عبارت: (من التمس) یعنی هرکس بخواهد. شیخ الاسلام ابن تیمیه گوید: «عایشه نامه ای برای معاویه نوشت و روایت شده که حضرت عایشه رضی الله عنها این حدیث را به پیامبر صلی الله علیه و سلم نسبت داده که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «من أرضی الله بسخط الناس؛ کفاه الله مؤنه الناس، ومن أرضی الناس بسخط الله؛ لم یغنوا عنه من الله شیئاً»: «هر کس خدا را با نارضایتی مردم، راضی کند، خدا او را از مشکلات مردم محافظت میکند و هرکس مردم را با نارضایتی الله راضی گرداند، [آنان کاری از دست شان بر نمیآید] و نمیتوانند چیزی از رضایت خدا را برای او جلب کنند». این لفظ مرفوع بوده و لفظ موقوف این است: «من أرضی الله بسخط الناس؛ رضی الله عنه، وأرضی عنه الناس، ومن أرضی الناس بسخط الله؛ عاد حامده من الناس له ذاماً»[۱]: «هر کس الله را با نارضایتی مردم، راضی کند، خدا از او راضی شده و مردم را از وی راضی میگرداند و هرکس مردم را با نارضایتی الله، راضی گرداند، مردم به جای اینکه او را ستایش و تمجید کنند، وی را نکوهش و سرزنش مینمایند». لفظ این روایت، مأثور است. این گفته یکی از بزرگترین موارد درک و فهم دینی است و این روایت مأثور، حق و درست است؛ چون هرکس الله را با نارضایتی مردم، راضی کند از خدا ترسیده و تقوای خدا را پیشه کرده و بندهی صالح و خوب خداست و الله با صالحان و خوبان، رابطهی دوستی برقرار میکند و او بندهاش را حمایت و پشتیبانی میکند: ﴿وَمَن یَتَّقِ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَیَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَیۡثُ لَا یَحۡتَسِبُ﴾ [الطلاق: ۲-۳]. « هر کس هم از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا راه نجات (از هر تنگنایی) را برای او فراهم میسازد. و به او از جایی که تصوّرش نمیکند روزی میرساند.».
بدون شک خدا او را از مشکلات مردم بینیاز میگرداند.
اما اینکه همهی مردم از کسی راضی شوند، این امر حاصل نمیشود اما وقتی که خواستهای از وی نداشته باشند و او ضرری برایشان نداشته باشد و خلاصه سرانجام کار به نفع آنان باشد، از وی راضی میشوند. و هرکس مردم را با نارضایتی الله، راضی گرداند، آنان نمیتوانند چیزی از رضایت خدا را برایش جلب کنند، مانند ستمگری که انگشت پشیمانی به دهان میگیرد.
اما راجع به اینکه مردم به جای اینکه او را ستایش و تمجید کنند، وی را نکوهش و سرزنش مینمایند، باید گفت که: این امر زیاد پیش میآید و در نهایت امر و سرانجام چنین چیزی روی میدهد؛ چون سرانجام نیک از آن تقواست که در ابتدا با هوی و هوس مردم مطابق نیست.[۲]
میگویم: تنها چیزی که باعث میشود انسان با نارضایتی خالق، مردم را راضی گرداند، ترس از آنان میباشد. چون اگر ترس انسان، خالصانه برای الله بود، دیگر با نارضایتی خدا، آنان را راضی و خوشنود نمیکرد؛ چون بندگان، نیازمند و ناتوانند و به طور قطع نفع و زیانی از دستشان برنمیآید. و هر نعمتی که داشته باشند، فقط از جانب الله میباشد. پس چگونه در شأن انسان موحدِ مخلص است که رضایت مردم را بر رضایت پروردگار جهانیان ترجیح دهد؛ پروردگاری که تمام امور و فرمانروایی همه چیز به دست اوست، همهی ستایش و حمد مخصوص اوست، تمامی خیرها به دست او و از جانب اوست و بازگشت تمامی کارها به سوی اوست. جز خدای شکست ناپذیرِ فرزانه، معبود برحقی وجود ندارد.
(برگرفته ارکتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– این روایت را با این لفظ، پیدا نکردم و آن را فقط با این لفظ یافتم: «من طلب محامد الناس بمعاصی الله عاد حامده من الناس ذاماً»: «هر کس با نافرمانی الله به دنبال این باشد که مردم او را ستایش و تمجید کنند، مردم به جای اینکه وی را بستایند، او را نکوهش و مذمت میکنند». امام احمد در «الزهد» ص ۱۶۵، بیهقی در «الزهدالکبیر»، شمارهی ۸۸۶ و دیگران از عامر شعبی روایتش کردهاند که گوید: «معاویه نامهای را برای عایشهل نوشت… و بقیهی حدیث را آورده است. اسناد این روایت به شعبی، صحیح است. ابن عدی در «الکامل» ۶/۵۳، قضاعی در «مسند الشهاب» به شماره ی ۴۹۸، بیهقی در «الزهد الکبیر» به شمارههای ۸۸۷-۸۸۸ و دیگران آن را با این لفظ به طور مرفوع روایت کردهاند که اسنادش ضعیف است.»
[۲]– مجموع الفتاوی ۱/۵۲.