اینکه در اسلام دست دزد قطع شود پس چطور میتواند دوباره کارکند مشکل بزرگتر از قبل می شود و نمی تواند کار کند ودست به دزدی یا گدایی میزند لطفا توضیح دهید

الحمدلله

در واقع خود دزد بعنوان یک مشکلساز در جامعه است که باید از فعالیت دزدیش کاسته شود، لذا خداوند متعال جزای دزد را در این دنیا معین کرده است و آنهم بریدن دست راستش هست تا سبب شود هم خودش و هم مردم در آینده به فکر دزدی نباشند. خداوند متعال میفرماید:

“وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَهُ فَاقْطَعُوا أَیْدِیَهُمَا جَزَاءً بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ” ﴿المائده: ۳۸﴾.

«و مرد و زن‌ دزد؛ دست‌ آنان‌ را ببرید» یعنی‌: حد شرعی‌ مرد و زن‌ دزد این‌ است‌ که‌ دست‌ راست ‌هر یک‌ از آنان‌ را از بند ببرید «به‌ کیفر آنچه‌ کرده‌اند» از عمل‌ دزدی‌. این‌ مجازات ‌«نکالی‌ است» یعنی‌: عذابی‌ است‌ بازدارنده‌ و عبرت‌انگیز «از جانب‌ الله» پس‌ بر آنان‌ اندوهگین‌ نباشید «و خداوند عزیز حکیم‌ است» یعنی‌: حق‌ تعالی‌ غالبی‌ است ‌که‌ در حکم‌ خویش‌ مورد معارضه‌ قرار نمی‌گیرد، همان‌ گونه‌ که‌ در حکم‌ خویش ‌بر بریدن‌ دست‌ مرد و زن‌ دزد، صاحب‌ حکمت‌ نیز هست‌.

بنابراین همانطور که خداوند بدون هیچ زحمتی نعمت دست را به بنده اش عطا فرموده است، خود او نیز حکم کرده است که در حالت دزدی دستش بریده شود.
و علما اتفاق نظر دارند که هرگاه سارق برای بار اول دزدی کرد، دست راستش (تا مچ دست) قطع شود.
و هرگاه بار دوم دزدی کرد پای چپش (تا نصف ساق) قطع شود.

و در اینکه اگر بار سوم دزدی کند پس از قطع دست و پایش چه شود، بین علماء اختلاف هست، اکثر علماء گفته‌اند دست چپش قطع شود، و اگر پس از آن برای بار چهارم دزدی کرد، پای راستش هم قطع می‌شود، و اگر پس از آن دزدی کرد تعزیر و زندانی شود.

ولی قول صحیح آنست که برای بار سوم اگر دزدی کرد دست چپش بریده نمیشود، بلکه تعزیر و یا زندانی میشود، زیرا با بریدن دو دستانش دیگر نمیتواند عبادت را (مانند طهارت و غیره) انجام دهد و یا غذا بخورد، لذا قول صحیح آنست که برای بار سوم دزدی فقط تعزیر و یا زندانی میشود.

:mag:و بریدن دست دزد در واقع سبب میشود که جامعه اصلاح شود، زیرا مردم برای مخارج زندگیشان بجای دزدی به فکر کار میافتند، همانطور که قصاص سبب حیات وزندگی میشود، و خداوند میفرماید:
{وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ} ﴿البقره: ۱۷۹﴾.

یعنی: «و ای‌ خردمندان‌! برای‌ شما در قصاص‌ زندگانی‌ای‌ است‌ تا اینکه به‌ تقوا روی‌ آورید».

به‌ اعتبار این‌ که‌ قصاص‌ به‌ خودداری‌ مردم‌ از قتل‌ یک‌دیگر می‌انجامد و از بیم‌ قصاص، از خون‌ریزی‌ بپرهیزید. پس‌ این‌ قصاص‌ است‌ که‌ حیاتی‌ آرام‌ و پایدار را برای‌جامعه‌ فراهم‌ کرده‌ و از میزان‌ جنایت‌ قتل‌ در جامعه‌ بشری‌ می‌کاهد زیرا هنگامی‌ که ‌قاتل‌ به‌ خوبی‌ بداند که‌ اگر بکشد، کشته‌ می‌شود؛ یقینا از ارتکاب‌ عمل‌ قتل‌ دست ‌برمی‌دارد و در اینجاست‌ که‌ دو حیات‌ محفوظ می‌ماند، یکی‌ حیات‌ مقتول‌ ودیگری‌ حیات‌ خود قاتل، و در مورد دزدی نیز همینطور، وقتیکه مردم دیدند با دزدی دستشان قطع میشود از دزدی خودداری میکنند و در عوض برای مخارج زندگی به فکر کار و تلاش میافتند.

مقاله پیشنهادی

شبهه مخالفان حدیث و آیه «در کتاب هیچ چیز را فرو نگذاشته‌ایم»

یکی دیگر از شبه‌هایی که مطرح می‌کنند فهم آن‌ها از فرموده‌‌ی خداوند و این آیه …