بررسی علمی در أحادیث مهدی (۸)

نویسنده مذکور می‌گوید: أحادیثی که أهل سنّت روایت کرده‌اند یا نام مهدی صریحاً در آنها ذکر نشده و یا اگر ذکر شده سند آن ضعیف است، و کتب مهمّی مانند صحیح بخاری و مسلم آن احادیث را به سبب ضعفشان نیاورده‌اند. بعضی از آن احادیث می‌گوید مهدی، عیسی بن مریم است و کس دیگر نیست (چنانکه بعضی از اخبار شیعه نیز همین را گفته است درحالی­که قرآن دلالت دارد بر وفات حضرت عیسی  علیه السلام و سایر أنبیاء، ولی متأسّفانه مردم را از قرآن دور کرده‌اند). بعضی از اخبار می‌گوید، آن موعود همان مهدی فرزند «منصور دوانیقی» است!! که زمان او گذشته و ذکر چنین اخباری امروز بیهوده بوده و انتظار مهدی فرزند منصور دوانیقی حماقت است (معلوم می‌شود بنی‌عباس در جعل أحادیث مهدی شرکت داشته‌اند، و یکی از سیاسیت‌های ایشان جعل و نشر چنین اخباری بوده است). و بعضی از آن أحادیث می‌گوید مردی از أولادِ حَسَن بن علی  علیه السلام است. و بیشتر آن احادیث چنین است. و البتّه بسیاری از أولاد حَسَن بن علی  علیه السلام در قرنهای اوّلیّه اسلام قیام کردند، و چه بسیار مردمی که با آنان همراهی کردند و جان و مال و اولادشان از بین رفتند أمّا متأسّفانه نتیجه مفیدی نداشت. أمّا أخبار امامیّه که می‌گوید او فرزند امام حسن عسکری  علیه السلام است باید دانست که مورّخین به اتّفاق گفته‌اند او را فرزندی نبوده است.

اختلاف در روایات مهدی بزرگترین دلیل است که مهدی محلّ اتّفاق نبوده و أخبار مذکور جعلی و ساختگی است و هر دسته برای پیشرفت کار خود اخباری ساخته و پرداخته‌اند^([۱]).

علمایی­که أخبارمهدی را جعلی وساختگی دانسته‌اند بسیار بوده‌اند از جمله ابوالأعلی مودودی است که این عقیده را از عقاید لازمه‌ای که در کتاب خدا باشد، ندانسته و از جمله ابن خلدون^([۲]) و از جمله علامه بزرگوار ابن القیّم و از جمله امام شاطبی و از جمله فرید وجدی در دائره المارف (حزء نهم، ص۴۸۰) و ازجمله دارِقُطنی و از جمله عالم خبیر ذهبی و از جمله رشید رضا و ازجمله علامه البلاغی و بسیاری دیگر. ولی چه باید کرد که تعصّبات مردم، و جهل ایشان به کتاب خدا و سنّت رسول  صلی الله علیه و سلم ایشان را از فهم حقایق باز داشته است!.

عالم مذکور می‌گوید رسول خدا  صلی الله علیه و سلم دین کاملی به نام اسلام آورد که خدا درباره آن فرمود: ﴿أَکۡمَلۡتُ لَکُمۡ دِینَکُمۡ وَأَتۡمَمۡتُ عَلَیۡکُمۡ﴾ [المائده: ۳]. «دین شما را برایتان کامل ساخته و نعمت خویش را بر شما تمام کردم». و پیامبرش آن را اجرا کرده و در کتاب خود ذکری از «مهدی» نکرد و عنوانی برای او نیاورد. آیا مهدی از محمّد  صلی الله علیه و سلم بالاتر و مهم‌تر است و دین را از او بهتر اجرا می‌کند؟! (نَعوذُ بِالله). ما با داشتن کتاب خدا و سنّت رسول او  صلی الله علیه و سلم مستغنی از مهدی هستیم و پس از پیامبراکرم  صلی الله علیه و سلم، خود مسؤول و مؤظّف‌ایم که دین خدا را اجرا کنیم.

عالم مذکور می­گوید هزاران نفر از علمای بزرگ آمدند و رفتند و برای ترویج دین زحمت‌ها کشیدند و اصول و فروع آن را واضح کردند بدون اینکه مهدی را دیده باشند و یا از او اطّلاعی داشته باشند و اصحاب رسول­ خدا صلی الله علیه و سلم و تابعین همه مسلمان بودند بدون اینکه از مهدی خبری داشته باشند و یا نا م او را شنیده باشند. نویسنده گوید: حتّی خود أئمّه شیعه مدّعیِ امامت منصوصه إلهیه نبودند و اگر اخباری درمیان شیعه منتشر شده در قرن سوّم ساخته و پرداخته شده چنانکه مرحوم استاد قلمداران در کتاب شریف «شاهراه اتّحاد» وما درتحریر دوّم «عرض أخبار اصول بر قرآن وعقول» دلائل آن­را ذکر کرده‌ایم.

[۱]– رجوع شود به تحریردوّم کتاب «عرض أخبارأصول بر قرآن وعقول» صفحه ۶۲۳تا۶۴۱ و۷۹۴ تا۸۰۸ .

[۲]– ما قول او را در همین کتاب (صفحه ۸۹ به بعد) آورده‌ایم.