امام مالک رحمه الله علاقه داشت که از زندگانی رسول خدا صلى الله علیه و سلم و صحابه رضوان الله علیهم که دارای اخلاق والا و طبع زیبا و روشنی ضمیر بودند پیروی کند. زندگانی وی چراغی روشن برای کسانی بود که به وی تأسی بجویند.
در آغاز زندگانی اش دچار تنگدستی شد تا حدی که دخترش از شدت گرسنگی می گریست و چیزی برای خوردن پیدا نمی کردند. تا آنکه شاگرد وی ابن القاسم می گفت: یکبار امام مالک مجبور شد برای پرداخت مخارج کسب علم سقف خانه اش را پایین آورد تا چوب های آن را بفروشد.
بعد خداوند به رزق و روزی او فراخی بخشید و تنگی و دشواری معیشت را از وی دور نمود و اوضاعش بهبود یافت. ایشان در زمان فراخی زندگی به فضل و بخشش پروردگارش اعتراف می کرد، حتی می گفت: خوش ندارم که خداوند برکسی نعمت ببخشد و اثر نعمت خداوند بر وی دیده نشود. همچنین می گفت: دوست دارم که قاری قرآن لباس سفید به تن کند. نشان نعمت پروردگار بر وی معلوم بود؛ در خورد و نوش، در پوشاک و مرکبش اثر نعمت خداوند بر وی ظاهر بود، و سعی می کرد به خودش، به لباس و لوازمش برسد و عطرهای خوشبو استعمال می نمود.