یکی از صالحان را جلوی شیری انداختند. خداوند متعال، او را از چنگ و دندان شیر نجات داد. به او گفتند: آن وقت به چه فکر میکردی؟ گفت: به این فکر میکردم که آیا آب دهن شیر پاک است یا نه و نظر علما در باره آن چیست؟!
ولقد ذکرت الله ساعه خوفه | للباسـلین مع القنـا الخطـار |
«در لحظه هراسناک رویارویی با قهرمانان و نیزههای کشنده آنها به یاد خدا افتادم و از خدا ترسیدم».
فنسیـت کل لـذائذ جیـاشه | یـوم الوغی للواحـد القهـار |
«پس برای آنکه خداوند قهار را خشنود کنم، همه لذتها و خوشیها را از یاد بردم». خداوند، انسانها را طبق نیتهایشان جدا کرده و فرموده است: ﴿مِنکُم مَّن یُرِیدُ ٱلدُّنۡیَا وَمِنکُم مَّن یُرِیدُ ٱلۡأٓخِرَهَۚ﴾ [آل عمران: ۱۵۲] «برخی از شما دنیا را میخواهند و برخی آخرت را».
ابن قیم میگوید: ارزش انسان، همت و اراده اوست.
یکی از حکما گفته است: به من بگو که فرد به چه اهمیت میدهد تا به تو بگویم که او چگونه انسانی است.
کسی که مروارید میخواهد، به دریا میزند و کسی که خواهان صدف است، به ساحل میرود.
قایقی در دریا واژگون شد. عابدی در دریا افتاد و بلافاصله شروع به وضو گرفتن وشستن هر یک از اعضایش نمود. بالاخره دریا او را به ساحل افکند و نجات یافت. علت کارش را پرسیدند؟ گفت: میخواستم قبل از مرگ وضوء بگیرم تا با وضو بمیرم.
للّه درک مـا نسیــت رســالـه | قـدسیـه ویـداک فی الکـلاب |
«آفرین بر تو باد، زیرا در حالی که دستانت در قلاب و گیره بود، باز هم پیام مقدست را فراموش نکردی.
أفدیک ما رمشت عیونک رمشه | فی سـاعه والموت فی الأهداب |
«فدایت شوم؛ در حالی که مرگ در کنار مژگانت بود، باز هم یک بار چشم به هم نزدی».
امام احمد در آخرین رمق زندگیش و در حالی که او را وضو میدادند، اشاره نمود که ریش او را خلال کنند!!
﴿فََٔاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ ثَوَابَ ٱلدُّنۡیَا وَحُسۡنَ ثَوَابِ ٱلۡأٓخِرَهِۗ﴾ [آل عمران: ۱۴۸] «پس خداوند به آنان پاداش دنیا و خوبی پاداش آخرت را داد».