و) اقوال و دیدگاه های معاصرین:
دکتر مصطفی حلمی حفظه الله می گوید: «چون مسلمانان به دنبال راهی برای به پا خاستن باشند، راهی جز وحدت صفوف و یکپارچه شدن ندارند. و این مهم جز با اسلامِ صحیح ممکن نخواهد بود. و مصدر اسلام صحیح، قرآن و سنت می باشد و همین است خلاصه ی دیدگاه و نگرش سلفی».[۱]
بنابراین سبب هر زیان و ضرری که متوجه مسلمانان می شود، انحراف آنها از حق و حقیقت و عدم اتفاق بر مبنای حق می باشد. درحالی که حق و حقیقتی که رسول الله صلی الله علیه و سلم با رفتن خود در میان ما به جای نهادند، بسیار واضح و روشن است. چنانکه می فرماید: «قد ترکتم علی البیضاء، لیلها کنهارها لا یزیغ عنها بعدی الا هالک»:[۲] «شما را بر امری روشن ترک نمودم که شبش همچون روز آن روشن است. پس از من هیچکس از آن منحرف نمی شود مگر اینکه هلاک می شود».
اما دعوتی که مبنای آن عقیده ی صحیح نباشد، هرچند به سوی اتفاق و اتحاد فرا خواند، دعوتی باطل است. و کسی چنین دعوتی را ترویج می دهد که فهم درست و صحیحی از دین نداشته باشد. معنای دعوت به ائتلاف و همبستگی این نیست که به پیروان عقیده ی صحیح بگوییم با اهل بدعت و منهج های منحرف متحد شده و با هم وحدت داشته باشند، آنهم به این حجت که تفرقه و پراکندگی امری مذموم است؛ چنانکه منحرفان چنین باوری دارند. بلکه از منحرفان می خواهیم که انحراف و منهج و احزاب گمراه را رها کرده و به راه و روش پیروان عقیده ی صحیح بازگردند. اینگونه و با چنین عملکردی اتفاق و همبستگی و وحدت بر مبنای کلمه ای که میان اهل حق و دیگران یکسان است، صورت گیرد و آن کلمه توحید و منهج استوار است. رسول خدا اصحاب و یارانش را گرد حق و عقیده ی صحیح و منهج استوار جمع نمود و خداوند به این وسیله تفرقه و جدایی آنان را به همبستگی و اتحاد، و ضعف آنان را به قوت و ذلت شان را به عزت و شوکت تبدیل نمود. خداوند متعال می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً» (آل عمران: ۱۰۳) «و همگی به ریسمان الله (= قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت الله را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید، پس میان دلهای شما الفت داد، آنگاه به (فضل) نعمت او برادر (یکدیگر) شدید».[۳]
[۱] – قواعد المنهج السلفی، ص: ۱۳؛ [این کتاب به فارسی ترجمه شده است].
[۲] – مسند احمد: ۴/۱۲۶؛ ابوداود: ۴۶۰۷؛ ترمذی: ۲۶۷۶؛ ابن ماجه: ۴۳ و … ترمذی و بزار و ضیاء مقدسی و حاکم آن را صحیح دانسته اند و ذهبی با حاکم موافقت کرده است. نگا: ارواء: ۲۴۵۵، آلبانی؛ جامع العلوم و الحکم، ص: ۱۸۷؛ و آلبانی در صحیح الجامع: ۴۳۶۹ آن را صحیح دانسته است.
[۳]– منهج اهل السنه و الجماعه فی الدعوه الی الله: ۱۴-۱۵، شیخ عبدالله بن محمد المعتاز