بدبختی و سعادت

بدبختی پسر نوح پیغمبر، این بود که گفت: ﴿سَ‍َٔاوِیٓ إِلَىٰ جَبَلٖ یَعۡصِمُنِی مِنَ ٱلۡمَآءِۚ﴾ [هود: ۴۳] «به بالای کوهی خواهم رفت که مرا از (غرق شدن در) آب نجات دهد». اگر او، به پروردگار آسمان و زمین پناه می‌برد، به ذاتی بزرگتر و قویتر پناهنده شده بود و بطور قطع نجات می‌یافت.

بدبختی نمرود، این بود که گفت: من، زنده می‌کنم و می‌میرانم. او، می‌خواست لباسی به تنش کند که از او نبود و صفتی را غصب نماید و به خود نسبت دهد که برایش جایز نبود. از اینرو حیران و ناکام و خوار گردید.

﴿فَأَخَذَهُ ٱللَّهُ نَکَالَ ٱلۡأٓخِرَهِ وَٱلۡأُولَىٰٓ ٢۵﴾ [النازعات: ۲۵] «پس خداوند، او را به شکنجه و عذاب دنیا و آخرت گرفتار ساخت».

کلید سعادت، یک کلمه است و میراث گرانبهای آیین اسلامی یک عبارت؛ شعار رستگاری یک جمله بیش نیست؛ کلمه و عبارت رستگاری، این است:

(لا إله إلا الله محمد رسول الله).

سعادت کسی که در زمین، این جمله را به زبان می‌آورد، این است که در آسمان به او گفته می‌شود: راست گفتی؛ ﴿وَٱلَّذِی جَآءَ بِٱلصِّدۡقِ وَصَدَّقَ بِهِۦ﴾ [الزمر: ۳۳].

سعادت کسی که به مفهوم این جمله عمل نماید، اینست که از هلاکت وبدبختی و ننگ و آتش جهنم نجات می‌یابد؛ ﴿وَیُنَجِّی ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ ٱتَّقَوۡاْ بِمَفَازَتِهِمۡ﴾ [الزمر: ۶۱] «خداوند، کسانی را که تقوا پیشه کرده‌اند، رهایی می‌بخشد».

سعادت کسی که به سوی این کلمه دعوت می‌دهد، این است که نصرت و یاری الهی، شامل حالش می‌گردد و از او تقدیر و سپاس به عمل می‌آید: ﴿وَإِنَّ جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ ١٧٣﴾ [الصافات: ۱۷۳] «و بی‌گمان لشکریان ما، چیره و پیروزند».

سعادت کسی که این کلمه را دوست دارد، اینست که عزیز و گرامی می‌گردد؛ ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِینَ﴾ [المنافقون: ۸] «عزت از آن خدا و رسول خدا و از آن مؤمنان است».

بلالس برده بود، اما زمانی که بانگ توحید سر داد، آزاد شد: ﴿یُخۡرِجُهُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ﴾ [البقره: ۲۵۷] «آنها را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌آورد».

ابولهب هاشمی از به زبان آوردن این کلمه امتناع ورزید، در نتیجه با ذلت و حقارت مُرد. ﴿وَمَن یُهِنِ ٱللَّهُ فَمَا لَهُۥ مِن مُّکۡرِمٍۚ﴾ [الحج: ۱۸] «و هرکس که خداوند، او را خوار بگرداند، هیچ کسی ندارد که او را گرامی بدارد».

این کلمه، اکسیری است که تپۀ بشری و فانی را به قله‌های ایمانی و الهی و پاک تبدیل می‌نماید: ﴿وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ﴾ [الشوری: ۵۲] «ولی آن را نوری قرار داده‌ایم که هرکس از بندگان خود را که بخواهیم، به وسیله آن هدایت می‌کنیم».

اگر از آخرت روی برتافتی، به دنیا شادمان مباش؛ زیرا عذاب، در راهست و طوقها و شکنجه‌ها در انتظار تو هستند. ﴿مَآ أَغۡنَىٰ عَنِّی مَالِیَهۡۜ ٢٨ هَلَکَ عَنِّی سُلۡطَٰنِیَهۡ ٢٩﴾ [الحاقه ۲۸- ۲۹] «مال و ثروتم، به من فایده‌ای نرساند. قدرتم، از دستم رفت». ﴿إِنَّ رَبَّکَ لَبِٱلۡمِرۡصَادِ ١۴﴾ [الفجر: ۱۴] «بی‌گمان پروردگارت در کمین (مردمان و مترصد اعمال ایشان) است».

اگر از خداوند یگانه بی‌نیاز، رویگردان هستی، به فرزندت دل خوش نکن؛ چون رویگردانی از خداوند، نهایت و کمال رسوایی و زیانمندی و خواریست؛ ﴿وَضُرِبَتۡ عَلَیۡهِمُ ٱلذِّلَّهُ وَٱلۡمَسۡکَنَهُ﴾ [البقره: ۶۱] «گرفتار خواری و تنگدستی شدند».

اگر کارهای بد می‌کنی، به ثروت و اموالت شاد و فریفته مباش؛ چون کار بد، خاتمه انسان را به نابودی می‌کشاند و سرنوشت انسان را با تباهی رقم می‌زند و در آخرت نیز نفرین، بدرقه راه انسان بدکار خواهد بود: ﴿وَلَعَذَابُ ٱلۡأٓخِرَهِ أَخۡزَىٰۖ﴾ [فصلت: ۱۶] «و عذاب آخرت، خوارکننده تر است».

﴿وَمَآ أَمۡوَٰلُکُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُکُم بِٱلَّتِی تُقَرِّبُکُمۡ عِندَنَا زُلۡفَىٰٓ إِلَّا مَنۡ ءَامَنَ وَعَمِلَ صَٰلِحٗا﴾ [سبأ: ۳۷] «و اموال و فرزندانتان چیزی نیستندکه شما را مقرب درگاه ما نمایند. مگر کسی که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد».

مقاله پیشنهادی

اسباب تقویت صبر انسان بر مصیبت‌‌ها

رعایت امور ذیل در صبر بر مصیبتِ‌ از دست دادن فرزندان، خانواده، خویشاوندان و دیگر …