باید بدانیم که این اعمال و آنچه در این سیاق انجام شود، فقط به این دلیل به آنها لفظ «کفر عملی» اطلاق میشود که ظاهراً و عملاً انجام میگیرد. اما این اعمال تا هنگامیکه عمل قلب از جمله نیت و اخلاص و محبت و انقیاد از بین نرفته باشد، صورت نمیپذیرند. پس این گونه اعمال هر چند که ظاهراً و عملاً صورت میگیرند، اما مستلزم کفر اعتقادی هستند و جز از منافقی که از دین خارج شده است یا معاندی که تمرد و سرکشی نموده است، سرنمیزنند و آیا چیزی غیر از این باعث شد که کفار در غزوه تبوک آن کلمات کفرآمیز را بر زبان جاری کنند.
خداوند میفرماید:
( قَالُواْ کَلِمَهَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ)توبه۷۴
«در حالى که قطعا سخن کفر گفته و پس از اسلام آوردنشان کفر ورزیدهاند و بر آنچه موفق به انجام آن نشدند همت گماشتند.»
در حالیکه هرگاه از آنها میپرسیدی میگفتند:
( إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ) توبه ۶۵
«ما فقط شوخى و بازى مىکردیم.»
( قُلْ أَبِاللّهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْزِؤُونَ * لاَ تَعْتَذِرُواْ قَدْ کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ)توبه ۶۵-۶۶
«بگو آیا خدا و آیات او و پیامبرش را ریشخند مىکردید * عذر نیاورید شما بعد از ایمانتان کافر شدهاید.»
و نام بردن کفر اصغر به کفر عملی به صورت مطلق جایز نیست بلکه حمل آن بر کفر عملیِ محض جایز است که مستلزم اعتقاد به کفر و مناقض قول و عمل قلب نیست.