ابن تیمیه جمله وقیحی دارد نسبت به حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) و من این را میگویم تا تمام خوانندگان عزیز، هر چقدر کینه از ابن تیمیه دارند، دو چندان شود. إبن تیمیه در منهاج السنه، جلد ۴، صفحه ۲۴۵ ، وقتی قضیه درگیری حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) با أبوبکر را میآورد و اثبات میکند حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) تسلیم سخن أبو بکر نشد، (من پناه میبرم به خدا و با عرض معذرت از حضرت ولی عصر (أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)) میگوید: این نشاندهنده این است که در دل فاطمه، شعبهای از نفاق بود.
ببینید! چقدر آدم باید وقیح و بیحیا باشد؟!
الحمدلله،
در مورد اتهامی که به شیخ الاسلام ابن تیمیه وارد کرده اند باید گفت که:
متاسفانه شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله یکی از شخصیتهایی بوده اند که در طول تاریخ مورد هجوم اهل بدعت از شیعه و صوفی قرار گرفته و خواهد گرفت، و ما از این اکاذیب و بقیه ی دروغهایی که به ایشان نسبت می دهند تعجب نمی کنیم! زیرا ایشان با نقادی تیزبینانه ی خود تمامی تلبیس صوفیه و شیعه را باطل کرده و آنها و استدلالشان را خوار و حقیر نموده است، و همین قدرت علمی و نقادی ایشان موجب شده است تا در برابر منطق ایشان پاسخی علمی نداشته باشند و بناچار راه شیطان را انتخاب کرده و سعی در تخریب شخصیت ایشان دارند تا بتوانند نفوذ کلام وی را نزد مسلمانان کاهش دهند.
اگر شما و هرکس دیگری به آثار ابن تیمیه مراجعه کنید خواهید دید که ایشان اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم را مورد تمجید و ستایش قرار داده اند و حتی محبت آنها را نشانه ی ایمان دانسته اند، مثلا ما فقط در یکی از کتابهای ایسان با نام “عقیده الواسطیه” نظرات وی را در مورد اهل بیت ذکر می کنیم تا بدانید که نظر ابن تیمیه در مورد اهل بیت رضی الله عنهم چه بوده است، و بعد با اکاذیب وارده بر ایشان قضاوت کنید:
ایشان در کتاب عقیده واسطیه می نویسند: «ویحبون أهل بیت رسول الله ویتولونهم ویحفظون فیهم وصیه رسول الله صلى الله علیه وسلم ، حیث قال یوم غدیر خم : ( أذکرکم الله فی أهل بیتی ) ، وقال أیضاً للعباس عمه وقد اشتکى إلیه أن بعض قریش یجفو بنی هاشم فقال : ( والذی نفسی بیده لا یؤمنون حتى یحبوکم لله ولقرابتی ) ، وقال : ( إن الله اصطفى بنی إسماعیل واصطفى من بنی إسماعیل کنانه واصطفى من کنانه قریشاً واصطفى من قریش بنی هاشم واصطفانی من بنی هاشم».
ترجمه: “(اهل سنت و جماعت) اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم را دوست می دارند و وصیت رسول الله صلی الله علیه وسلم را در موردشان حفظ می کنند هنگامی که در روز غدیرخم فرمود: (أذکرکم الله فی أهل بیتی) مسلم ۲۴۰۸ «در مورد اهل بیت من خدا را در نظر داشته باشید» و همچنین به عباس عموی خود هنگامی که به سوی او شکایت نمود که بعضی از قریش از بنی هاشم اعراض می کنند فرمود: (والذی نفسی بیده لایؤمنون حتى یحبوکم لله ولقرابتی) «به خدا قسم که ایمان نمی آوردند تا زمانی که شما را به خاطر خداوند، و خویشاوندی با من دوست داشته باشند» ] حدیث ضعیف، أخرجه أحمد فی «مسنده»۱۷۷۷[ و می فرماید:(إن الله اصطفى بنی إسماعیل واصطفى من بنی إسماعیل کنانه واصطفى من کنانه قریشاً واصطفى من قریش بنی هاشم واصطفانی من بنی هاشم) مسلم ۲۲۷۶٫ «همانا خداوند بنی اسماعیل را برگزید و از بنی اسماعیل، کنانه و از کنانه، قریش و از قریش، بنی هاشم و از بنی هاشم، مرا انتخاب نمود».”
و در جایی دیگر از همان کتاب می گوید: «ویتبرءون من طریقه الروافض الذین یبغضون الصحابه ویسبونهم ، وطریقه النواصب الذین یؤذون أهل البیت بقول أو عمل».
ترجمه: ” و (اهل سنت و جماعت) از آن چه اهل بدعت و گمراهی در حق صحابه و اهل بیت می گویند اعلام برائت می نمایند. از طریقه و راه روافض کسانی که نسبت به صحابه بغض و کینه می ورزند و به آن ها دشنام می دهند و نیز طریقه و راه نواصب کسانی که اهل بیت را با سخن یا عمل اذیت می نمایند اعلام برائت می نمایند.”
حال این سخنان شیخ الاسلام ابن تیمیه در مورد اهل بیت علیهم السلام بود، آیا اگر کسی انصاف داشته باشد حاضر می شود که ابن تیمیه را بگونه ای نزد مخاطبانش معرفی کند که گویا او دشمن اهل بیت بوده و آنها را منافق بداند؟؟!
اما آنچه که این کذاب در مورد ابن تیمه از کتاب منهاج السنه نقل کرده، ما به کتاب منهاج نگاه کردیم و چنین جمله ای که گفته باشد: “در دل فاطمه، شعبهای از نفاق بود” و یا حتی مشابه آن نیافتیم و اصلا جمله ای را که شخصیت فاطمه علیها السلام را تنقیص کرده باشد را در آن کتاب ندیدیم، بلکه حتی ایشان یعنی ابن تیمیه در آن کتاب به دفاع از شخصیت فاطمه رضی الله عنها پرداخته و او را از اتهاماتی که بعضی از بظاهر دوستان جاهل (روافض) نسبت به ایشان نسبت داده اند مبرا ساخته اند. و بلکه ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه در مورد فاطمه رضی الله عنها چنین می نویسد:
«ونحن إذا شهدنا لفاطمه بالجنه وبأن الله یرضى عنها فنحن لأبی بکر وعمر وعثمان وعلی وطلحه والزبیر وسعید وعبد الرحمن بن عوف بذلک نشهد ونشهد بأ الله تعالى أخبر برضاه عنهم فی غیر موضع کقوله تعالى والسابقون الأولون من المهاجرین والأنصار والذین اتبعوهم بإحسان رضی الله عنهم ورضوا عنه».
ترجمه: “و ما به بهشتی بودن فاطمه گواهی میدهیم و میگوییم خداوند از او راضی شده است، در مورد ابوبکر، عمر، عثمان، علی، طلحه، زبیر، سعید، عبدالرحمن بن عوف نیز چنین شهادتی میدهیم و گواهی میدهیم که خداوند رضایت خود از آنها را در کتابش – در بیش از یک موضع – بیان فرموده است، مثل: « وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» (التوبه: ۱۰۰). پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند؛ و باغهایى از بهشت براى آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جارى است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ و این است پیروزى بزرگ!”. (منبع: کتاب منهاج السنه؛ فصل (۳۱) :دربارۀ درخواست فاطمه لفدک و مسائل متعلق به آن).
حال شما قضاوت کنید، این اتهام آن کذاب در مورد ابن تیمیه بود که به دروغ گفته که ابن تیمیه در کتابش آورده که “فاطمه دارای شعبه ای از نفاق بوده” و این مطلب فوق را هم عینا از کتاب ایشان نقل کردیم که نوشته: “ما به بهشتی بودن فاطمه گواهی میدهیم و میگوییم خداوند از او راضی شده است”.
آیا یک انسان عاقل حکم به بهشتی بودن فردی می دهد و بعد می گوید او بر شعبه ای از نفاق بوده است؟!!
پس این مورد هم یکی دیگر از اتهامات و افتراهایی است که به ناحق به شیخ الاسلام ابن تیمه نسبت می دهند تا بغض و کینه ی وی را در قلب مخاطبانشان بکارند و پرورش دهند، چنانکه خود این کذاب دروغگو گفته: “من این را میگویم تا تمام بینندگان عزیز، هر چقدر کینه از إبن تیمیه دارند، امشب دو چندان شود”. آیا یک عالم دینی اینگونه سخن می گوید؟!! آیا چنین انسانی که با این غرض ورزی و کینه توزی سخن می گوید جایی برای منطق می گذارد؟
به فرض اینکه ابن تیمیه یا هر شخص دیگری سخنی مشابه آن اتهام گفته باشند، آیا باید اینگونه برخورد نمود و یا آنکه بصورت منطقی و علمی آنرا مورد نقادی قرار داد، ولی اهل بدعت هرگاه از نقد کلام عاجز ماندند رو به فحاشی و تخریب شخصیت می کنند، زیرا انسان بی علم و جاهل همین روش و سلاح را دارد و بس..
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین