بدگمانی یعنی سوء ظن و بدبینیی به فرد یا جامعه.
یا بعبارت دیگر آن دسته از بدبینی و بدگمانی و تصورات سوء که شخص آگاهانه با اراده و اختیار خویش آنها را پذیرفته و در ذهن تقویت نموده و به مقتضای آن حکم و قضاوت می نماید.
در طول تاریخ انسانیت بسیار اتفاق افتاده است که مدتهای مدیدی در میان دو نفر یا قوم یا گروه اختلاف و کدورت، دشمنی و نفرت بدببینی و بدخواهی حکم فرما بوده است ولی بعد از گذشت زمان روشن شده است که آن همه دشمنی ها قتل و غارتها، در نتیجه گمانهای بیجا و بی مورد بوده که از اطراف افراد بدخواه و مغرض دامن زده شده است. تا آب را گل آلود کنند، دوستان نادان و دشمنان دانا بتوانند در میان آن ماهی بگیرند و به نوائی برسند.
قرآن در این زمینه به مسلمانان هشدار میدهد که از گمانهای نفاق افکن، بپرهیزند و زندگی خود و دیگران را بر اساس ظن و گمان در معرض تیرگی و هلاکت قرار ندهند: ﴿ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ﴾(حجرات: ۱۲).«اى کسانى که ایمان آورده اید از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پارهاى از گمانها گناه است».
در روایت اسلامی نیز پدیده بدگمانی و سوءظن بسیار مورد نکوهش و مذمت قرار گرفته است رسول الله (ص ) می فرماید:
عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ أَنَّ رسول الله قَالَ: إِیَّاکُمْ وَالظَّنَّ فَإِنَّ الظَّنَّ أَکْذَبُ الْحَدِیثِ.(البخاری).
از ابی هریره روایت است که رسول الله (ص) فرمودند: از گمان (بد) پرهیز کنید زیرا که گمان بد دروغ ترین سخن است.
علل وانگیزههای بدگمانیهمانگونه که بیماریهای جسمی معلول علت است بیماری سوء ظن به دیگران نیز یک بیماری اخلاقی و انحراف فکری است و دارای علل و انگیزههای گوناگونی است که نمونه هایی از آن ذکر می شود.
الف: ضعف ایمان
اگر کسی دارای ایمانی قوی باشد، حسب دستور اسلام نسبت به مسلمانان برادرانه و با صمیمیت رفتار می کند و هرگز به آنها بدگمان و بدبین نمی شود و بدون جهت به آنان تهمت زده بدگمان نمی گردد.
ب: ضعف نفس
بعضی از افراد در اثر ضعف نفس، گرفتار حالت اضطراب و آشفتگی فکری و وسوسه می شوند لذا نمی توانند حقایق را درست درک کنند و اطمینان خاطر و آرامش روحی پیدا کنند، بنابراین درباره هر چیزی و هر کسی دچار بدبینی و بدگمانی می شوند آنان گاهی در طهارت و نجاست و گاهی در حلال و حرام متردد می شوند و زمانی در افعال و اقوال تردید دارند وگاهی در مورد مردم و نیات آنان دچار شک و سوءظن می گردند و بر هیچ کسی اطمینان پیدا نمی کنند.
و بعضی اوقات این حالت زار در میان صمیمی ترین افراد جامعه همسر و شوهر نسبت به یکدیگر پیدا می شود نگرانی و درگیرد در زندگی آنان بوجود می آورد.
این افراد بیماران روحی و فکری هستند که خیلی سریع باید خود را علاج و درمان کنند و گرنه زیانهای فراوانی از نظر مادی و معنوی خواهند دید.
ج: غرور و خودخواهی
گاهی انسان به اعمال و افکار و اندیشههای خود مغرور شده یک حالت فوق العاده خود محوری و خودبینی پیدا کرده اعمال و افکار خویش را ملاک و معیار حق قرار می دهد و هرگاه دیگران در خط او نباشند نسبت به آنها بدگمان و بدبین شده آنان را منحرف، سازش کار و فاسد می داند و پیوسته از آنها بدگوئی می کند.
این غرور و خود برتر بینی یک بیماری بسیار خطرناکی است که آیات و روایات از آن سخت نکوهش شده است، خداوند می فرماید:﴿ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا ﴾(لقمان: ۳۳).«زندگی دنیا شما را مغرور نکند».و نیز می فرماید: ﴿ فَلَا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ ﴾(نجم: ۳۲).«خودتان را تعریف و تمجید و پاک ظاهر نکنید»
قرآن مجید غرور را یکی از ویژگیهای برجسته کفار می داند: ﴿ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلَّا فِی غُرُورٍ ﴾(ملک: ۲۰).
«کافران جز در غرور نیستند».
مفاسد و زیانهای بدگمانی:
بدون شک بدگمانی به مردم زیانها و مفاسد فردی و اجتماعی فراوانی دارد که پاره ای از آن ذکر می گردد:
الف: تباهی دین و دنیا
بدگمانی طبق روایات اسلامی ایمان انسان را از بین می برد چنانکه از حضرت امیر المؤمنین علی روایت شده که می فرماید: «آفه الدین سوءالظن» تباهی دین بدگمانی است.
ب: تباهى اعمال
بدگمانی بدون شک اعمال خیر انسان را تباه می سازد چنانکه از حضرت علی روایت شده که می فرماید: «إیاک أن تسیئ الظن فإن سوءالظن یفسد العباده» «از بدگمانی پرهیز کن زیرا که سوءظن عبادت را فاسد می کند.
ج: به گناه و معاصى وادار می کند
بدگمانی موجب بروز گناهان زیادی می شود، زیرا انسان را به امراض مهلکی همچون غیبت، تهمت، تحقیر مسلمان و اهانت به افراد و… وادار می نماید.
د: موجب اختلاف و تفرقه میگردد
واضح است که بدگمانی و بدبینی مردم را از همدیگر جدا ساخته محبت و صمیمیت، وحدت و هماهنگی تعاون و همکاری آنان را به نفرت و دشمنی تفرقه و جدائی، کینه توزی و عناد مبدل می سازد.
سوء ظن چه زمانی حرام است؟
۱ـ بدگمانی وقتی حرام است که شخص مظنون مسلمان، صالح، عادل و نیکو کار باشد.
۲ـ سوء ظن بصورتی در قلب شخص قرار گرفته باشد که او را وادار نماید، تا علیه شخص مظنون تلاش و فعالیت کند، و او را ضرر و زیان برساند.
و اما اگر سوءظن فقط خیال و حدیث نفس باشد و در قلب استقرار نیابد، گناه نیست زیرا که خیال بافی و حدیث نفس در اختیار انسان نیست بلکه جزو توهمات است