شبهه شکاک: مگر خدا عادل، عالم و مهربان نیست، چرا با آنکه میدانسته ما جهنمی هستیم باز ما را خلق کرد تا گناه کنیم و به جهنم رفته و مکافات کشیم؟ به نظر من این امر، صفت رحیم بودن خدا را زیر سؤال میبرد! بنابراین باید قبول کنید، خدایی که میدانسته فلان مخلوقش جهنمی است، اما با این وجود، باز او را خلق کرده، نمیتواند رحیم باشد!!
توضیح سوال:
اینکه خدا چرا ما را خلق کرده، خودش یک سوال مستقل است، اما اینجا، سخن درباره رحیم بودن الله است و مطرح کننده منظورش این است که اگر مادری بداند نوزادش ناقص الخلقه خواهد بود سعی میکنند او به دنیا نیاورد تا بچه آزارنبیند،پس چرا خدایی که مسلمانها میگویند ارحم الراحمین است راضی میشود تا یک مخلوق جهنمی به دنیا بیاید و تا ابد آزار و شکنجه ببیند، این فعل با صفت رحمت الهی در تضاد است!
پاسخ اهل سنت:
پس در اینجا دو سوال با هم مخلوط شده سوال اول این است که فلسفه خلقت انسان چیست؟
اما اول جواب این سوال دوم را میدهیم که میگوید،
((خدایی که میدانسته، فلان مخلوقش جهنمی است، و او راخلق کرده نمیتواند رحیم باشد))
جواب این است که اگر ما خوب دقت کنیم ایراد گیرنده با زبان بی زبانی میگوید باید الله اجازه ندهد انسان کار بد کند!! یعنی باید الله انسانها را طوری خلق میکرد که بی اختیار میبودند، بزبان دیگر ایراد گیرنده، خدا را را رحیم نمیداند! چرا نمیداند؟برای این که اعتراض دارد چرا الله به بنده اختیار داده که با اعمالش، بهشت و یا جهنم انتخاب کند!!!
اما این دنیای متصور در ذهن این شکاک، یک دنیایی خیالی و مسخره است و نبودش به از بودنش است!
و ایضا این تصور و برداشت او، از صفت رحیم نیز سراسر اشتباه است و رحیم در قاموس ما هرگز همانی نیست که شکاک گمان کرده است!
آری هرگز منظور ما از رحیم این نیست که الله بزور جلوی بندگانش را میگیرد تا در چاه نیافتند! منظور ما حتی این نیست که الله اجازه نمیدهد بنده ای به بنده دیگر ظلم کند، بلکه ما خدایی را رحیم میدانیم که در عین قدرت، اجازه میدهد حیوان قوی تر حیوان ضعیفتر را بکشد و انسان ظالم قوی به انسان مظلوم ضعیف ظلم کند ما اینها را منافی و در تضاد با رحمیت الله و مهربانی او نمیدانیم
پس منظور ما از رحیم بودن الله چیست؟
منظور ما سراسر با مفهومی که ایراد گیرنده در ذهن دارد فرق میکند.
برای درک مفهوم مهربانی الله به این چند مثال توجه کنید
مثال: پادشاه ژاپن جلوی سفر اتباع خود را نمیگیرد و اجازه میدهد آنها بروند و در کوشه کنار جهان کار و زندگی کنند در حالیکه پادشاه کره شمالی دستوری صادر کرده که اتباع کشورش حق مسافرت ندارند یعنی حتی نمیتوانند از ده برای معالجه یا کار به شهر بیایند، حتی اگر گرسنه بماند باید بمیرد اما حق تغییر مکان ندارد.
حالا ما با توجه به قوانین دو کشور میگوییم پادشاه کره شمالی رحیم نیست و پادشاه ژاپن رحیم است.
این اعمالشان است که آندو را متمایز میکند،گرنه هردوی آنها آدمند و سر و شکل انسانی دارند،
یا مثلا حکومت مالزی برای مردم مالیاتی سبکی وضع کرده و درمقابل خدمات خوبی ارائه میدهد اما رییس جمهور پاکستان مالیات های سنگین وضع کرده که خارج از طاقت مردم است، و خدماتی هم به مردمش ارائه نمیدهد.
حالا در سایه این شنیده ها میگویم پادشاه مالزی رحیم و مهربان است و پادشاه پاکستان رحیم و مهربان نیست!
با این قرار و با توجه به قوانین وضع شده توسط الله، ما میگوییم رب ما ارحم الراحمین است زیرا اولا اجرای قوانینش بیرون از طاقت ما نیست، و آسان است.
دوما پیامبران و نیکان را امر کرده که ما را نصیحت کنند و بما راه و چاه را نشان داده! و سوما بما هم عقل داده، تا مبادا به چاه بیافتیم،
با این وجود باز به چاه میافتیم عقل را بکار نمیگیریم و تذکر نیکان را بکار نمیگیریم و کتاب را نمیخوانیم و باز فلسفه میبافیم که الله رحیم نیست!
نه این درست نیست! آری اگر الله زیرپای ما مین میکاشت رحیم نبود،
اما اگر الله چاه را بما نشان نمیداد باز رحیم بود زیرا عقل داده بود باید خود ما مواظب میبودیم
و اما حالا که علاوه بر عقل، چاه را هم نشان داده دیگر بهانه ما چیست ؟!
و دیگر اینکه الله فقط رحیم نیست، که ارحم الراحمین است،یعنی هزاربار هم به چاه بیافتی، باز الله ی مهربان، طناب توبه و استغفار را برایت درون چاه میاندازد و ترا بیرون میکشد، و اگر خودت تا آخر عمر طناب را نمیگیری، دیگر حق نداری بگویی الله رحیم نیست.
پس ای شکاک معنی رحیم آنی نیست!به آن معنی که تو گمان میکنی البته که الله رحیم نیست زیرا هر روز ملیونها حیوان میلونها حیوان دیگر را میکشند. پس الله وقتی خود را رحیم معنی میکند، منظورش این نیست که گرگ و میش در صلح زندگی کنند، مقصود همان است که گفتم.
اما هنوز این سوال برقرار است که الله اصلا چرا ما را خلق کرد تا بعضی از ما به جهنم بیافتیم؟
جواب این است که دقیقا نمیدانیم چرا،آری نمیدانیم و قرار نیست هرچیز را بدانیم ! و این ندانستن برای ما ضرری ندارد.
اما اگر فلسفه خلقت را نمیدانیم این به آن معنی نیست که الله رحیم نیست! الله رحیم است و نشان دادیم که ایراد گیرنده معنی رحیم را نمیداند که چیست!
حالا سوال این است که اگر سبب و علت و فلسفه خلقت وجود را ندانیم، یا برعکس، اگر سبب و علت و فلسفه آفرینش را بدانیم ، آیا این دانستن یا ندانستن فرقی به حال ما دارد ؟ جواب این است که خیر! در هر دو حالت باید خود را از جهنم حفظ کنیم.
جلوی ما آتشی است چه بدانیم چرا مشتعل است و چه ندانیم چرا شعله ور است، در هر دو صورت باید خود را از شعله آتش حفظ کنیم.
ولی این را تکرارا بگویم که بودن جهنم خود رحمت رب است زیرا از ترس جهنم خیلی ها به همدیگر ظلم نمیکنند، آیا این فایده کوچکی است؟ آری این فایده عظیم از برکت وجود جهنم است، پس جهنم به ذات خود نشانه ای از رحمت رب است.
محمد باقر سجودی