۱- غارنشینى در فضاى توحید، بهتر از شهرنشینى در فضاى شرک است. «فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ» حضرت یوسف نیز زندان را بر کاخ ترجیح داد و گفت: «ربّ السجن اَحبّ إلىّ».
۲- غار اصحاب کهف، از نظر جغرافیایى نه رو به شرق بود، نه غرب، بلکه در شمال شرقى بود که هیچگاه نور خورشید تا عمق غار نمیتابید،که خود نمونه ای از رحمت باری تعالی است.
۳- یکی از نعمت های رب العالمین، غلتیدن در خواب است. {وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَال}.
۴- دو شرط برای خواب راحت: اینکه چیزی نشنویم(فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ) و تاریک بودن مکان خواب مثل غار اصحاب کهف.
۵- شکل وقیافه ى افراد، معیار شناخت صحیح نیست، چه بسا قیافه اى که مردم از آن میگریزند، ولى از اولیاى خدا باشد. {لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا}.
۶- واژه ی «وَلْیَتلَطّف» وسط قرآن کریم قرار دارد که به معناى مدارا و هوشیارى همراه با مهربانى است و این خود لطفى است که کلمه ى وسط قرآن را لطف و تلطّف و مهربانى تشکیل داده است.
۷- براى الله، هیچ کارى مشکل نیست، نه خواب کردن ۳۰۹ ساله، نه بیدار ساختن آنچنانى. {وَکَذَٰلِکَ بَعَثْنَاهُمْ}.
۸- بیدار کردن اصحاب کهف دو ثمر داشت: یکى براى خودشان که طرح سؤال بود، «لِیَتَسَاءَلُوا» یکى براى دیگران که نمونه اى از رستاخیز وبعث قیامت بود. {وَکَذَٰلِکَ بَعَثْنَاهُمْ}.
۹- مؤمنین هر غذایى را نمیخورند، نوع غذا و مقدار برایشان مطرح نیست، پاک و حلال بودن مهم است. {أَزْکَىٰ طَعَامًا فَلْیَأْتِکُمْ بِرِزْقٍ مِنْه}.