- «بنت مخاض»: شتری که یک سال خود را کامل، و در سال دوم داخل شده باشد، و چون مادر پس از گذشت یک سال، احتمال حامله شدنش است، بدین خاطر به جُنگش «بنت مخاض» میگویند، و «مخاض» نیزبه معنی: شترحامله است.
- «الحِقه» [به کسر حاء]: شتری که سه سالش را کامل، و در سال چهارم داخل شده باشد، و چون پس از گذشت سه سال، این شتر صلاحیت سوارشدن و حامله شدن و غیره را دارد بدان «حقه» میگویند.
- «جذعه»: شتری که چهارسالش را کامل، ودر سال پنجم داخل شده باشد و چون دندانهای جلوی این شتر در چنین سنینی میافتد، بدو «جزعه» میگویند (و جزعه در لغت به معنای افتادن است)
و از میان گوسفندان، به گوسفندی که یک سال را کامل کرده باشد، «جزعه» میگویند.
- «التبیع»: گاوی که یک سال را کامل، و در سال دوم داخل شده باشد، و چون این گاو درچنین سنینی هنوز وابسته به مادرش است و به دنبال آن به هرجا میرود، به آن «تبیع» (دنبال کننده) میگویند.
- «المسنّه»: گاوی که دوسالش را کامل، و در سال سوم داخل شود، و چون دندانهای این گاو در چنینی سنینی، کامل میشود، بدان «مسنّه» میگویند.
- «الثنیه»: بزی که یک سالش را کامل، و در سال دوم داخل شده باشد.
فائده: واژه «شاه» بر میش و بز، و واژه «بقره» (گاو) برای مذکر و مؤنث (نر و ماده) به طور یکسان استعمال میگردد.[۱]
- «نصاب الزروع والثمار»: معادل ۵ وسق است. و در کیل و پیمانهی مصری، عبارت از ۵۰ کیل میباشد.
- «الخَلِفات» [به فتح خاء و کسر لام]: جمع «خَلِفه»، و به معنای: شتران آبستن و حامله است.
- «القطار»: شتران و یا قاطران را پشت سرهم در یک صف قراردادن تا پشت سرهم راه روند و روبه جلو حرکت کنند.
- «النَفل»: امام برای ترغیب و تحریک مبارزان در میدان کارزار با دشمنان، گاهی اوقات، بخششی را خاص میکند و به آن بخشش «نفل» میگویند.
و یا به تعبیری دیگر«نفل» عبارت از فزونی مالی است که علاوه بر سهم غنیمت، از آنِ کسی خواهد شد که بردشمن ضرر و زیانی را وارد نماید.
[۱]– الاقناع، خطیب شربینی (۱ / ۲۰۱، ۲۰۲)