اگر معصوم بود چنین وصیت نمیکرد؛ و اگر پسرش معصوم بود، به او سفارش و موعظه نمىکرد، زیرا معصوم نیازی به آن ندارد؛ همچنین این گفتار، در ردّ غالیانی است که مىگفتند على نمرده است
حضرت على در وصیتش مىنویسد: «از پدرى در آستانۀ فنا، معترف به گذشت زمان، که آفتاب عمرش رو به غروب است و خواه ناخواه، تسلیم گذشتِ دنیاست؛ همو که در منزلگاه پیشینیان ساکن شده و فردا از آن کوچ خواهد کرد، به فرزندى آرزومند؛ آرزومند چیزى که هرگز به دست نمىآید و در راهى گام مىنهد که دیگران در آن گام نهادند و هلاک شدند؛ به کسى که هدف بیماریهاست، گروگان روزگار، در تیررس مصائب، بنده دنیا، بازرگان غرور، بدهکار و اسیر مرگ، همپیمان اندوهها، قرین غمها، آماج آفات و بلاها، مغلوب شهوات و جانشین مردگان»[۳۹].
[۳۹]- نامه ۳۱.