سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه از پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم که برای عیادتش در بیماری که نزدیک بود منجر به مرگش شود، پرسید:
«یَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ لِی مَالًا کَثِیرًا، وَلَیْسَ یَرِثُنِی إِلَّا ابْنَتِی، أَفَأَتَصَدَّقُ بِثُلُثَیْ مَالِی؟ قَالَ: «لاَ» قَالَ: قُلْتُ: فَالشَّطْرُ؟ قَالَ: «لاَ» قُلْتُ: الثُّلُثُ؟ قَالَ: «الثُّلُثُ کَبِیرٌ، إِنَّکَ إِنْ تَرَکْتَ وَلَدَکَ أَغْنِیَاءَ خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَتْرُکَهُمْ عَالَهً یَتَکَفَّفُونَ النَّاسَ، وَإِنَّکَ لَنْ تُنْفِقَ نَفَقَهً إِلَّا أُجِرْتَ عَلَیْهَا، حَتَّى اللُّقْمَهَ تَرْفَعُهَا إِلَى فِی امْرَأَتِکَ».[۱]
ای رسول خدا صلی الله علیه وسلم من ثروت زیادی دارم و جز یک دخترم، وارثی ندارم، آیا دو سوم اموال خود را صدقه بدهم؟
فرمود: «خیر».
گفتم: آیا نصف آنرا صدقه بدهم؟
فرمود: «خیر».
گفتم: آیا یک سوم آنرا بدهم؟
فرمود: «یک سوم، البته هم زیاد است. تو اگر وارثانت را بینیاز و ثروتمند به جای بگذاری، بهتر از این است که آنان را فقیر بگذاری که به سوی مردم دست دراز کنند. هر انفاقی که تو برای کسب رضایت خداوند بکنی، پاداش آنرا خواهی یافت، حتی اگر لقمهای باشد که در دهان زنت بگذاری».
[۱]– بخاری، ۲۵۳۷٫