اخلاق نیکو و ایده آل در اسلام جایگاه ویژه ای دارد، چرا که یکی از اصول چهارگانه ای است که دین مبین اسلام بر آن پایه گذاری شده است که آنها عبارتند از: ایمان، اخلاق، عبادات و معاملات.
همچنین حدود ۱۵۰۴ آیه، که ربع قرآن را تشکیل می دهند، به صورت صریح و اشاره و یا به صورت امر و نهی، و نیز دهها حدیث به مکارم اخلاق تشویق نموده و از اخلاق بد بر حذر داشته است.
معاذ بن جبل رضی الله عنه می فرماید: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «إن الله حف الاسلام بمکارم الاخلاق و محاسن الاعمال» یعنی خداوند عزوجل اسلام را با اخلاق پسندیده و کارهای شایسته و بایسته شالوده گذاری و نهادینه کرده است.
مکارم اخلاق نشانه بزرگواری و کرامت نفس و مایه تعالی معنوی و تکامل روحانی است. در پرتو مکارم اخلاق، انسان از قیود خودپرستی و خوی حیوانی رهایی یافته و بر غرائز و تمایلات نفسانی خویش غلبه می کند، دگردوستی و حس فداکاری در نهادش شکوفا می گردد، و از کمالاتی که لایق مقامش است برخوردار می شود.
پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم برای آنکه پیروان خود را به سوی مکارم اخلاق سوق دهد و آنان را با صفات انسانی تربیت کند، در منبر و محضر، در سفر و حضر و خلاصه در هر موقع مناسب از فرصت به نحو احسن استفاده نموده و وظائفشان را به آنها گوشزد می فرمود.
رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم مأموریت یافت مکارم اخلاق را به کمال نهایی اش برساند و مسلمین را از عالیترین صفات انسانی برخوردار سازد، آنجا که می فرماید: «إنما بعثت لأتمم مکارم الاخلاق» یعنی من از طرف خداوند برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را تتمیم و تکمیل کنم.
مکارم اخلاق آن صفاتی است که به آدمی تعالی معنوی عطا نموده و کمال روحانی می بخشد، و تمایلات عالی انسان را از قوه به فعلیت می آورد.
بی تردید افرادی که روحشان از خصلت بزرگواری شکل گرفته است، با طبع عالی و بلندی که دارند، پیرامون رذایل اخلاقی نمی گردند، به کارهای پست و ذلت بار دست نمی زنند، بنده دنیا و برده شهوت خود نمی شوند و خویشتن را به پلیدیهای گناه آلوده نمی کنند. اما در نقطه مقابل، افرادی که روحشان از فرومایگی شکل گرفته و با پستی و خواری نفس بار آمده اند همواره در معرض گناه و رذایل اخلاقی قرار دارند و جامعه از سوء رفتار، گفتار، کردار و منش آنان احساس نگرانی و ناامنی می کند. اینجاست که رسول معظم اسلام صلی الله علیه وسلم فرموده اند: «إن الله یحب مکارم الاخلاق و یبغض سفسافها» بی گمان خداوند متعال اخلاق پسندیده را دوست دارد و از اخلاق زشت و ناپسند متنفر و بیزار است.
اگر چه دست یافتن به آن صفات سترگ بسی مشکل و دشوار است و تنها کسانی می توانند به مکارم اخلاق متخلق گردند که بر هوای نفس خود غلبه کنند، غرایز سرکش را مهار نمایند، به خواهشهای غیر انسانی پشت پا بزنند و خویشتن را از اسارت شهوات آزاد سازند، اما این امر به این معنی نیست که دست یافتن به این مقام اصلا ممکن نیست. امام غزالی رحمه الله می فرماید: چگونه می توان دگرگونی و تغییر در اخلاق بنی آدم را انکار کرد، حال آنکه دگرگونی و تغییر در چارپایان و حیوانات امکان دارد، یک بازِ وحشی مونس می گردد، سگ درنده تربیت یافته و شکار را نگاه می دارد، و نیز اسب سرکش به فرمان برداری و رام شدن تربیت می یابد. (پس دگرگونی و تغییر اخلاقی انسان که به طریق اولی ممکن است.)
پس ثابت شد که دست یافتن به اخلاق ایده آل امری ممکن است، چون خدا و رسولش به آن دستور داده اند، بایستی که انسان هر اخلاق نیکو را کسب نماید و خود را در قالب نیکوکاران، سخاوتمندان، حکیمان و فرزانگان قرار دهد، اگر چه ابتدا مشکل است، اما نهایتا موفق خواهد شد.
امام غزالی رحمه الله راهکار خوبی در این راستا ابراز نموده و می فرماید: «اگر کسی می خواهد در وجودش صفت سخاوت بیاورد، روشش این است که خود را مکلف به سخاوت نماید و همیشه خود را وادار نماید که چیزی خرج نماید و بر این کارش مواظبت نماید تا در نهایت برایش عادی و طبیعی گردد و بتواند یک شخص سخی بار آید، و نیز اگر کسی می خواهد انسانی متواضع و فروتن گردد باید که بر افعال متواضعانه تا یک مدت طولانی مواظبت کند و در این راستا بکوشد و تلاش نماید تا خُلق و خویش به آن تبدیل گشته و طبیعی شود، و همۀ اخلاقهای شرعی و پسندیده به این روش به دست می آیند.»
خلاصه اینکه رسیدن به کمالات اخلاقی و متخلق شدن به اخلاق الهی، برای انسان مؤمنی که در این زمینه سعی و تلاش صحیح و لازم را متحمل شود، به هیچ وجه غیر ممکن نبوده بلکه کاملا دست یافتنی است. ذیلا برخی از اخلاق پسندیده و کارهای درست و شایسته ای که یک مؤمن می تواند آنها را در وجود خود پیاده نماید، به صورت تیتروار، ذکر می گردند؛
۱ـ زندگی و معاشرت مسالمت آمیز؛
انجام کارهای نیک و شایسته؛
۲ـ تواضع و فروتنی؛
از انجام کارهای خوب و نیک، دریغ نورزیدن.
۳ـ به گرسنگان غذا دادن؛
۴ـ اشاعه سلام؛
۵ـ تیمارداری بیماران مسلمان، خواه نیکو کار باشد یا بد عمل؛
۶ـ احترام و بزرگداشت بزرگسالان و سالمندان( مخصوصا احترام به والدین)؛
۷ـ ترحم و شفقت بر کوچکان و زیردستان؛
۸ـ پذیرفتن دعوت مسلمان؛
۹ـ عفو و گذشت؛
۱۰ـ ایجاد صلح و صفا در میان مردم؛
۱۱ـ بخشندگی و سخاوت و جوانمردی؛
۱۲ـ از دیگران در سلام سبقت گرفتن؛
۱۳ـ فرو خوردن خشم و غضب؛
۱۴ـ اجتناب از چیزهایی که اسلام آنها را حرام و ناجایز قرار داده است، از قبیل: کردار و گفتار بیهوده، مشغول شدن به کار پوچ و باطل، گوش فرا دادن به آوازها و سرودهای ناهنجار و موسیقی، غیبت، دروغگویی، بخیلی و تنگ چشمی، ظلم و ستم، مکر و نیرنگ، خبرچینی، درگیری و فساد ایجاد کردن، قطع صله رحم، بداخلاقی، تکبر و نخوت، فخرفروشی و غرور بیجا، تکبر، فحاشی و ناسزاگویی، کینه و حسد، فال بد زدن و به فال بد گرفتن، تجاوز به حقوق دیگران، و….
لذا ما هم می توانیم دارای جامعه ای سالم، و محیطی آکنده از لطف و محبت و دوستی داشته باشیم، به شرط آنکه تک تک افراد جامعه در صدد رسیدن به اخلاق فاضله و اجتناب از رذایل اخلاقی باشند.
منابع:
۱- اخلاق النبی صلی الله علیه وسلم فی القرآن و السنه، ج۱، حداد، احمدبن عبدالعزیز بن قاسم، دارالغرب الاسلامی، بیروت، لبنان؛
۲- احیاء علوم الدین، ج۳، غزالی، ابو حامد محمد بن محمد، دارالکتب العلمیه، بیروت لبنان؛
۳- لحظه ای با نبی رحمت، ص:۱۲، تألیف: محمد غزالی، ترجمه: فیض محمد بلوچ.