باید بدانیم که حقیقتا مشرکان با تعظیم بسیار زیاد برای خداوند دچار شرک شدند. می گفتند خداوند با این بزرگی و جلالش چطور ما شایسته ی آنیم که با این همه گناه از خداوند طلب حاجت کنیم؟ ما گناهکار هستیم و باید از یک نفر بخواهیم که بین ما و خدا واسطه شود. مثل امروز که طرف می رود سر قبر و بهش می گویی که
-آیا قبر می پرستی؟ می گوید:
– نه عزیزم من قبر نمی پرستم.
– خب پس چکار می کنی؟
-من گناه کار هستم، من رو سیاه هستم ، من بنده ای خرابکار هستم من… ولی صاحب این قبر خدا شناس بوده، صاحب تقوا بوده صاحب جاه و مکان بوده و نزد خداوند برایم شفاعت و وساطت می کند.
خب مشرکان مکه چه می گفتند؟
مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى (۳زمر.) ما آنان را پرستش نمیکنیم مگر بدان خاطر که ما را به خداوند نزدیک گردانند.
خب فرق این مشرک با آن مشرک چیست؟
مشرکان این زمان می گویند که آنها سنگ بودند ما که از سنگ نمی خواهیم بلکه از آدم می خواهیم. ولی ای مشرک ود وصواع و یعوق و… تنها سنگ بود یا سنبل و هیکل یکی از بزرگترین متقیان که بعدا از وی مجسمه ساخته شد؟ آنان که از نفس سنگ کمک نمی خواستند بلکه در اصل از آن شخصیت ها که به شکل مجسمه تراشیده شده بودند واسطه خواهی می خواستند.
خداوند میفرماید: وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ (۱۸ یونس.)
یعنی: اینان غیر از خدا ، چیزهائی را میپرستند که نه بدیشان زیان میرسانند و نه سودی عائدشان میسازند ، و میگویند : اینها میانجیهای ما در نزد خدایند.
همین الان نیز از یک مشرک اهل تشیع یا تصوف بپرسی چرا می پرستیش؟ میگوید نمی پرستم آقا جان بلکه واسطه می گیرم.
وقتی به مشرکان مکه می گویی که ۳۶۰ بت چرا در کعبه آویزان کرده اید؟ مگر باور به الله ندارید؟ می گویند چرا جانم ما الله را کاملا باور داریم
بلکه این بت ها برای ما نزد خداوند میانجی گری می کنند. دقیقا یک حرف را می زنند دقیقا خلل در همین جاست.
باید دانست که مشرکان آن زمان خداوند را با نام الله و صفاتش نیز میشناختند و اینطور نبود که الله را نشناسند بلکه مشکلشان تنها قرار دادن صالحان فوت کرده هنگام دعا بین خود و خدایشان بود و به اصطلاح به بت هایشان برای تقرب به خداوند متوسل میشدند اما خداوند همین عقیدهشان را به شدّت نکوهش میکند، و بهانه ایشان که میگفتند: ما این بتها را از نظر ذات و گوهرشان عبادت نمیکنیم، بلکه بدین جهت آنها را میپرستیم که ما را به خدای بزرگ و برتر که هم خالق ما و هم خالق معبودان ما، و مالک همه چیز و همه کس است نزدیک سازند، به طور قاطع مردود میشمارد:
أَلَا لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَا إِلَی اللَّهِ زُلْفَی’ إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِیَما هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ ِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ (۳زمر.)
اگاه باش تنها عبادت خالصانه برای خداست و بس.کسانی که جز خدا، یار و یاورانی را برمیگیرند (و بدانان تقرّب و توسّل میجویند، میگویند ما آنان را عبادت نمیکنیم، مگر بدان خاطر که ما را به خدا نزدیک گردانند. خداوند در روز قیامت میانشان (و مؤمنان) درباره چیزی که در آن اختلاف دارند، داوری خواهد کرد. خداوند، دروغگوی کفرپیشه را اصلاً هدایت نمیکند
وقتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از شرک نهی میکرد آنان بر شرک خود بیشتر پا فشاری میکرند و میگفتند:
وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدّاً وَلَا سُوَاعاً وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْراً .( ۲۳ نوح)
یعنی: به آنان گفتهاند : معبودهای خود را وامگذارید ، و وَدّ ، سُواع یَغوث ، یعوق ، و نَسر را رها نسازید .
این پنج بت تنها یک سنگ خالی نبوده اند بلکه شکل و هیکل پنج ادم متقی بوده اند که بعد ها بت شده اند.
سید عبدالله شبر معانی اسماء ذکر شده در آیه را بیان نموده و مینویسد: این اسماء، نامهای گروهی از نیکوکاران بودند که در فاصله زمانی آدم و نوح -علیهما السلام- زندگی میکردند. زمانی که از دنیا رفتند، به عنوان تبرّک از آنان مجسمّهای ساختند. با گذشت زمان مورد پرستش قرار گرفتند. سپس این افکار و بتپرستی به میان اعراب منتقل شد.
قمی میگوید: آنها گروهی از مؤمنان بودند که قبل از نوح زندگی میکردند زمانی که از دنیا رفتند، مردم به خاطر مرگ آنها بسیار ناراحت شدند. پس شیطان آمد و عکس (مجسمه) آنها را برایشان ساخت تا به آن انس بگیرند. زمانی که زمستان فرا رسید مجسمهها را وارد خانه هایشان کردند. آن قرن گذشت. قرن بعد شیطان دوباره آمد و به آنها گفت: این افراد در حقیقت خدایانی بودند که پدرانتان آنها را می پرستیدند. بدین ترتیب آن مردم نیز آن بتها را پرستیدند و به وسیله آنها مردم بسیاری گمراه شدند. نوح -علیه السلام- آنان را نفرین کرد. در نتیجه خداوند آنها را هلاک نمود. همچنین مینویسد: ودّ نام بت کلیب، سواع بُت هُذَیل، یغوث بت قبیله مراد و یعوق از آن همدان و نسر بت قوم حصین بود
تفسیر الجوهرالثمین (۶/۲۹۰)، نگا: الصافی (۵/۲۳۲)، البرهان (۵/۳۸۸)، نورالثقلین (۵/۴۲۵)، کنزالدقائق (۱۳/۴۵۸)، بیان السعاده (۴/۲۰۶).
بعد از ذکر این مقدمه میرویم سراغ شبهات تشیع که میگویند اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به قبر پیامبر بعد از فوت وی متوسل میشدند. اینجا روایات را بررسی سندی کرده و ثابت میکنیم که چنین اتفاقی رخ نداده است.
مجاهد دین