«أُتِیَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِشَرَابٍ، فَشَرِبَ مِنْهُ وَعَنْ یَمِینِهِ غُلاَمٌ وَعَنْ یَسَارِهِ الأَشْیَاخُ، فَقَالَ لِلْغُلاَمِ: «أَتَأْذَنُ لِی أَنْ أُعْطِیَ هَؤُلاَءِ؟»، فَقَالَ الغُلاَمُ: لاَ وَاللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ، لاَ أُوثِرُ بِنَصِیبِی مِنْکَ أَحَدًا، قَالَ: فَتَلَّهُ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی یَدِهِ».[۱]
نوشیدنیای برای رسول الله صلی الله علیه وسلم آورده شد، از آن نوشید، در سمت راست پیامبر صلی الله علیه وسلم پسر بچهای بود و در سمت چپش اشخاصی مسن بودند و ایشان به آن پسر بچه فرمود:
«اجازه میدهی که به اینان بدهم»؟
پسر بچه گفت: خیر، به خدا سوگند، ای رسول خدا هیچ کس را در سهم خودم بعد از تو بر خود ترجیح نمیدهم.
پیامبر ظرف را در دست او نهاد.
[۱]– بخاری، ۲۲۷۱ و مسلم، ۳۷۸۶٫