اگر یکی از اندامهایت را از دست داده‌ای، سایر اندامهایت، سالمند

ابن عباسس می‌گوید:

إن یأخذ الله من عینـی نورهمـا ففی لسـانی و سمعی منهما نور

«اگر خداوند، نور چشمانم را گرفته، اما در زبان و گوشم، نور است».

قلبی ذکی وعقلی غیرذی عوج وفی فمی صارم کالسیف مأثور

«قلبی فهمیده دارم و عقلی که کجی و انحراف ندارد و در دهانم شمشیر برنده‌ای است».

شاید خیر تو در بلایی باشد که بدان گرفتار شده‌ای: ﴿وَعَسَىٰٓ أَن تَکۡرَهُواْ شَیۡ‍ٔٗا وَهُوَ خَیۡرٞ لَّکُمۡۖ﴾ [البقره: ۲۱۶] «شاید چیزی را ناخوش بدارید؛ حال آنکه برای شما بهتر است».

بشار بن برد می‌گوید:

وعیّـرنی الأعداء والعیـب فیهمو   فـلیـس بـعـار أن یـقـال ضـریـر

«دشمنان، برمن عیب گرفتند؛ حال آنکه عیب در خودشان است و این، عیب نیست که بگویند: فلانی، نابیناست».

إذا أبـصـر ألمـرء المـروه والتقی   فـإنّ عـمـی العینـیـن لیس یضیـر

«هرگاه فرد، مروت و تقوا را ببیند، نابینایی دو چشم، عیب و زیانی نیست».

رأیت العمی أجراً وذخراً وعصمه   وإنـی إلـی تلـک الثلاثه فقیــر

«نابینایی را پاداش و نیز پاکدامنی و ذخیره آخرت یافتم و من به این سه چیز نیازمندم».

به تفاوت سخن ابن عباس و بشار با گفتار صالح بن عبدالقدوس بنگر که ابیات زیر را در وصف نابیناییش سروده است:

علی الدنیـا السلام فما لشیـخ   ضریر العیـن فی الدنیا نصیب

«سلام بر دنیا؛ پیرمردی که نابیناست، در دنیا بهره‌ای ندارد».

یموت المـرء وهـو یعد حیـا   ویخلف ظنـه الأمل الکذوب

«فرد نابینا، مرده ای است که او را زنده می‌پندارند و آرزوی دروغین، جای گمان او را می‌گیرد».

یمـنیـنی الطبیب شفـاء عینی   فإن البـعض من بعض قـریب

«پزشک به من امید می‌دهد که چشمانم، خوب خواهند شد؛ چون چیزها به هم نزدیک هستند».

تقدیر، قطعاًتحقق می‌یابد؛ فرق نمی‌کند که کسی آن را بپذیرد ویا نه؛ بلکه کسی که آن را می‌پذیرد، پاداش می‌بیند و خوشبخت می‌شود و کسی که آن را نمی‌پذیرد، گناهکار و بدبخت می‌گردد. عمربن عبدالعزیز رحمه الله در نامه‌ای به میمون به مهران نوشت: تو نامه‌ای برایم نوشته و در آن وفات عبدالملک را به من تسلیت گفته‌ای. مرگ، چیزی است که همواره منتظرش هستم و از اینرو مرگ عبدالملک، برایم غیرمنتظره نبود.

مقاله پیشنهادی

اسباب تقویت صبر انسان بر مصیبت‌‌ها

رعایت امور ذیل در صبر بر مصیبتِ‌ از دست دادن فرزندان، خانواده، خویشاوندان و دیگر …