بدعت و فسادکنندگان دین

اهل سنت در این مورد که بدعت به دو قسمت تقسیم می­شود، اتفاق نظر دارند. اول بدعتی است که باعث کفر می­شود و صاحبش را از اسلام خارج می­کند. دوم بدعتی است که به موجب آن صاحبش کافر نمی­شود.

کسی که بدعت­گذار است با کسی که قانون تشریع می­کند، فرقی با هم ندارند؛ هرچه در مورد یکی از آن­ها گفته شود در مورد دیگری نیز صادق است. ابن ابی العز حنفی چه زیبا بیان داشته است که فساد را سه دسته و گروه وارد اجتماع می­نمایند و از ابن مبارک نقل می­کند که فرمود:‌

و هل افسد الدین الا الملوک   و الاحبار سوء و رهبانها

آیا دین را جز پادشاهان و علمای فاسد و راهبان به فساد می­کشاندند؟

  1. پادشاهان ظالم به وسیله­ی سیاست­های ظالمانه، متعرض شریعت می­گردند و با آن به دشمنی می­پردازند.
  2. علمای فاسد نیز توسط نظرات و قیاس­های باطلی که متضمن تحلیل حرام خداوند و رسولش است، حرام کردن مباح پروردگار و معتبر دانستن چیزی که خداوند آن را از اعتبار انداخته و ملغی نمودن چیزی که از نظر پروردگار قابل اعتبار است، مطلق دانستن چیزی که خداوند آن را مقید کرده و مقید نمودن مطلقات و امثال این­ها که خارج از شریعت اسلام است.
  3. راهبان که همان جاهلان اهل تصوف­اند. به وسیله­ی ذوق­ها، حالات، تخیلات و کشفیات باطل شیطانی، متعرض حقایق ایمان و شرع می­شوند و کار آن­ها متضمن تشریع دینی است که خداوند به آن اجازه نداده و باطل کردن دینی است که خداوند بر زبان رسولش آن را تشریع نموده و همچنین معارضه کردن حقایق ایمان با خدعه و نیرنگ­های شیطانی و بهره­مندی­های نفس می­باشد.

أ. پادشاهان در صورت تعارض دین و سیاست‌‏، سیاست را انتخاب می‌کنند.

ب. عالمان فاسد در صورت تعارض عقل و نقل، عقل را ترجیح می­دهند.

ج. و صاحبان ذوق و حال هنگام تعارض ذوق و کشفیات­شان با ظاهر شرع، ذوق و کشف را بر می­گزینند.[۱] من هم می­گویم: علمای سلف نیز شرع را بر عقل و کشف و سیاست ترجیح داده و انتخاب می­کنند.

[۱] شرح عقیده طحاویه ۲۰۴٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …