامه آن را روایت کرده و سندش حسن است.

[۲]– شرح نونیه ابن القیم اثر علامه ابن عیسی ۲/۲۶۴٫

[۳]– بخاری در صحیحش به شماره‌ی: ۶۲۹ و مسلم در صحیحش شماره‌ی ۱۰۳۱ از ابوهریره  رضی الله عنه آن را روایت کرده‌اند.

[۴]– امام مالک در «الموطأ» ۲/۹۵۳، امام احمد در «المسند» ۵/۲۳۳، عبد بن حُمید در مسندش (شماره‌ی ۱۲۵  المنتخب)، طبرانی در «المعجم الکبیر» ۲۰/۸۰-۸۱ و «المعجم الأوسط» ۶/۶۱، ابن حبان در صحیحش به شماره‌ی ۵۷۵ و حاکم در «المستدرک» ۴/۱۸۶ از طریق حدیث معاذ بن جبل  رضی الله عنه  آن را روایت کرده‌اند و حاکم بنا به شرط شیخین این حدیث را صحیح دانسته و ذهبی با وی موافقت نموده است. این حدیث آن گونه که ابن عبدالبر در «الإستذکار» ۸/۴۵۱ و نووی در «ریاض الصالحین» ص ۱۱۵ اظهار داشته‌اند حدیثی صحیح است.

[۵]– مسلم در صحیحش، شماره‌ی ۱۴۵ از طریق حدیث ابوهریره  رضی الله عنه  و شماره‌ی ۱۴۶ از طریق حدیث ابن عمرل روایتش کرده‌اند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …