نمازهای پنچگانه در حقیقت مثل یک استخری می مانند که انسان هر روز پنج دفعه در آن استخر خود را تمیز کند و تمام بدنش را بشوید.
آیا کسی که روزی پنج دفعه خود را تمیز نماید نجاست و کثافتی روی بدنش باقی خواهد ماند؟
واضح و معلوم هس که کمترین کثافت و غباری روی جسم باقی نخواهد ماند.
جسم مادی است و با ابزار مادی آب پاک و تمیز میشود و این قیاس و تشبیه هم برای روح و روان ما هم صادق است.
نماز هم یک وسیله و ابزار معنوی هست که باعث شفای روح و روان انسان از پلیدیهای اخلاقی و فکری میشود و باعث میشود که انسان از نافرمانی امر الهی دوری کند و از گناه و معصیت جلو گیری میکند.
چون روزی پنج دفعه روح و قلب خود را با استخر معنوی نماز شستوشو می دهیم و آنرا از نجاست و ناپاکی های معنوی حفظ میکنیم و فکر و قلب خود را پاک و پاکیزه نگه میداریم و فکر و قلب خود را به مانند یک باغچه ای از آفات و مضرات حفظ میکنیم و هم زمان با آن؛ غذای مورد نیازش را هم فراهم میکنیم.
پس ممکن نیست روزی پنج بار قلب و ذهن و اعضاء و جوارح خود از ناپاکیها حفظ کنیم و آنرا تقویت ایمانی کنیم باز هم زنگار گناه و معصیت بروی وجودمان باقی بماند؟
درون ما مانند بیرون ماست.
درست است که اگر روزی پنج دفعه فقط داخل استخر رویم و خود را تمیز نکنیم همان نجاست و پلیدی باقی خواهد ماند.
اگر نماز را هم بدون فکر و حضور قلب بخوانیم و توجهی به معنا و مفهومش ننمایم و به مقتضیات آن عمل نکنیم و به دستوراتش گوش فرا ندهیم چندان تاثیری بر ما نخواهد داشت و قدرت و توانای نخواهد داشت که ما را از گناه و معصیت حفظ کند و باعث دوری ما گناه شود و خشوع و خضوعی ایجاد گردد و باعث ذکر و یاد خدا شود.
” ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر”
چنان نمازی چنان خصوصیتی نخواهد داشت..