هر انسانی میخواهد دل مردم را به دست آورد و در میان آنان محبوب و دارای موقعیت و منزلت مناسبی باشد. چیزی که طاغوتها خواهان آن بوده و در این راه هزینههای سرسامآوری را پرداخت میکنند، به دستآوردن پشتیبانی و حمایت مردم است. بیشتر انسانها گمان میکنند که پایگاه اجتماعی را با زرق و برق و ثروت و مقام و شعر و شعار میتوان به دست آورد، اما هیچکدام از آن طاغوتها به این فکر نیستند که این مسئله نه به امور فوق بلکه به کیفیت ارتباط آنان و زیاد و کمی آن ارتباط با خدای عزّ وجل بستگی دارد. این چیزی است که به جز بزرگان دین و تابعین و امثال آنها آن را نمیدانند.
ابوحازم سلمه بن دینار میگوید: «اگر بنده ارتباط میان خود و خدا را بهبود بخشد، خداوند نیز ارتباط میان او و مردم را نیکو خواهد کرد. اگر ارتباط میان بنده و خدا نیکو باشد، ارتباط میان بنده و مردم نیز نیکو خواهد بود. به دستآوردن دلی بسی آسانتر از به دستآوردن همۀ دلهاست. در حقیقت اگر تنها یک دل را به دست آوری، همۀ دلها به سوی تو میل خواهند داشت؛ و اگر ارتباط میان تو و خالق سبحان تباه شود، همۀ دلها از تو رویگردان خواهند شد»([۱]).
از ارتباط میان بنده و خالق، و مبارزه با نفس نتایجی بدست میآید که طالبان دنیا برای به دستآوردن آن مبالغی بسهنگفت صرف میکنند و در این راه سختیهای فراوانی را متحمل میشوند، ولی هرگز بدان دست نمییابند، و نخواهند یافت. رسیدن به آن هدفِ مهم نیازمند خستهکردن نفس و استقامت در راه خدا است، بریدن از دنیا و تجرد برای ذات حق میل و محبت و خدمت و حمایت مردم را به دنبال داشته و خواهد داشت، رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید:
«إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْدًا دَعَا جِبْرِیلَ فَقَالَ إِنِّى أُحِبُّ فُلاَنًا فَأَحِبَّهُ فَیُحِبُّهُ جِبْرِیلُ ثُمَّ یُنَادِى فِى السَّمَاءِ فَیَقُولُ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ فُلاَنًا فَأَحِبُّوهُ. فَیُحِبُّهُ أَهْلُ السَّمَاءِ ثُمَّ یُوضَعُ لَهُ الْقَبُولُ فِى الأَرْضِ. وَإِذَا أَبْغَضَ عَبْدًا دَعَا جِبْرِیلَ فَیَقُولُ إِنِّى أُبْغِضُ فُلاَنًا فَأَبْغِضْهُ فَیُبْغِضُهُ جِبْرِیلُ ثُمَّ یُنَادِى فِى أَهْلِ السَّمَاءِ إِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ فُلاَنًا فَأَبْغِضُوهُ فَیُبْغِضُونَهُ ثُمَّ تُوضَعُ لَهُ الْبَغْضَاءُ فِى الأَرْضِ»([۲]).
«هرگاه خداوند یکی از بندگان را دوست بدارد، جبرئیل را فرا خوانده و میفرماید: من فلان بنده را دوست دارم، تو نیز او را دوست بدار، پس جبرئیل او را دوست میدارد، سپس در آسمانها ندا سر داده و میگوید: خداوند فلانی را دوست میدارد، شما هم دوستش بدارید. آنگاه اهل آسمان نیز او را دوست خواهند داشت، بعد از آن در زمین نیز به وی رتبۀ قبول عطا شود و همۀ مردم او را قبول خواهند داشت، و اگر خداوند یکی از بندگان را مورد غضب قرار دهد، جبرئیل را فرا میخواند و میفرماید: من فلانی را دوست ندارم تو نیز او را مورد غضب قرار بده، پس جبرئیل نیر او را مبغوض داشته و سپس در آسمانها ندا کند که خداوند فلان بنده را مبغوض میدارد، شما هم او را مبغوض بدارید و همه او را مبغوض میدارند. بعد از آن در زمین نیز همه بغض و کینۀ او را در دل خواهند گرفت».
امام مناوی در رابطه با معنی این بخش از حدیث «…ثُمَّ یُوضَعُ لَهُ الْقَبُولُ فِى الأَرْضِ» میگوید: «خداوند حب و هیبت او را در دلها کاشته و دلها او را پذیرفته و مردم از درون خود نسبت به وی رضایت دارند، بدون این که هیچ قدمی برای قبولاندن خود به دیگران برداشته باشد، و تحت تأثیر دوستیهای دیگر از قبیل قرابت و رفاقت و هدایا و غیره قرار نخواهد گرفت، بلکه این محبت و هیبت، اکرامی است ویژه از جانب حق تعالی برای اولیای خودش، همچنانکه رعب و وحشت و هیبت او را در دل دشمنانش انداخته و حتی آنان نیز با دیدۀ تعظیم به وی خواهند نگریست»([۳]).
این یک معادلۀ ایمانی است که از دلهای تربیت شدۀ نسل تابعین نشأت گرفته و غیر قابل تغییر و تعدیل است.
تابعی ربّانی محمد بن واسع بر این مسئله به عنوان یک قاعدۀ ایمانی تأکید کرده است، و گفتۀ ابوحازم را یادآوری میکند که میگوید: «هرگاه بندهای قلباً روی به خدا آورد، خدای متعال در پاداش آن قلوب بندگانش را متوجه او میسازد»([۴]).
تابعی بزرگوار هرم بن حیان نیز میگوید: «چنانچه بندهای قلباً به خدای متعال روی آورد، خدای متعال در پاداش آن قلوب مومنین را متوجه او میسازد و او را از محبت و رحمت بندگان مومن بهرهمند خواهد ساخت».
[۱]– نزهه الفضلاء: ۱ / ۵۲۵٫
[۲]– مختصر مسلم: ۱۷۷۱٫
[۳]– فیض القدیر: ۲ / ۲۰۴٫
[۴]– سیر أعلام النبلاء: ۶ / ۱۲۱٫