و میفرماید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡکِتَٰبَ﴾ [الکهف: ۱].
«حمد مخصوص خدایى است که این کتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزیدهاش محمد) نازل کرد».
و میفرماید: ﴿تَبَارَکَ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ﴾ [الفرقان: ۱].
«والامقام و زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بندهاش نازل کرد».
و این در مورد وحی بود که بالاترین مقام پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم است. و همچنین در مقام اسراء خداوند او را بنده نامیده است.
چنان که میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ۱﴾ [الإسراء: ۱].
«پاک و منزه است خدایى که بندهاش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -که گرداگردش را پربرکت ساختهایم- برد، تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم، چرا که او شنوا و بیناست».
و همچنین در مقام کرنش و فروتنی و اطاعت از خدا او را بنده نامیده است چنان که میفرماید: ﴿وَأَنَّهُۥ لَمَّا قَامَ عَبۡدُ ٱللَّهِ یَدۡعُوهُ﴾ [الجن: ۱۹].
«هنگامی که بندهء خدا (محمد صلی الله علیه و سلم) به عبادت برمیخاست و او را میخواند».
و خداوند گفتگویی که با عیسی علیه السلام انجام میشود را خیلی واضح و روشن بیان کرده است، خداوند میفرماید: ﴿وَإِذۡ قَالَ ٱللَّهُ یَٰعِیسَى ٱبۡنَ مَرۡیَمَ ءَأَنتَ قُلۡتَ لِلنَّاسِ ٱتَّخِذُونِی وَأُمِّیَ إِلَٰهَیۡنِ مِن دُونِ ٱللَّهِۖ قَالَ سُبۡحَٰنَکَ مَا یَکُونُ لِیٓ أَنۡ أَقُولَ مَا لَیۡسَ لِی بِحَقٍّۚ إِن کُنتُ قُلۡتُهُۥ فَقَدۡ عَلِمۡتَهُۥۚ تَعۡلَمُ مَا فِی نَفۡسِی وَلَآ أَعۡلَمُ مَا فِی نَفۡسِکَۚ إِنَّکَ أَنتَ عَلَّٰمُ ٱلۡغُیُوبِ ١١۶ مَا قُلۡتُ لَهُمۡ إِلَّا مَآ أَمَرۡتَنِی بِهِۦٓ أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمۡۚ وَکُنتُ عَلَیۡهِمۡ شَهِیدٗا مَّا دُمۡتُ فِیهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّیۡتَنِی کُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِیبَ عَلَیۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ شَهِیدٌ ١١٧ إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُکَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡحَکِیمُ ١١٨﴾ [المائده: ۱۱۶-۱۱۸].
«و آنگاه که خداوند به عیسى بن مریم مىگوید: «آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را به عنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟!»، او مىگوید: «منزهى تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! اگر چنین سخنى را گفته باشم، تو مىدانى! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى، و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نیستم! بیقین تو از تمام اسرار و پنهانیها باخبرى. من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادى، چیزى به آنها نگفتم، (به آنها گفتم:) خداوندى را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانى که در میان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم، ولى هنگامى که مرا از میانشان برگرفتى، تو خود مراقب آنها بودى، و تو بر هر چیز، گواهى! (با این حال،) اگرآنهارا مجازات کنى، بندگان تواند. (و قادر به فرار از مجازات تو نیستند)، و اگر آنان را ببخشى، توانا و حکیمى! (نه کیفر تو نشانه بىحکمتى است، و نه بخشش تو نشانه ضعف!)».
و همچنین میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمۡ فَٱعۡبُدُوهُۚ﴾ [آلعمران: ۵۱].
«خداوند، پروردگار من و شماست، او را بپرستید».
و میفرماید: ﴿قَالَ إِنِّی عَبۡدُ ٱللَّهِ ءَاتَىٰنِیَ ٱلۡکِتَٰبَ وَجَعَلَنِی نَبِیّٗا ٣٠﴾ [مریم: ۳۰].
«گفت: من بنده خدایم، او کتاب (آسمانى) به من داده، و مرا پیامبر قرار داده است».
و خداوند میفرماید: ﴿وَقَالَ ٱلۡمَسِیحُ یَٰبَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ رَبِّی وَرَبَّکُمۡۖ﴾ [المائده: ۷۲].
«اى بنى اسرائیل! خداوند یگانه را، که پروردگار من و شماست، پرستش کنید».
و میفرماید: ﴿مَّا ٱلۡمَسِیحُ ٱبۡنُ مَرۡیَمَ إِلَّا رَسُولٞ قَدۡ خَلَتۡ مِن قَبۡلِهِ ٱلرُّسُلُ وَأُمُّهُۥ صِدِّیقَهٞۖ کَانَا یَأۡکُلَانِ ٱلطَّعَامَۗ﴾ [المائده: ۷۵].
«مسیح فرزند مریم، فقط فرستاده (خدا) بود، پیش از وى نیز، فرستادگان دیگرى بودند، مادرش، زن بسیار راستگویى بود، هردو، غذا مىخوردند، (با این حال، چگونه دعوى الوهیت مسیح و پرستش مریم را دارید؟!)».
خوانندۀ عزیز به آیات آخر سوره مائده مراجعه کن و با تدبّر و مکر و خشوع آن را تلاوت کن و بخوان تا حقیقت امر را بدانی.
این بود آنچه در مورد پیامبر ما محمد و عیسی علیهما السلام آمده است.
و بس تعجب است از افرادی که دربارۀ ائمه و اولیا غلو کردهاند و افسانهها و خیالاتی را از سوی خود ساختهاند تا آنها را در کتابهای خود برخلاف آنچه خدا میگوید بنویسند و دلیل میآورند که خداوند بر همه چیز تواناست.