بالا ترین جایگاه در بهشت

عَنْ عبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمرِو بْنِ العاصِ أَنه سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یَقُولُ: «إِذَا سَمِعْتُمُ الْمُؤَذِّنَ، فَقُولُوا مِثْلَ مَا یَقُولُ ثُمَّ صَلُّوا عَلَیَّ، فَإِنَّهُ مَنْ صَلَّى عَلَیَّ صَلَاهً صَلَّى الله عَلَیْهِ بِهَا عَشْرًا، ثُمَّ سَلُوا اللهَ لِیَ الْوَسِیلَهَ، فَإِنَّهَا مَنْزِلَهٌ فِی الْجَنَّهِ، لَا تَنْبَغِی إِلَّا لِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِ اللهِ، وَأَرْجُو أَنْ أَکُونَ أَنَا هُوَ، فَمَنْ سَأَلَ لِی الْوَسِیلَهَ حَلَّتْ لَهُ الشَّفَاعَهُ».[۱]

از عبد الله بن عمرو بن العاص روایت شده که از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنید که می‌فرمود: «چون اذان را شنیدید مثل آنچه که مؤذن می‌گوید، بگویید. سپس بر من درود بفرستید؛ زیرا هر کس که بر من یک بار درود بفرستد، الله در برابر آن بر وی ده بار درود می‌فرستد. سپس از الله برایم وسیله را بخواهید آن مقام و مرتبتی است در بهشت که جز برای یکی از بندگان الله نمی‌زیبد و امیدوارم که من آن – بنده – باشم. پس آنکه از الله تعالی برایم وسیله را درخواست کند، شفاعتم بر وی واجب می‌شود».

عَن الْمُغِیرَهِ بْن شُعْبَهَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «سَأَلَ مُوسَى رَبَّهُ، مَا أَدْنَى أَهْلِ الْجَنَّهِ مَنْزِلَهً، قَالَ: هُوَ رَجُلٌ یَجِیءُ بَعْدَ مَا أُدْخِلَ أَهْلُ الْجَنَّهِ الْجَنَّهَ، فَیُقَالُ لَهُ: ادْخُلِ الْجَنَّهَ، فَیَقُولُ: أَیْ رَبِّ، کَیْفَ وَقَدْ نَزَلَ النَّاسُ مَنَازِلَهُمْ، وَأَخَذُوا أَخَذَاتِهِمْ، فَیُقَالُ لَهُ: أَتَرْضَى أَنْ یَکُونَ لَکَ مِثْلُ مُلْکِ مَلِکٍ مِنْ مُلُوکِ الدُّنْیَا؟ فَیَقُولُ: رَضِیتُ رَبِّ، فَیَقُولُ: لَکَ ذَلِکَ، وَمِثْلُهُ وَمِثْلُهُ وَمِثْلُهُ وَمِثْلُهُ، فَقَالَ فِی الْخَامِسَهِ: رَضِیتُ رَبِّ، فَیَقُولُ: هَذَا لَکَ وَعَشَرَهُ أَمْثَالِهِ، وَلَکَ مَا اشْتَهَتْ نَفْسُکَ، وَلَذَّتْ عَیْنُکَ، فَیَقُولُ: رَضِیتُ رَبِّ، قَالَ: رَبِّ، فَأَعْلَاهُمْ مَنْزِلَهً؟ قَالَ: أُولَئِکَ الَّذِینَ أَرَدْتُ غَرَسْتُ کَرَامَتَهُمْ بِیَدِی، وَخَتَمْتُ عَلَیْهَا، فَلَمْ تَرَ عَیْنٌ، وَلَمْ تَسْمَعْ أُذُنٌ، وَلَمْ یَخْطُرْ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ “، قَالَ: وَمِصْدَاقُهُ فِی کِتَابِ اللهِ: ﴿فَلَا تَعۡلَمُ نَفۡسٞ مَّآ أُخۡفِیَ لَهُم مِّن قُرَّهِ أَعۡیُنٖ جَزَآءَۢ بِمَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١٧﴾ [السجده: ۱۷]».[۲]

از مغیره بن شعبه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «موسی از الله سوال کرد: پایین‌ترین اهل بهشت از لحاظ مرتبه کیست؟ فرمود: مردی است که بعد از آن که اهل بهشت داخل آن شدند، می‌آید و به او گفته می‌شود: داخل بهشت شو، می‌گوید: ای پروردگار من! چگونه داخل شوم در حالی که مردم به منازل خود فرود آمده و عطاها و نعمت‌های خود را از تو گرفته‌اند؟ به او خطاب می‌شود: آیا راضی می‌شوی که برای تو ملکی به اندازه‌ی ملک یکی از پادشاهان دنیا باشد؟ می‌گوید: راضی شدم، ای پروردگار من! بعد الله می‌فرماید: آن و مثل آن و مثل آن و مثل آن و مثل آن برای تو باشد و در بار پنجم، او می‌گوید: پروردگار من! راضی شدم و الله می‌فرماید: آن و ده برابر آن برای تو باشد و هرچه نفس تو آرزو کند و چشم تو از آن لذت ببرد، از آن تو باشد، می‌گوید: ای پروردگارم! راضی شدم؛ بعد موسی پرسید: پروردگارا! بزرگ‌ترین آن‌ها در مقام و مرتبه کیست؟ در جواب ‌فرمود: آنان کسانی هستند که آنان را می‌خواهم و برگزیده‌ام، درخت کرامت و بزرگواری آنان را با دست خود کاشته و بر آن مهر زده‌ام (دیگر تغییر و فنا نخواهد داشت) و هیچ چشمی چنین کرامتی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و بر دل هیچ بشری خطور نکرده است». و مصداق این روایت در کتاب الله موجود است که می‌فرماید: «هیچ کس نمی‌داند به [پاس] آنچه [این مؤمنان در دنیا] انجام می‌دهند، چه [بسیار مایۀ] روشنی چشم‌ها برایشان نهفته است».

و در لفظ دیگری پایین‌ترین درجه‌ی اهل بهشت چنین بیان شده: «فَإِنَّ لَکَ مِثْلَ الدُّنْیَا وَعَشَرَهَ أَمْثَالِهَا».[۳]

«پس برای تو به اندازه‌ی دنیا و ده برابر آن است».

 [۱]- مسلم حدیث شماره ۳۸۴

[۲] – مسلم حدیث شماره ۱۸۹

[۳] – متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۶۵۷۱ و مسلم حدیث شماره ۱۸۶ و راوی ابن مسعود است.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …