در اسلام هر چیزی که خیر، برکت و منفعت داشته باشد، مباح است. و برخی از انواع معاملات و کارها را نیز به دلیل اینکه در آنها جهالت، فریب، ضرر برای بازاریها دارد موجب کینهتوزی میشود یا در آنها خیانت و دروغ وجود دارد یا برای بدن، عقل و…. ضرر دارد که موجب دشمنی، جدال، درگیری و انواع ضررها میشود، حرام و ناروا هستند. برخی از این معاملات به شرح ذیل هستند:
۱- بیع ملامسه (دست زدن): این است که فروشنده به مشتری، به طور مثال میگوید: به هر پارچهای که دست زدی به ده هزار تومان مال تو است. این بیع به دلیل وجود جهالت در کالا و فریب در بیع، فاسد است.
۲- بیع منابذه (انداختن): این است که مشتری به فروشنده میگوید: هر پارچهای را که به طرف من انداختی به فلان قیمت خریدارم، این بیع نیز به دلیل وجود جهالت در کالا و فریب در بیع، فاسد است.
۳- بیع حصاه (ریگها): این است که فروشنده به مشتری میگوید: این سنگ ریزه را بینداز به هریک از کالاها که برخورد کرد، به فلان قیمت مال توست. این بیع نیز به دلیل وجود جهالت در کالا و فریب در بیع فاسد است.
۴- بیع نجش: این است که فردی بدون قصد خرید و به هدف فریب دادن مشتری، قیمت بالایی برای خرید کالا پیشنهاد میدهد. این کار حرام است؛ زیراهدف، فریبِ مشتریان است.
اگر به صورت فوق (یعنی: نجش) معاملهای کرده باشند، اصل معامله درست است و فردی که با توافق پنهانی قیمت را بالا برده باشد، گناهکار میشود و اگر کالا را با افزایش قیمت زیاد به مشتری فروخته باشند، مشتری اختیار دارد که معامله را فسخ نماید؛ زیرا مشتری در زمان فریب خوردن، اختیار فسخ دارد.
ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که رسول الله صلی الله علیه وسلم از نجش در معامله نهی فرمود.[۱]
۵- خرید دلال شهر نشین برای صحرا نشین (عشایر بیخبر از قیمتها و …): این است که دلال، کالا را به صحرا نشین بیخبر، گرانتر از قیمت روز میفروشد، این معامله به دلیل ضرر و فشار مالی که بر مردم تحمیل میشود؛ جایز نیست. اما اگر فردی از عشایر، بیاید و از دلال بخواهد چیزی برایش بفروشد یا بخرد، ایرادی ندارد.
۶- فروش کالا قبل از تحویل گرفتن جایز نیست؛ زیرامنجر به درگیری و فسخ خواهد شد، به ویژه زمانی که فروشنده متوجه شود مشتری سود زیادی خواهد کرد.
۷- بیع عِینه: این است که کالایی را نسیه تا مدتی معین با هزینهی بالاتر از قیمت واقعی آن میفروشد و سپس با قیمت کمتر آن – که قیمت نقد آن باشد- نقدی میخرد، در نتیجه دو بیع در کالا انجام گرفته است. این بیع حرام و باطل است؛ زیرا وسیلهای برای ربا میباشد. اما اگر کالا را بعد از گرفتنِ مبلغِ آن خرید یا بعد از تغییر صفتِ کالا از مشتری دیگری بدون حیله و فریب بخرد، جایز است.[۲]
۸- خرید کالایی که برادر مسلمانت درحال معامله با فروشنده است: منظور این است که فردی درحال خرید کالایی از فروشندهای به قیمت ده هزار تومان است، در وسط معامله فرد دیگری میآید و میگوید: من مثل این را به نه هزار تومان یا کمتر به تو میفروشم.
و به همین صورت اگر فردی دارد از فروشندهای کالایی را به قیمت ده هزار تومان میخرد و هنوز معامله تمام نشده فرد دیگری میآید و میگوید: من این کالا را از تو به قیمت پانزده هزار تومان میخرم تا معامله این دو نفر را به هم زَنَد. چنین خرید و فروشی به دلیل ضرری که به مسلمین دارد و موجب کینهتوزی بینشان میشود، حرام است.
۹- خرید و فروش بعد از اذان دوم جمعه، برای کسیکه به شرکت در جمعه متعهد است، حرام است و درست نیست و به همین صورت دیگر معاملات و خرید و فروش در تمام مساجد حرام است.
۱۰- خرید و فروش تمام چیزهای حرام، مانند: خرید و فروش شراب، خوک، مجسمهها، آلات و ابزار حرام مانند آلات موسیقی و…. خرید و فروش اینها حرام است؛ زیرا تجاوز به حدود الهی است.
۱۱- معاملاتی که در آنها جهالت و فریب وجود دارد.
از دیگر معاملات حرام: فروش بچهی جنین حیوانی که هنوز به دنیا نیامده است؛ و فروش بچه شکم حیوان؛ و فروش نطفهای که در پشت حیوان نر است؛ و گرفتن پول در برابر جفتگیری شتر نر؛ و گرفتن پول در برابر جفتگیری حیوان نر؛ و پول فروش سگ و گربه حرام است؛ و درآمد حاصل از روسپیگری (پولی که زن زناکار میگیرد)؛ و دستمزد کاهن و جادوگر؛ و فروش به صورت مجهول به صورت چَکی یا فلهای بدون آن که وزن یا کیل شود؛ و معامله با فریب؛ و فروختن چیزهایی که فروشنده توان تحویل دادن آن را ندارد مانند فروختن پرندهای در هوا و ماهی در دریا و…. همه این معاملات حرام و ناروا هستند.
۱۲- فروختن میوه قبل از رسیدن و…. که ذکر خواهیم نمود.
۱- الله تعالی میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَیۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّیۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمۡ تُفۡلِحُونَ٩٠ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَن یُوقِعَ بَیۡنَکُمُ ٱلۡعَدَٰوَهَ وَٱلۡبَغۡضَآءَ فِی ٱلۡخَمۡرِ وَٱلۡمَیۡسِرِ وَیَصُدَّکُمۡ عَن ذِکۡرِ ٱللَّهِ وَعَنِ ٱلصَّلَوٰهِۖ فَهَلۡ أَنتُم مُّنتَهُونَ٩١﴾ [المائده: ۹۰-۹۱]. «ای کسانی که ایمان آوردهاید، بیتردید، شراب و قمار و اَنصاب [= هر چیزی که به عنوان یادواره و نماد، نَصب گردد و عبادت شود از قبیل مجسمههای سنگی، ضریحهای فلزی، مقبره صالحان و …] و تیرهای قرعهکشی [= انتخاب قرعه خوب و بد به وسیله فالگیری که با وسایل گوناگون صورت میگیرد و امروزه به اشتباه از آن به عنوان استخاره یاد میشود در حالی که استخاره شامل دو رکعت نماز و سپس طلب خیر نمودن در امر مورد نظر از الله متعال و نیز پناه بردن از شر آن به الله متعال است]، پلید [و] از کار[های] شیطان هستند؛ پس از آنها دوری کنید؛ باشد که رستگار شوید. در حقیقت، شیطان میخواهد با شراب و قمار، در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد الله و از نماز بازدارد؛ پس [ای مؤمنان، حال که حقیقت را دانستید،] آیا از آنها دست برمیدارید؟».
۲- ابوهریره رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «نباید از کسانى که از روستاها به شهر متاع میآورند، قبل از اینکه به محل بازار برسند، کالایشان را خریداری نمایید، نباید بر معامله همدیگر معامله کنید، نباید به منظور تشویق مشترىها خودتان را به عنوان مشترى نشان دهید و قیمت بیشترى را به فروشنده پیشنهاد کنید، نباید دلالان شهر کالاهای عشایر را بفروشند (بگوید این متاع را نزد من بگذار تا با قیمت بیشترى برایت بفروشم)، نباید حیوان شیری را پس از جمع شدن شیر چند روز در پستانهایش بفروشید، اما اگر کسی چنین حیوانی را خرید و دوشید [و متوجه شد که این شیر چند روز است نه شیر واقعی حیوان] مختار است که اگر آن را پسندید قبول کند اما اگر نپسندید آن را با یک صاع (دو کیلو) خرما به صاحبش برگرداند».[۳]
[۱]. متفق علیه: بخاری (ش:۲۷۲۷) و مسلم (ش:۱۵۱۵).
[۲]. از آن جایی که مؤلف معامله نسیه با افزایش قیمت را جایز میداند، در تعریف و حکم و مصداق «بیع عینه» نیز متزلزل به نظر میرسد و این معامله را با «البیع فی بیعتین» که همزمان یک کالا به دو قیمت نقد و نسیه به فروش میرسد، مخلوط کرده است….. باید دانست که بیع عینه به نص حدیث صحیح، حرام است و به شرح ذیل میباشد: در فرهنگ لغت دهخدا (ص: ۳۶۸۶۲) مینویسد: بیع العینه؛ آن که شخصی از کسی ده درم وام طلب کند اما او به علت سودجویی بگوید که من به جای پول، پیراهنی را که در بازار ده درم قیمت دارد به دوازده درم به تو میفروشم و پس از این معامله، خریدار پیراهن مزبور را به ده درم میفروشد و در نتیجه وام خود را به دست آورده و دو درم سود به بازاری رسانیده است. و بعضی صورت این بیع را چنین بیان داشتهاند که وام دهنده پیراهن را به مبلغ دوازده درم به متقاضی وام میفروشد آنگاه متقاضی پیراهن را به مبلغ ده درم به شخص ثالث (معین) میفروشد سپس شخص ثالث مجددا پیراهن را به مبلغ ده درم به صاحب اولی آن میفروشد و ده درم را که از او میگیرد به متقاضی وام میدهد. در نتیجه متقاضی به مطلوب خود رسیده و وام دهنده دو درم سود برده است. (از کشاف اصطلاحات الفنون). شخصی از کسی تقاضای قرضی کند اما او به جای قرض الحسنه جنسی را به قیمت بالاتری به او بفروشد و از این جهت، آن را عینیه گویند که به جای پرداخت دین به عین داده شده است. (از تعریفات).
[۳]. متفق علیه: بخاری (ش:۲۱۵۰) و این متن بخاری است و مسلم (ش:۱۵۱۵).