در قرآن آیات متشابهی یافت میشوند که علاقه و رابطهای با اصول اعتقادی دارند و احتجاج و استدلال به آنها ممکن است معانی فاسد و مخالف اصول صریح در قرآن را در پی داشته باشد. اما با رجوع دادن این آیات متشابه به مصدر و مرجعشان از آیات محکم، این معانی فاسد از بین میروند و در اعتقاد مجالی برای آنها باقی نمیماند. از آن جمله است قول خداوند:
«ما خود قران را فرستادهایم و خود ما پاسدار آن میباشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هر گونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون میداریم)».
نصاری با این آیه علیه پیامبر صلی الله علیه و سلم استدلال میکردند و میگفتند متکلم، جماعتی هستند و فرد واحدی نیست، تا اینکه عقیده خود را در تثلیت تأیید نمایند. اما این آیه و امثال آن و تمام آیات متشابهی که در قرآن نوعی تعلق به اصول دین و اساس آن دارند، بدون مصدر و مرجعی از امهات (محکمات) که معانی آنها را معین و مشخص نماید و مشکل آنها را برطرف سازد وارد نشدهاند. (به عبارت دیگر، هر آیه متشابهی در قرآن که نوعی با اصول دین در ارتباط باشد، خداوند آن را با آیات محکمی تبیین و روشن نموده و حد و حدود آن را تبیین نموده است). به همین خاطر است که قرآن کریم مملو از آیاتی است که تصریح میکنند خداوند تبارک و تعالی تنهاست و شریکی برای او وجود ندارد، مثل قول خداوند متعال:
«و معبودتان، معبود یگانه است. معبود [راستینى] جز او نیست. بخشاینده مهربان است».
اما آیات مربوط به امامت که همگی متشابه هستند برای آنها در قرآن مصدر و مرجعی از محکمات نیست. محکمات اصل و اساس این کتاب هستند و هنگام اختلاف و اشتباه به آنها رجوع میشود و آیات متشابه مرجع و اصل و اساس نیستند. و این هم در قول خداوند متعال است:
«اوست که این کتاب (قرآن) را بر تو نازل کرده است. بخشی از آن، آیههای محکمات است (و معانی مشخص و اهداف روشنی دارند و) آنها اصل و اساس این کتاب هستند، و بخشی از آن آیههای متشابهات است، (و معانی مبهمی دارند و احتمالات مختلفی در آنها میرود). و اما کسانی که در دلهایشان کژی است (و گریز از حق، زوایای وجودشان را فرا گرفته است) برای فتنهانگیزی و تأویل (نادرست) به دنبال متشابهات میافتند».
تمام آیاتی که امامیه برای امامت به آنها استدلال میکنند، نه از زمرهی محکماتاند که اعتماد به آن مانند مرجعی در اصول صحیح باشد و نه از متشابهاتی هستند که دارای مصدر و مرجعی از محکمات داشته باشند که به آنها رجوع شود و حد و مرزش را تعیین نمایند.