عَنْ عَائِشَهَ رضی الله عنها أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم أَمَرَ بِکَبْشٍ أَقْرَنَ، یَطَأُ فِی سَوَادٍ، وَیَبْرُکُ فِی سَوَادٍ، وَیَنْظُرُ فِی سَوَادٍ، فَأُتِیَ بِهِ لِیُضَحِّیَ بِهِ فَقَالَ لَهَا: «یَا عَائِشَهُ هَلُمِّى الْمُدْیَهَ» ثُمَّ قَالَ «اشْحَذِیهَا بِحَجَرٍ» فَفَعَلَتْ، ثُمَّ أَخَذَهَا، وَأَخَذَالْکَبْشَ فَأَضْجَعَهُ، ثُمَّ ذَبَحَهُ، ثُمَّ قَالَ: «بِاسْمِ اللَّهِ، اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنْ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَمِنْ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ»ثُمَّ ضَحَّى بِهِ. (مسلم/۱۹۶۷)
ترجمه: از عایشه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور داد تا قوچی را که چهار دست و پا و شکم و اطراف چشمهایش سیاه بود، برای قربانی بیاورند؛ آنگاه به عایشه رضی الله عنها فرمود:«چاقو را بیاور و آن را با سنگ، تیز کن». عایشه رضی الله عنها طبق دستور، عمل نمود. آنگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم چاقو را گرفت و قوچ را به زمین خواباند و آن را ذبح نمود وفرمود: «بسم الله، بار الها! آن را از محمد و آل محمد و امت محمد، بپذیر». و اینگونه آن را قربانی نمود.
دوستان آیا شایسته نیست سرورمان رسول الله صلی الله علیه و سلم را دوست داشته باشیم که این قدر غمخوار ما بودند و همیشه به یاد امت خود بودند ، ولی امروز رسول الله صلی الله علیه و سلم کنارمان نیست ولی می توانم با محبت و اطاعت از سنت ایشان و صلوات دادن، محبت خود را به ایشان ابراز کنیم.