این فقط شیطان است که شما را از دوستانش می‌ترساند؛ پس از آنان نترسید…(۲)

خدای متعال: ﴿إِنَّمَا ذَٰلِکُمُ ٱلشَّیۡطَٰنُ یُخَوِّفُ أَوۡلِیَآءَهُۥ فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ١٧۵﴾ [آل عمران: ۱۷۵].

«این فقط شیطان است که شما را از دوستانش می‌ترساند؛ پس از آنان نترسید و تنها از من بترسید، اگر به راستی مؤمنید.»

ترس از برترین و بزرگترین مقامات و مدارج دین است به همین دلیل مؤلف وجوب خالص کردن آن را برای الله گوشزد نموده است.

خدای متعال در کتابش درباره‌ی فرشتگان، پیامبران و خوبان مقرب خدا از خوف نام برده و می‌فرماید: ﴿یَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوۡقِهِمۡ وَیَفۡعَلُونَ مَا یُؤۡمَرُونَ۩۵٠﴾ [النحل: ۵۰]. «فرشتگان از پروردگار خود که حاکم بر آنان است می‌ترسند و آنچه بدانان دستور داده شود (به خوبی و بدون چون و چرا) انجام می‌دهند». در جای دیگری می‌فرماید: ﴿وَهُم مِّنۡ خَشۡیَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ﴾ [الأنبیاء: ۲۸]. «و (اجازه شفاعت او را داده است. به خاطر همین معرفت و آگاهی) همیشه از خوف (مقام کبریایی) خدا ترسان و هراسانند».

همچنین در آیات دیگری می‌فرماید:  ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ هُم مِّنۡ خَشۡیَهِ رَبِّهِم مُّشۡفِقُونَ۵٧﴾ [المؤمنون: ۵۷]. «کسانی که از خوف خدا در هراس هستند». خداوند به خالص‌کردن ترس برای خودش امر کرده و فرموده است: ﴿وَإِیَّٰیَ فَٱرۡهَبُونِ﴾ [البقره: ۴۰]. «و تنها از من بترسید (نه از کس دیگری)». ﴿فَلَا تَخۡشَوُاْ ٱلنَّاسَ وَٱخۡشَوۡنِ﴾ [المائده: ۴۴]. «پس (ای علماء یهودیان و شما ای مؤمنان!) از مردم نهراسید و بلکه از من بهراسید (و همچون سلف صالح خود محافظان و مراقبان کتاب خدا و مجریان احکام آسمانی باشید)». و ﴿أَفَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَتَّقُونَ﴾ [النحل: ۵۲]. «آیا از غیر خدا می‌ترسید؟».

ترس سه دسته است:

اول – ترس سرّ، آن است که انسان از غیر خدا می‌ترسد که مبادا با قدرت و مشیتش بیماری یا فقر و نداری و یا مانند آنها به او برساند. خواه مدعی باشد شخصی که از وی می‌ترسد به طور مستقل می‌تواند این آسیب‌ها را به او برساند و یا غیر مستقیم و با واسطه می‌تواند این کار را بکند. به هر حال این نوع از ترس، به هیچ وجه جایز نیست نسبت به غیر الله از انسان سر بزند چون این نوع ترس از لوازم الوهیت است. پس هر کس شریکی برای الله اتخاذ کند و این نوع از ترس را نسبت به او داشته باشد، مشرک است.

این همان ترسی است که مشرکان درباره‌ی بت‌ها و خدایان شان داشتند. به همین دلیل به وسیله‌ی آن، دوستان و اولیای خدا را نیز می‌ترساندند همان طور که ابراهیم خلیل علیه السلام را ترساندند. حضرت ابراهیم علیه السلام هم در جواب به آنان گفت: ﴿وَلَآ أَخَافُ مَا تُشۡرِکُونَ بِهِۦٓ إِلَّآ أَن یَشَآءَ رَبِّی شَیۡ‍ٔٗاۚ وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیۡءٍ عِلۡمًاۚ أَفَلَا تَتَذَکَّرُونَ٨٠ وَکَیۡفَ أَخَافُ مَآ أَشۡرَکۡتُمۡ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّکُمۡ أَشۡرَکۡتُم بِٱللَّهِ مَا لَمۡ یُنَزِّلۡ بِهِۦ عَلَیۡکُمۡ سُلۡطَٰنٗاۚ فَأَیُّ ٱلۡفَرِیقَیۡنِ أَحَقُّ بِٱلۡأَمۡنِۖ إِن کُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴾ [الأنعام: ۸۰-۸۱]. «من از آن چیزهایی که انباز خدا می‌کنید نمی‌ترسم (چرا که می‌دانم از سوی آنها و از جانب کسی زیانی به من نمی‌رسد) امّا اگر خدا بخواهد ضرر و زیان (به کسی برسد، بیگمان بدو) می‌رسد. دانش پروردگارم همه‌چیز را در برگرفته است (و خدای من از هر چیز آگاه است، ولی خدایان شما از چیزی آگاهی ندارند). آیا یادآور نمی‌شوید (و از خواب غفلت بیدار نمی‌گردید و متوجّه نیستید که چیزهای عاجز و درمانده مستحقّ پرستش نمی‌باشند؟). چگونه من از چیزی که (بی‌جان است و بت نام دارد و از روی نادانی) آن را انباز (خدا) می‌سازید می‌ترسم‌؟ و حال آن که شما از این نمی‌ترسید که برای خداوند (جهان که همه کائنات گواه بر یگانگی او است) چیزی را انباز می‌سازید که خداوند دلیلی بر (حقّانیت پرستش) آن برای شما نفرستاده است‌؟ پس کدام یک از دو گروه (بت‌پرست و خداپرست) شایسته‌تر به امن و امان (و نترسیدن از مجازات یزدان) است، اگر می‌دانید (که درست کدام و نادرست کدام است)؟».

خدای متعال درباره‌ی قوم هود می‌فرماید که آنان به هود علیه السلام گفتند: ﴿إِن نَّقُولُ إِلَّا ٱعۡتَرَىٰکَ بَعۡضُ ءَالِهَتِنَا بِسُوٓءٖۗ قَالَ إِنِّیٓ أُشۡهِدُ ٱللَّهَ وَٱشۡهَدُوٓاْ أَنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ۵۴ مِن دُونِهِۦۖ فَکِیدُونِی جَمِیعٗا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ۵۵﴾ [هود: ۵۴-۵۵]. «چیزی جز این نمی‌گوییم که یکی از خدایان ما بلایی به تو رسانده است (و دیوانه‌ات کرده است، بدان گاه که به بدگویی آنها زبان گشوده‌ای و ما را از عبادتشان برحذر داشته‌ای. این است که هذیان می‌گویی و یاوه‌سرایی می‌کنی. هود در پاسخش) گفت: من خدا را گواه می‌گیرم و شما هم گواهی دهید (بر گفتارم) که من از چیزهایی که (بجز خدا) می‌پرستید بیزار (و از بیماری شرک شما سالم) و برکنارم. بجز خدا (از هرچه می‌پرستید گریزان و بیزارم. حال که چنین است هرچه از دستتان ساخته است کوتاهی مکنید و) همگی به نیرنگ و چاره جویی بپردازید و مهلتم مدهید.  (من نه از شما و نه از معبودهایی می‌ترسم که گمان می‌برید بلایی بر سرم آورده‌اند)». 

و همچنین خداوند می‌فرماید: ﴿وَیُخَوِّفُونَکَ بِٱلَّذِینَ مِن دُونِهِ﴾ [الزمر: ۳۶].     «آنان تو را از کسانی جز خدا می‌ترسانند».

 این نوع ترس، امروزه در میان قبرپرستان وجود دارد چون آنان از انسانهای صالح و بلکه از طاغوت‌ها می‌ترسند، همان طور که از خدا می‌ترسند و بلکه بیشتر از خدا از انسانهای صالح و طاغوت‌ها می‌ترسند.

به همین دلیل وقتی از یکی از آنان بخواهی به خدا سوگند یاد کند هر مقدار سوگند دروغ و راست برایت می‌خورد اما اگر بخواهی به صاحب قبر انسان صالحی سوگند یاد کند، هرگز به سوگند دروغ اقدام نمی‌کند تنها دلیلش هم این است که ترسش نسبت به کسی که در قبر دفن شده بیشتر از ترسش نسبت به خداست.

بدون شک این نوع ترس چیزی است که شرک انسان‌های نخستین و مشرکان بدان رسیده و بلکه فراتر از آن است چون مشرکان وقتی می‌خواستند سوگند محکم و جدی یاد کنند، فقط به الله تعالی سوگند یاد می‌کردند. همچنین هرگاه به یکی از این قبرپرستان ظلمی بشود فقط از کسانی که در خاک دفن شده‌اند می‌خواهند که این ظلم را از آنان برطرف نمایند و هر گاه بخواهد به کسی ظلم کند و شخص مظلوم از وی بخواهد که به خاطر خدا یا به خاطر خانه‌ی خدا به او ظلم نکند او را پناه نمی‌دهد و به سوگندش هیچ اهمیتی نمی‌دهد ولی اگر از وی بخواهد که به خاطر صاحب این قبر یا به خاطر خاک قبرش او را پناه دهد و به او ظلم نکند احدی علیه او اقدامی نمی‌کند و کمترین اذیت و آزاری متوجه او نمی‌شود. حتی برخی از مردم در ایام حج اموال عظیمی را از تاجران گرفته سپس بعد از چند روزی این شخص تاجر ورشکسته شده و از کسانی که این اموال را از وی گرفته اند اموالش را می‌خواهد. آنان هم به قبری در «جده»  که مظلوم[۱] نام دارد پناه می‌برند. پس احدی به خاطر ترس از «مظلوم» کمترین کار ناخوشایندی را نسبت به آنان روا نمی‌دارد.

امثال این نوع ترس، کفر است. انسان مسلمان نیست مگر اینکه این ترس را فقط برای خدا خالص گرداند و نسبت به غیر خدا این نوع ترس را نداشته باشد.

 

(برگرفته ارکتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– الحمدلله این قبر امروزه در سایه‌ی دولت توحیدی عربستان سعودی که خدا از آن حمایت و پاسداری کند وجود ندارد.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …