طریق سوم از ابن عباس رضی الله عنه:
شبهه ی شیعه:
نزول آیه ابلاغ در غدیر در شان امیرمومنان-ثعلبی
نزول این آیه در شان امیرالمومنین علیه السلام در کتب و کلام علمای اهل تسنن آمده است همانند ثعلبی.
بزرگان اهل تسنن مدح و ثنای این عالم بزرگ اهل تسنن کرده اند همانند ذهبی در « سیر اعلام النبلاء » ج ۱۷ ص ۴۳۵ که او را با الفاظ ” الامام ،الحافظ ، العلامه ، شیخ التفسیر ” مدح می کند و همچنین در « العبر فی خبر من غبر » ج ۱ ص ۱۹۵ در مورد ثعلبی می گوید : ” راسا فی التفسیر ” (در تفسیر ، سرآمد بود)
ثعلبی چنین میگوید :
روى أبو محمد عبداللّه بن محمد القاینی نا أبو الحسن محمد بن عثمان النصیبی نا : أبو بکر محمد ابن الحسن السبیعی نا علی بن محمد الدّهان ، والحسین بن إبراهیم الجصاص قالانا الحسن بن الحکم نا الحسن بن الحسین بن حیان عن الکلبی عن أبی صالح عن ابن عباس فی قوله «یا أیها الرسول بلغ» قال : نزلت فی علی ( رضی الله عنه ) أمر النبی صلى الله علیه وسلم أن یبلغ فیه فأخذ ( علیه السلام ) بید علی ، وقال : ( من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم والِ من والاه وعادِ من عاداه ).
ابن عباس گفته است : آیه بلاغ در باره علی نازل شده است ، رسول خد صلی الله علیه و آله مامور شد تا آن را به مردم ابلاغ کند ، دست علی را گرفت و فرمود : هر کس من مولا و پیشوای او هستم علی مولای او است، خداوندا دوست بدار آنکه علی را دوست بدارد و دشمن بدار آنکه او را دشمن بدارد.
الکشف والبیان (تفسیر الثعلبی ) ، ج ۴ ص ۹۲ ، اسم المولف : أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبی النیسابوری ، ناشر : دار إحیاء التراث العربی – بیروت – لبنان ، الطبعه : الأولى ، ۱۴۲۲هـ-۲۰۰۲م ، تحقیق : الإمام أبی محمد بن عاشور ، مراجعه وتدقیق الأستاذ نظیر الساعدی
پاسخ:
اینجا نیز شیعه به جای بررسی سند حدیث نویسنده ی کتاب را تعریف و تمجید کرده است. و فکر کرده است با تعریف از نویسنده سند روایت صحیح میشود!!!
این روایت نیز موضوع است و در سلسله رجال آن کذاب و دروغگو وجود دارد و این دروغ را به ابن عباس رضی الله عنه نسبت داده اند.
أبو الحسن محمد بن عثمان النصیبی
محمد بن عثمان بن حسن القاضی النصیبی أبو الحسن
قال الخطیب سألت الأزهری عنه فقال کذاب وقال حمزه الدقاق روى للشیعه مناکیر ووضع لهم. الکتاب : الکشف الحثیث عمن رمی بوضع الحدیث. اسم المؤلف : إبراهیم بن محمد بن سبط ابن العجمی ج۱/صفحه ۱۰۸
خطیب میگوید از ازهری پرسیدم درباره ی او، گفت کذاب است. حمزه الدقاق میگوید برای شیعه مناکیر روایت میکرد و همچنین وضع حدیث میکرد برای آنان.
محمد بن عثمان بن حسن القاضی النصیبی کان فی حدود الأربعمائه کذاب. المغنی فی الضعفاء للإمام الذهبی جزء ۲ / صفحه ۶۱۳
ذهبی میگوید در حدود سال چهارصد هجری بود و کذاب است.
محمد بن عثمان بن حسن القاضى النصیبى کذاب یضع الحدیث. تنزیه الشریعه المرفوعه لابن عراق. المؤلف : أبو الحسن على بن محمد بن العراق الکنانی جلد۱ص۱۱۲
کذاب است حدیث وضع میکنید
پس این روایت موضوع و فاقد اعتبار میباشد.
خوانندگان محترم دقت کنید که اصلی ترین اصل شیعه که امامت است در قران نیامده است و برای این امامت تراشی روایت تراشی کرده اند و شیعه برای اثبات این اصل مهم متوسل به روایات مکذوبه و موضوعه شده است. ایا من باید با این روایات دروغین ایمان به ولایت دوازده امام بیاورم؟
باز از ابن عباس رضی الله عنه:
أخبرنا الحاکم أبو عبد الله الحافظ جمله ،قال : أخبرنا علی بن عبد الرحمان بن عیسى الدهقان بالکوفه ، قال : حدثنا الحسین بن الحکم الحبریقال : حدثنا الحسن بن الحسین العرنی قال : حدثنا حبان بن علی العنزی قال : حدثنا الکلبی عن أبی صالح : عن ابن عباس فی قوله عز وجل : ( یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک ) الایه ، قال : نزلت فی علی ، أمر رسول الله ( صلى الله علیه ) أن یبلغ فیه ، فأخذ رسول الله بید علی فقال : من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه “…
و ابوصالح از ابن عباس در مورد شان نزول این آیه (آنچه را که از سوی خدا بر تو نازل شده ، ابلاغ کن ) در مورد علیّ نازل گشته و پیامبر را به تبلیغ آن أمر نمود پس پیامبر دست علی را گرفت و فرمود (هرکه من مولای اویم ، علی مولای اوست).
الحاکم الحسکانی ، عبید الله بن عبد الله بن أحمد ، شواهد التنزیل ، وفاه : ق ۵ ، ج ۱ ص ۲۵۱ ، تحقیق : الشیخ محمد باقر المحمودی ، الطبعه : الأولى ، سنه ۱۴۱۱هـ ، الناشر : مؤسسه الطبع والنشر التابعه لوزاره الثقافه والإرشاد الإسلامی- مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه
پاسخ:
در این روایت که به ابن عباس نسبت داده شده است«الکلبی» وجود دارد که آفت این روایت است
او محمد بن السائب الکلبی میباشد که کذاب است.
قال الجوزقانی فی کتابه احوال الرجال : کذاب ساقط.
قال النسائى فی کتابه الضعفاء والمتروکین : متروک الحدیث جزء ۱ صفحه۹۰.
قال ابن الجوزى فی کتابه الضعفاء والمتروکین روى عن أبى صالح عن ابن عباس التفسیر وأبوصالح لم یر ابن عباس ولا سمع منه ولایحل الاحتجاج به.
یعنی الکلبی نه ابن عباس را دیده است و نه از او شنیده است و احتجاج به او جایز نیست.
قال زائده ولیث وسلمان التمیمی هو کذاب
وقال السعدی کذاب ساقط
وقال یحیى لیس بشی کذاب ساقط
وقال النسائی وعلى بن الجنید والدار قطنی متروک الحدیث
قال ابن حبان وضوح الکذب فیه أظهر من أن یحتاج إلى الاغراق فی وصفه
قاله ابن الجوزی فی الضعفاء والمتروکین جزء ۳ صفحه ۶۲٫
یزید بن زریع یقول : أنه کان یضرب على صدره ویقول أنا سبأى أنا سباى فی الضعفاء للعقیلى جزء ۴ صفحه ۷۶٫
وأما شیخه أبوصالح فقد تقدم قول ابن الجوزی ونقل فی میزان الإعتدال عن سفیان قال لی أبوصالح کل ماحدثتک فهو کذب من الکامل فی الضعفاء جزء ۶ صفحه ۱۱۵
یعنی:ابو صالح به من گفت کل انچه الکلبی برایت از حدیث نقل کرده است کذب و دروغ است.
طریق چهارم از ابو هریره رضی الله عنه:
أخبرنا السید أبو الحسن محمد بن علی بن الحسین الحسنی رحمه الله قراءه قال : أخبرنا أبو الحسن محمد بن محمد بن علی الانصاری بطوس ، قال : حدثنا قریش بن خداش بن السائب ، قال : حدثنا أبو عصمه نوح بن أبی مریم ، عن إسماعیل ، عن أبی معشر ، عن سعید المقبری : عن أبی هریره ، عن النبی ( صلى الله علیه وآله وسلم ) قال : لما أسرى بی إلى السماء سمعت نداء من تحت العرش أن علیا رایه الهدى وحبیب من یؤمن بی بلغ یا محمد ، قال : فلما نزل النبی ( صلى الله علیه وآله وسلم ) أسر ذلک ، فأنزل الله عز وجل : ( یا أیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک ) فی علی بن أبی طالب ، ( وإن لم تفعل فما بلغت رسالته ، والله یعصمک من الناس ) “
یعنی:أبوهریره از پیامبر ( صلى الله علیه وآله وسلم ) روایت کرده که فرمود : « وقتی به آسمان سیر نمودم ، در زیر عرش الهی چنین شنیدم ، علی پرچم هدایت و دوستدار کسی است که به من ایمان آورد ، ای محمد ! این را ابلاغ کن ، ابوهریره در ادامه گفت : وقتی که پیامبر ( صلى الله علیه وآله وسلم ) بازگشت ، آن را مخفی ساخت لذا خداوند عز وجل این آیه را « ای پیامبر آنچه را که از سوی خدا بر تو نازل شده ، ابلاغ کن » در مورد علی بن أبی طالب نازل نمود و این که « و اگر ابلاغ نکنى، رسالت او را انجام نداده اى! خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم، نگاه مى دارد » .
الحاکم الحسکانی ، عبید الله بن عبد الله بن أحمد ، شواهد التنزیل ، وفاه : ق ۵ ، ج ۱ ص ۲۵۰ ، تحقیق : الشیخ محمد باقر المحمودی ، الطبعه : الأولى ، سنه ۱۴۱۱هـ ، الناشر : مؤسسه الطبع والنشر التابعه لوزاره الثقافه والإرشاد الإسلامی- مجمع إحیاء الثقافه الإسلامیه
پاسخ:
در این روایت نیز أبو عصمه نوح بن أبی مریم وجود دارد که روایت را جعل کرده است.
نامش ابو عصمه نوح بن ابی مریم است. او کذاب و منکر الحدیث است و عادت داشت سند ها را قلب و پس و پیش کند. به دروغ از ثقات روایت میکرد و به حدیثش احتجاج نمیشود.
قال بن المبارک لوکیع عندنا شیخ یقال له أبو عصمه نوح بن أبی مریم یضع کما یضع معلى بن هلال. الکشف الحثیث عمن رمی بوضع الحدیث. اسم المؤلف : إبراهیم بن محمد بن سبط ابن العجمی. جلد۱ص۱۱۹ رقم۷۷۷
وقَال البُخارِیُّ : قال ابن المبارک لوکیع:حَدَّثَنَا شیخ یقال له : أبو عصمه کان یضع کما یضع المعلى بن هلال. تاریخه الکبیر : ۷ / الترجمه ۱۷۲۷٫
یعنی:ابن مبارک میگوید ابی مریم حدیث وضع میکرد همانطور که معلی وضع میکرد.
سمعت بن حماد یقول نوح بن أبى مریم أبو عصمه قاضى مرو متروک الحدیث . الکامل فی ضعفاء الرجال. للامام الحافط أبی أحمد عبد الله بن عدی الجرجانی .ج۴/ص۴۱
یعنی:بن حماد میگوید ابی مریم متروک الحدیث است.
وَقَال أبو زُرْعَه: ضعیف الحدیث. الجرح والتعدیل : ۸ / الترجمه ۲۲۱۰٫
قال الإمام أحمد وابن حماد : یروی مناکیر من کتاب الضعفاء والمتروکین لإبن الجوزی.
وَقَال أبو حاتم متروک الحدیث. وَقَال فی موضع آخر : ضعیف. (السنن : ۳ / ۳۲) ، وذَکَره فی ” الضعفاء والمتروکین” (الترجمه ۵۳۹)
وقَال البُخارِیُّ : نوح بن یزید بن جعونه یقال : إنه نوح بن أَبی مریم أبو عصمه المروزی قاضی مرو عن مقاتل بن حیان منکر الحدیث. انظر الکامل لابن عدی : ۳ / الورقه ۱۷۸٫
وَقَال فی موضع آخر : نوح بن أَبی مریم ذاهب الحدیث جدا. تاریخه الکبیر : ۸ / الترجمه ۲۳۸۳٫
قال مسلم فی کتاب الکنى والاسماء: متروک الحدیث. الکنى لمسلم ، الورقه ۸۵٫
قال الذهبی فی السیر: کذاب متروک مجتمع على ضعفه.
وَقَال ابن حبان: کان یقلب الأسانید ، ویروی عن الثقات ما لیس من أحادیث الاثبات ، لایجوزالاحتجاج به بحال.
وَقَال فی موضع آخر : نوح الجامع جمع کل شیء إلا الصدق. المجروحین : ۳ / ۴۸٫
ابن حبان میگوید سند ها را قلب میکرد و از ثقات روایت جعل میکرد و میگوید نوح ابن ابی مریم همه چیز در او جمع شده است غیر از راست گویی.
قال ابن حجر فی لسان المیزان: أجمعو على تکذیبه ولا یحتاج أستقصاء باقی الرواه