بررسی کلی این قول: هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است! (۱)

به اعتقاد شیعه هر که منکر امامت یکی از ائمۀ شیعه شود کافر است همانطور که منکر نبوت کافر است! شیعه برای این عقیدۀ خود این قول را شاهد می آورد:«هر که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است !»

و بعضی از علمای آنها بر اساس همین قول منکر امامت را تکفیر کرده اند که از جملۀ آنها: سید مرتضی (ملقب به علم الهدی) و شیخ طوسی (شیخ الطائفه) و قاضی نور الله شوشتری هستند. حال ببینیم ایراد کلی شیعه بر ما به چه شکل است.

سخن شیعه: شیعه و سنی این روایت را از رسول خدا نقل کرده اند که:کسی که بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
۱٫مَنْ مات ولیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه .)صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۷۸و (..
۲٫مَنْ مات بغیر إمام مات میته جاهلیه. (مسند احمد، ج۴، ص۹۶ و مجمع الزوائد،‌ الهیثمی، ج۵،‌ ص۲۱۸ و مسند الطیالسی، ص۲۹۵ و …)
۳٫مَنْ مات ولیستْ علیه طاعه مات میته جاهلیه . (مجمع الزوائد، الهیثمی، ج۵، ص۲۲۴ و کتاب السنه، ج۲،‌ ص۴۸۹ . )
۴٫مَنْ مات ولیس علیه إمام جماعه فإن موتته موته جاهلیه . (المستدرک على الصحیحین، ج۱، ص۱۵۰)
حاکم نیشابوری بعد از نقل حدیث می‌گوید:هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین. و ذهبی نیز آن را تأیید کرده است، ج۱، ص۲۰۴ .
۵٫من مات لیس علیه إمام فمیتته جاهلیه . (المعجم الکبیر، الطبرانی، ج ۱۰،‌ ص۲۹۸ و  ..)
۶٫ من مات ولم یعرف إمام زمانه مات میته جاهلیه   (ینابیع الموده  قندوزی: ۱۱۷٫)
سوال ما از اهل سنت این است که در حال حاضر امام آنها کیست؟ امامی که با نشناختن آن فرقی با اهل جاهلیت نخواهد داشت.

جواب ما:
چنانکه ملاحظه کردید شیعه یک حدیث را با چند طریق و با الفاظ مختلف از کتب ما نقل کرده است و با بررسی سند آن روایات و در خوشبینانه ترین موضع، از ۶ حدیث فوق سه حدیث مقبول و سه حدیث مردود هستند. حدیث سومی مقبول نیست … و قال الهیثمى: فیه عاصم بن عبید الله وهو ضعیف (مجمع الزوائد، الهیثمی، ج۵، ص۲۲۴ )
پنجمین حدیث نیز مقبول نیست زیرا یکی از راویان آن”خلید بن دعلج“ضعیف است.(رجوع کنید به: کشف الأستار،هیثمی، ج۲ ص۲۵۲)
و آخرین حدیث از کتاب ینابیع الموده است که این کتاب نزد ما پشیزی نمی ارزد و نظر علمای ما در مورد خود حدیث بدین شکل است:
آلبانی می نویسد: لا أصل له بهذا اللفظ (سلسله الأحادیث الضعیفه والموضوعه ج۱ ص ۵۲۵ ح ۳۵۰ و ج۵ ص۸۷ ح۲۰۶۹ ) و شیخ الاسلام ابن تیمیه نیز همین رأی را دارد ( منهاج السنه ج۱ ص۲۶-۲۷ ) و امام ذهبی نیز همینطور !
اما اصل جواب:
۱٫ ابتدا بد نیست سؤالی را که شیعیان از ما میپرسند ما از خود شیعیان بپرسیم و به آنها بگوییم:« امام شما کیست و در حال حاضر کجاست؟!» شکی در این نیست که آنها امام زمان موهوم مجهول المکان خود را عَلَم میکنند و آن را به ما نشان میدهند، شخصی که نزدیک به ۱۲۰۰ سال است از او خبری نشده و کسی او را ندیده و معلوم نیست در چه وضعیتی به سر می برد!
بله شیعیان از ما می خواهند که در عالم خواب و رؤیا دست در هوا بیندازیم و با امامی نامرئی که ۱۲۰۰ سال است صامت و بی صدا مانده بیعت کنیم!!
ما این ادعای آنها و حال و روز این امامشان را مورد بررسی قرار میدهیم تا بدانیم که این جواب آنها با احادیث و عقل میخواند یا خیر. بر همه واضح است که چنین امامی را کسی ندیده و هیچ امر و نهی از جانب او به این امت نرسیده است، پس میپرسم “امامی که شناختن او نتواند مرا از جهالت نجات دهد چگونه نشناختن او مرا به جهالت میکشاند؟”
نبودن نور دلیل تاریکی است و بدون شک بودن نور عامل روشنایی است ولی این امام، وجود و عدمش فرقی به حال مردم ندارد!
و به قول شاعر: علم کز تو، تو را نبستاند … جهل از آن علم به بود صد بار
او هیچ تأثیری در زندگی من ندارد و من مطمئنّم که شما ای خوانندۀ شیعه میمیرید همانطور که پدرانتان مردند و به هیچ وجه این امام را ملاقات نخواهید کرد و هیچ نفعی از جانب او به شما نخواهد رسید.

در حال حاضر حدود ۱۰ مرجع تقلید مرده و زنده وجود دارند که هر کدام با هم در خلاف هستند و امام زمانشان به راحتی میتواند آنان را از این اختلاف نجات دهد ولی چرا چنین نمیکند؟ چرا آنها را از این جهالت نجات نمیدهد؟ یکی فتوا میدهد که صیغه کردن دختر شیر خواره جایز است ودیگری آن را به دیوار میکوبد، تکلیف چیست؟ چرا این امام همام از سرا پردۀ غیبت رخ نمی نماید که این مشکل را با چند جمله حل نماید؟ چرا نمی آید تا اینان را از جهالت بدر آورد؟
۲٫ بد نیست همین سؤال شیعیان دوازده امامی را از شیعیان زیدی هم بپرسیم.
از زیدیه بپرسیم که امام وقت زید بن علی بن حسین که بود؟ اصلاً این سؤال را از خود زید میپرسیم تا خود او چنین جواب دهد:
«قال حدثنی مؤمن الطاق واسمه محمد بن علی بن النعمان أبوجعفر الأحول قال: کنت عند أبی عبدالله – علیه السلام – فدخل زید بن علی فقال لی: یا محمد بن علی! أنت الذی تزعم أن فی آل محمد إماماً مفترض الطاعه معروفاً بعینه؟ قال: قلتُ: نعم، کان أبوک أحدهم. قال: ویحک فما کان یمنعه من أن یقول لی فوالله لقد کان یؤتی بالطعام الحار فیقعدنی على فخذه و یتناول الطعام فیبردها ثم یلقمینها أفتراه کان یشفق علی من حر الطعام ولا یشفق علی من حر النار؟
قال قلت کره أن یقول لک فتکفر فیجب من الله علیک الوعید و لا یکون له فیک شفاعه، فترکک مرجئ لله فیک المشیئه و له فیک الشفاعه»
یعنی: «به مؤمن الطاق(همان شیطان الطاق) گفتند که: جریان گفتگوی تو با زید بن علی بن الحسین در حضور حضرت صادق علیه السلام چه بود؟ او گفت، زید بن علی به من گفت: به من خبر رسیده که تو ادعا می کنی که در آل محمد امامی هست که اطاعت از او فرض است، گفتم: بله، و یکی از آنها پدرت علی بن حسین (امام زین العابدین) بود، او گفت: «چگونه او لقمۀ داغ غذا را با دست هایش برایم سرد می کرد و در دهانم می گذاشت، آیا به نظر تو برایم دلسوزی می کرد که لقمۀ داغ دهانم را نسوزاند و به خاطر گرفتار شدن به گرما و داغی جهنم برایم دلسوزی نمی کرد؟»
مومن الطاق می گوید به او گفتم: «پدرت نخواسته تو را از آن خبر کند چون که دوست نداشته به آن کفر بورزی؟ و اگر به آن کافر می شدی او نمی توانست برای تو شفاعت کند!!»(ص ۱۸۷ رجال الکشی حدیث شماره ۳۲۹ چاپ دانشگاه مشهد اسفندماه سال ۱۳۴۸ و نزدیک به این مضمون در اصول کافی ج ۱ ص ۱۷۴ و الطبرسی؛ الاحتجاج، ج ۲ ص ۱۴۱٫)

چنانکه ملاحظه کردید این مباحثه در حضور حضرت صادق صورت گرفته و زید بن علی نه تنها امامت پدر خودش را قبول نداشته بلکه امامت حضرت صادق و باقر را نیز قبول نداشته است و بسیار مشهور است که او میفرمود:ما امامی را که پرده نشین باشد نمیشناسیم! و منظور او حضرت باقر و صادق بود.
*محمد ابن عبدالکریم شهرستانی در الملل و النحل شهرستانی ج ۱ ص ۲۵۱ و ۲۵۲ مینویسد: «زید به امام باقر (برادرش) گفت:( والدک لیس بإمام؛ فإنه لم یخرج قط، ولا تعرض للخروج) پدر ما امام نبود زیرا هرگز خروج نکرد و شمشیر در راه دین نکشید!»

و همچنین در “الکافی” آمده که زید بن علی به حالت خشم به برادر خودش یعنی امام باقر فرمود: «…فَغَضِبَ زَیْدٌ عِنْدَ ذَلِکَ ثُمَّ قَالَ لَیْسَ الْإِمَامُ مِنَّا مَنْ جَلَسَ فِی بَیْتِهِ وَ أَرْخَى سِتْرَهُ وَ ثَبَّطَ عَنِ الْجِهَادِ وَ لَکِنَّ الْإِمَامَ مِنَّا مَنْ مَنَعَ حَوْزَتَهُ وَ جَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ دَفَعَ عَنْ رَعِیَّتِهِ وَ ذَبَّ عَنْ حَرِیمِهِ ..»
«معنی ولایت این نیست که امام در خانه خود بنشیند، پرده ها را بیاویزد و از جهاد رویگـردان شود!.. امام کسی است که بتواند حوزه خود را صیانت کند و در راه خدا به وظیفۀ جهاد عمل کند و از رعیت خود دفاع کند و خانوادۀ خود را از آسیب مصون دارد.» (الکافی کلینی، ج۱ ص ۳۵۶؛ کتاب الحجه؛ بَابُ مَا یُفْصَلُ بِهِ بَیْنَ دَعْوَى الْمُحِقِّ وَ الْمُبْطِلِ فِی أَمْرِ الْإِمَامَهِ؛ روایه: ۱۶ )
پس در این شکی نیست که زید امامت حضرت باقر و صادق و زین العابدین را اصلاً قبول نداشت و به زبانی دیگر او امام زمان خودش را نمی شناخت!پس میپرسم:«آیا او از اهل نار است؟ آیا او هم مانند اهل جاهلیت از دنیا رفت؟ آیا زیدیه هم گمراه و جهنمی هستند؟»

علامه! طباطبایی می نویسد:
«البته ما میدانیم که زید بن علی بن الحسین از بزرگان اهل بیت و از زهاد و فقهای عترت شمرده می شود و کتبی که علمای امامیه در علم رجال پرداخته اند مانند رجال علامه حلی و شوشتری و ممقانی و غیرهم از ذکر مناقب و فضائل او مشحون است، و امام صادق – رضی الله عنه – و امام رضا – رضی الله عنه – هر کدام بنابر مدارک معتبر امامیه، زید را بسیار ستوده اند، در کتاب عیون اخبار الرضا آمده که امام علی بن موسی الرضا در باره زید بن علی فرمود: “فإنه کان من علماء آل محمد غضب لله فجاهد أعدائه حتى قُتل فی سبیل الله”. یعنی “زید بن علی از دانشمندان آل محمد بود و برای خدا خشم گرفت و با دشمنان او نبرد کرد تا در راه خدا کشته شد”» ( ص ۱۷۷ تا ۱۷۸ کتاب “راهی بسوی وحدت اسلامی” _ چاپ تهران) حال چگونه است که زید بن علی که از دانشمندان اهل بیت بوده، امام زمان خود را نمی شناخته و به مرگ جاهلیت مرده است؟؟؟ چرا زید و زیدیه را تکفیر نمی کنید؟ چرا در گفتار خود صادق نیستید؟

آیا این اقوال و عقیدۀ شیعه با حدیث “مات میته جاهلیه” جمع می شوند؟ اگر نشناختن امام باقر باعث میشد هم دوره های ایشان به مرگ جاهلیت بمیرند .. پس زید بن علی (برادر امام باقر) و یحیی بن زید(برادر زادۀ امام باقر) هم به مرگ جاهلیت مرده اند.
“یحیی بن زید بن علی” وقتی شهید شد جعفر صادق بسیار گریست و اندوهگین شد و در مورد وی فرمود: «رَحِمَ اللّهُ ابْنَ عَمّی وَ أَلْحَقَهُ بِآبَائِهِ وَ أَجْدَادِهِ.» (صحیفه سجادیه ص ۱۰)= «خدا عموزاده ام را رحمت کند و به پدران و نیاکانش پیوسته سازد.» و تنها این دو نفر نبودند که چنین بوده اند بلکه علامه برقعی در یکی از پاورقی ها و توضیحاتی که بر کتاب مختصر منهاج السنه ابن تیمیه نوشته است … ۴۰ نفر از این سادات را نام میبرد که در اینجا فقط نام ۱۰ نفر از آنها را ذکر میکنم:

۱.محمد بن جعفر الصادق (رجوع کنید به: منتهی الآمال ، عباس قمی، ج ۲ ص ۱۶۲)
۲٫ محسن بن جعفر بن علی بن موسی الرضا ( همان ج ۲ ص ۳۸۸)
۳٫ زید بن عبدالله بن حسن بن زید بن الحسن اشجع اهل زمان خود (همان ج۱ ص ۲۴۷)
۴٫ یحیی بن عبدالله محض بن حسن بن حسن (ج۱ ص ۲۵۳).
۵٫سلیمان بن عبدالله محض (ج۱ ص ۲۵۵).
۶٫ اسماعیل بن ابراهیم حسن مثنی (ج۱ ص ۲۵۷).
۷٫ محمد بن عبدالله نفس زکیه (ج۱ ص ۲۷۳).
۸٫ محمد بن قاسم بن علی بن عمر بن زین العابدین (ج ۲ ص ۴۸).
۹٫ ابراهیم بن موسی بن جعفر (ج ۲ ص ۲۲۴).
۱۰٫ ابراهیم بن عبدالله حسن مثنی (ج۱ ص ۲۷۵).
همچنین میتوانید به کتاب “سیر اعلام النبلاء” ذهبی و “الاعلام” زرکلی و همینطور “سمط النجوم العوالی” عصامی و دیگر کتب مراجعه کنید.(و همچنین کتاب “بت شکن”  برقعی ص ۳۴۹ – ۳۵۲)

پس به برکت این فتوای شیعه که هر کس امام وقت خود (منظور ائمۀ شیعه) را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده، همۀ این سادات که اکثراً علیه ظلم قیام کرده اند، اهل دوزخ خواهند شد که در رأس آنها “زید شهید”فرزند زین العابدین و برادر امام باقر قرار دارد که او منکر امامت بود و در نزد شیعه منکر امامت مانند منکر نبوّت کافر و مخلد فی النّار است.
ضمناً: کل بنی هاشم با سیدنا ابوبکر صدیق رضی الله عنه بیعت کردند و پشت سر او نماز خواندند، آیا اینها هم به مرگ جاهلیت مرده اند؟

۳.در کتاب الکافی در روایتی طولانی آمده که از امام صادق در مورد منکرین امامت سوال شد و وی چنین فرمود: مختصر: « امام صادق علیه السّلام از راوی پرسید: آیا آنها آنچه شما برآنید (امامت) را میشناسند؟
_ (راوی گوید) عـرض کردم: نه
_(امام صادق): آنها در نزد شما چگونه هستند؟
_(راوی): ( مَنْ لَمْ یَعْرِفْ هَذَا الْأَمْرَ فَهُوَ کَافِرٌ) = هر که این امر امامت را نشناسد کافر است .
_(صادق): سـبحان الله … آیا نیست که اینها نماز مى خوانند و روزه میگیرند و حج میکنند؟ آیا نیست که گواهى دهند که معبودى جز خداى یگانه نیست و محمد صلی الله علیه و آله وسلّم رسول خدا است؟
_ چـرا (اینگونه است)
_ آیا آنچه شما بر آنید (امامت ) میشناسند؟
_ نه
_  آنها در نزد شما چگونه هستند؟
_ هر که این امر امامت را نشناسد کافر است .
_ سـبـحـان الله: آیـا تـو خـانـۀ کـعـبـه و طـواف کـنـنـدگـان آن اهـل یمن و آویختن آنها را به پردۀ کعبه ندیده اى ؟
_ چرا(دیده ام)
_ آیا گواهى ندهند کـه …. آیا آنچه شما بر آیند (از امر امامت) میشناسند؟ 
_ نه
_ دربارۀ آنها چه گوئید؟
_( مَنْ لَمْ یَعْرِفْ فَهُوَ کَافِرٌ)= هر که نشناسد (امر امامت را) او کافر است .
امام صادق فرمود:(سُبْحَانَ اللَّهِ هَذَا قـَوْلُ الْخـَوَارِجِ) = سبحان الله: این گفتار خوارج است..»
(الکافی، کلینی، ج۲ صص ۴۰۱-۴۰۲؛ بَابُ الضَّلَالِ؛ حدیث:۱ )

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …