«التنبیه»: از «نبه» گرفته شده و به معنای «آگاهی و هوشیاری» است (و «تنبیه»: یعنی بیدار کردن، هوشیار ساختن، و آگاه کردن کسی بر امری). و در اینجا مصدر (که «التنبیه» باشد) به معنای «اسم مفعول» [یعنی «مُنبَّه بِه»] است یعنی «کاری که باید نسبت به آن آگاه شد».
«الفائده»: در لغت به این معنی است: «کل ما استفید من علم أو غیره» یعنی: هر نفع و بهرهای که از علم و دانش و غیره حاصل شود.
و در اصطلاح عرف، عبارت است از: «کل مصلحه ترتبت علی فعل»: هر مصلحت و فایدهای که بر انجام کاری مرتب شود.
«المسأله»: در لغت به معنای «السؤال» [پرسش، درخواست و طلب] است و در اصطلاح عرف، عبارت است از «مطلوب خبری یبرهن علیه فی العلم»: مطلوبی خبری است که در مسائل علمی و تحقیقی، بر آن دلیل و حجت و گواه و برهان آورده میشود (یعنی پیرامون مسئلهای سؤال میشود که آن سؤال میطلبد تا برای پاسخش، دلیل و حجت و گواه و برهان و شاهد و مدرک آورده شود)
«التتمه»: یعنی «ما تتمّ به الکتاب أو الباب»: آنچه به وسیلهی آن، کتاب یا بابی از ابواب، کامل و تمام گردد.
«الخاتمه»: در لغت به معنای «اٰخرالشیء» [پایان و عاقبت کاری یا چیزی] است، و در اصطلاح عبارت است از: «اسم لألفاظ مخصوصه داله علی معانٍ مخصوصه جعلت آخر کتاب أو باب»: اسمی است برای واژههای مخصوص که دال بر معانی و مفاهیم خاصی میباشد، و این واژهها در آخر کتاب و یا در آخر باب، قرار داده میشود
«العبادله الاربعه» [عبادله چهارگانه]: عبارتند از:
۱- عبدالله بن زبیر
۲- عبدالله بن عمرو بن العاص
۳- عبدالله بن عمر بن الخطاب
۴- عبدالله بن عباس
و «شرف الدین ارمنتی» اسامی این بزرگان رادر قالب نظم چنین سروده است:
انّ العبادله الاخیار اربعه | منا هج العلم فی الاسلام للناس | |
ابن الزبیر و ابن ابی العاص و ابن أبی | حفص الخلیفه و الحبر ابن عباس | |
و قد یضاف ابن مسعود لهم بدلاً | عن ابن عمرو، لوهم او لإلباس |
درنزد احناف، «عبدالله بن مسعود» به عوض «عبدالله بن عمرو بن العاص» از زمرهی عبادلهی چهارگانه میباشد ولی درنزد غیراحناف این جایگزینی یا به خاطر وهم است یا به خاطر التباس.
و برخی از شعراء در وصف عبادلهی چهارگانه چنین سرودهاند:
أبناء عباس و عمرو، و عمر | ثم الزبیر هم العبادله الغرر |