اهمیت فهم سلف صالح و توجه علما به گرد آوری آن (۴)

ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ می‌گوید: «هر کس زبان صحابه، که با آن سخن گفته و رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ نیز از طریق آن، آنها را مورد خطاب قرار می‌داد، و طبیعت کلامی آنها را، نداند ، سخن را تحریف می‌کند زیرا بسیاری از افراد با اصطلاح و عادت قوم خویش در به کار بردن الفاظ رشد می‌یابند، سپس این الفاظ را در کلام الله یا رسولش یا صحابه مشاهده کرده و گمان می‌کند که مراد الله یا رسولش یا صحابه از این الفاظ همان چیزی است که در عرف و اصطلاح او به کار می‌رود، حال آنکه مراد الله و رسولش و صحابه بر خلاف آن است»[۱]. سپس مثال‌هایی را در این زمینه ذکر می‌کند.

پس واضح می‌شود که زبان نسل صحابه و پیروان آنها همان زبانی است که برای فهم کلام الله ـ متعال ـ و سخنان رسولش ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ لازم است نه آنچه متأخرین از آن استفاده می‌کنند، و اصطلاحات جدید و الفاظ مجمل چه مصیبت‌های بسیاری به بار آورده‌اند. دادن معانی جدید به الفاظی که عرب در گذشته آن را به کار نمی‌بردند از جمله جنایت‌های زشتی است که بر عقاید مسلمانان روا داشته شده و شبهه‌ها را در افکار آنها کاشته است.

۶- آنها از نظر عقل و فهم و احساس و درک از همه بالاتر و برکتشان بیشتر بوده است.

زیرا نیروی ایمان ، تقوی و عقیدهٔ واقعی و استوار، درک و فهم انسان را قوی کرده و آن را در مسیر درست قرار می‌دهد و به بنده قدرت سنجش و نوری می‌دهد که بوسیلهٔ آن میان حق و باطل تفاوت قائل می‌شود. خداوند ـ متعال ـ  می‌فرماید: ﴿ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَتَّقُواْ ٱللَّهَ یَجۡعَل لَّکُمۡ فُرۡقَانٗا وَیُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیِّ‍َٔاتِکُمۡ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡۗ ..﴾ [الانفال: ٢٩] «اى ایمان آوردگان، اگر از خدا پروا داشته باشید، شما را بصیرتِ شناخت عطا خواهد کرد و بدیهاى شما را بزداید و ببخشد» و می‌فرماید: ﴿ وَٱلَّذِینَ ٱهۡتَدَوۡاْ زَادَهُمۡ هُدٗى وَءَاتَىٰهُمۡ تَقۡوَىٰهُمۡ﴾ [محمد: ١٧] « و خدا بر هدایت رهیافتگان مى‏افزاید و پرهیزکاریشان [را قوّت] مى‏بخشد» و می‌فرماید: ﴿وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِۦ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِیتٗا﴾ [النساء: ۶۶]  «و اگر به آنچه‏اندرز داده شدند، عمل مى‏کردند، قطعاً برایشان بهتر و اساسى تر بود» و بدون تردید بهترین کسانی که این ویژگی‌ها را محقق ساختند، صحابه و تابعین و پیروانشان بوده‌اند در نتیجه الله ـ متعال ـ که خلاف وعده نمی‌کند، وعده‌ای که به آنها داده بود را عملی ساخت و به همین دلیل آنها: «کامل ترین افراد از نظر عقل و منصف‌ترین از نظر قیاس ، درست‌ترینشان از نظر رأی و استوارترین‌شان از نظر سخن بوده و نظرشان از همه صحیح‌تر و استدلالشان از همه رهیافته‌تر و جدالشان نیرومند‌تر و زیرکی‌شان بیشتر و الهامشان راست‌تر و بینایی و بصیرتشان‌ تیز‌تر  و شنوایی‌شان درست‌تر است»[۲]، چرا اینگونه نباشد در حالی که قرآن موافق با اجتهادات برخی از آنها نازل شده چنانکه چندین بار در مورد عمر ـ‌ رضی الله عنه ـ‌ اتفاق افتاده است مانند فدیه اسیران و حجاب و غیره[۳] ..

به همین دلیل است که عبدالله بن عمر ـ رضی الله عنهما ـ می‌گوید: «هر کس می‌خواهد روشی در پیش گیرد از کسانی که وفات یافته‌اند پیروی کند، آنها یاران محمد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و بهترین افراد این امت بودند؛ دلهایشان نیکوکارتر و علمشان عمیق‌تر و تکلف‌شان کمتر بود .. مردمی که الله آنها را برای همنشینی با پیامبرش برگزید و دینِ او را منتشر کردند،‌ بنابراین خودتان را به اخلاق و روش آنها شبیه کنید زیرا آنها یاران محمد بوده و بر راه مستقیم هدایت قرار داشتند»[۴].

این جمله از ابن مسعود ـ رضی الله عنه[۵] ، و حسن بصری[۶] نقل شده است و مانند آن در نامهٔ‌عمر بن عبدالعزیز به عدی بن أرطاه[۷] نیز وجود دارد.

بنابراین محال است که الله، کسانی که صفتشان چنین است و دین را به ما رسانده‌اند را از فهم صحیح دین محروم کند، سپس به کسانی که پس از آنها آمدند این فهم صحیح را عطا کند.

به همین دلیل هنگامی که علی ـ رضی الله عنه ـ  ابن عباس ـ رضی الله عنهما ـ را برای گفتگو با خوارج فرستاد در ابتدا به آنها چنین گفت:‌ « از نزد یاران پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ سوی شما آمده‌ام، از نزد مهاجرین و انصار ، از سوی پسر عموی رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و دامادش، کسانی که قرآن بر آنها نازل شده و در فهم تفسیر آن از شما داناترند و در میان شما هیچیک از آنها وجود ندارد»[۸].

امام شافعی ـ رحمه الله ـ در این باره می‌گوید: «  همانا الله ـ تبارک و تعالی ـ در قرآن و تورات و انجیل ، یاران رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ‌ را ستوده  و فضیلت‌هایی که از زبان رسول الله ـ‌ صلی الله علیه وآله وسلم ـ دربارهٔ آنها آمده ، برای هیچ کسی بعد از آنها نیست. الله آنها را رحمت کند و آنچه بدانها عطا نموده را گوارایشان سازد، از جمله رسیدن به بالاترین جایگاه صدیقان و شهیدان و صالحان،‌ آنها سنت‌های رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را به ما رساندند، و در حالی که  بر او وحی بر نازل می‌شد مشاهده‌اش نمودند، بنابراین مراد رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از عام و خاص و عزم و ارشاد را فهمیدند و آنچه (از دین) را که ما می‌ٔدانیم و نمی‌دانیم آنها دانسته‌اند» همچنین می‌گوید: «آنها در هر علم و اجتهاد و پرهیزکاری و عقل و امری که بوسیلهٔ آن به علم دست می‌آید و استنباط می‌شود از ما بالاتر هستند و نظراتشان برای ما بهتر و اولی‌تر از نظراتی است که ما برای خود داریم»[۹].

سلف صالح ـ رضوان الله علیهم ـ از تمامی افراد امت پر برکت تر هستند و این امر تنها در مورد فهم نصوص قرآن و سنت نیست بلکه در جهاد و مبارزات سخت با دشمنان الله نیز چنین بوده‌اند همانگونه که پیش از این بیان شد که در صحیحین از ابو سعید خدری ـ رضی الله عنه ـ‌ از پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ‌ روایت شده که فرمود: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ فَیَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ، فَیَقُولُونَ: فِیکُمْ مَنْ صَاحَبَ رَسُولَ اللَّهِ ـ صلی الله علیه وسلم ـ‌ فَیَقُولُونَ: نَعَمْ فَیُفْتَحُ لَهُمْ، ثُمَّ یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ فَیَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ، فَیُقَالُ: هَلْ فِیکُمْ مَنْ صَاحَبَ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی الله علیه وسلم ـ فَیَقُولُونَ: نَعَمْ فَیُفْتَحُ لَهُمْ، ثُمَّ یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ فَیَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ، فَیُقَالُ: هَلْ فِیکُمْ مَنْ صَاحَبَ مَنْ صَاحَبَ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ ـ صلی الله علیه وسلم ـ فَیَقُولُونَ: نَعَمْ فَیُفْتَحُ لَهُمْ»[۱۰] یعنی: زمانی بر مردم فرا می‌رسد که گروهی از آنها به جهاد رفته پس می‌گویند: آیا در بین شما کسی هست که همنشین رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ بوده ؟ می‌گویند بله. پس آنها پیروز می‌شوند. سپس زمانی بر مردم می‌رسد که گروهی از آنها به جهاد رفته و گفته می‌شود: آیا در میان شما کسی هست که همنشین اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ‌ بوده؟ می‌گویند بله. پس پیروز می‌شوند. سپس زمانی بر مردم می‌رسد که گروهی از آنها به جهاد می‌روند و گفته می‌شود: آیا در میان شما کسی هست که همنشینِ همنشینان اصحاب رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ‌ بوده؟ می‌گویند: بله، پس پیروز می‌شوند.

و همانگونه که الله شهرها را به روی آنها گشود، دلهایشان را به روی نور الهی و وحی ربانی گشود و دلهای بندگان را برای آنها باز کرد تا از نور الله ، نور بر گیرند و بوسیلهٔ هدایت پیامبرشان ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ روشن شوند. هنگامی که پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مثال برانگیخته شدن خویش با هدایت و علم را بیان می‌کند می‌فرماید:‌ «کَمَثَلِ الْغَیْثِ الْکَثِیرِ أَصَابَ أَرْضًا فَکَانَ مِنْهَا نَقِیَّهٌ قَبِلَتِ الْمَاءَ، فَأَنْبَتَتِ الْکَلَأَ وَالْعُشْبَ الْکَثِیرَ، وَکَانَتْ مِنْهَا أَجَادِبُ أَمْسَکَتِ الْمَاءَ، فَنَفَعَ اللَّهُ بِهَا النَّاسَ فَشَرِبُوا وَسَقَوْا وَزَرَعُوا، وَأَصَابَتْ مِنْهَا طَائِفَهً أُخْرَى إِنَّمَا هِیَ قِیعَانٌ لَا تُمْسِکُ مَاءً وَلَا تُنْبِتُ کَلَأً، فَذَلِکَ مَثَلُ مَنْ فَقُهَ فِی دِینِ اللَّهِ وَنَفَعَهُ مَا بَعَثَنِی اللَّهُ بِهِ فَعَلِمَ وَعَلَّمَ، وَمَثَلُ مَنْ لَمْ یَرْفَعْ بِذَلِکَ رَأْسًا وَلَمْ یَقْبَلْ هُدَى اللَّهِ الَّذِی أُرْسِلْتُ بِهِ»[۱۱]. مانند بارانی است که بر زمینی می‌بارد، بخشی از آنها آب را پذیرفته و علف‌های بسیار می‌رویاند، و برخی از آن آب را در خود نگه می‌دارد و مردم از آن آب گرفته و کشاورزی می‌کنند، بخشی از آنها شوره‌زار است نه آب را نگه می‌دارد و نه گیاه می‌رویاند، پس آن (زمین اول و دوم) مانند کسی است که در این الله آگاه شده و هدایت و علمی که الله مرا با آن فرستاده به او نفع رسانده است و مثال دیگر (زمین شوره زار) مانند کسی است که توجهی به آن نکرده و هدایتی که الله مرا با آن فرستاده نمی‌پذیرد».

ابن تیمیه ـ رحمه الله ـ می‌گوید: « این فکر در ذهن مسلمانان مستقر گشته که:‌ میراث‌بران رسولان و جانشینان پیامبران ، کسانی هستند که دین را از نظر علمی و عملی و دعوت به سوی الله و پیامبرش اجرا می‌کنند، بنابراین پیروان واقعی پیامبر، آنها هستند، بسان قطعه زمینی نیکو و پاک که آب را پذیرفته در نتیجه گیاه و علف‌های بسیار می‌رویاند، خودش پاک است و مردم را پاکیزه می‌کند،‌ و آنها کسانی هستند که بصیرت در دین و قدرت در دعوت را یکجا گرد آورده‌اند در نتیجه میراث‌بران پیامبران هستند که الله ـ متعال ـ  دربارهٔ آنها فرموده: ﴿وَٱذۡکُرۡ عِبَٰدَنَآ إِبۡرَٰهِیمَ وَإِسۡحَٰقَ وَیَعۡقُوبَ أُوْلِی ٱلۡأَیۡدِی وَٱلۡأَبۡصَٰرِ﴾ [ص: ۴۵] «بندگان پرتوان و بصیر ما، ابراهیم و اسحاق و یعقوب را به یاد آر » ، منظور از «أیدی» در این آیه قاطعیت در فرمان الله ، و منظور از أبصار، بینش در دین الله است؛ زیرا بوسیلهٔ بصیرت، حق درک می‌شود و بوسیلهٔ قدرت می‌توان آن را رسانده و اجرا نموده و به سویش دعوت کرد.

بنابراین این طبقه دارای نیروی حفظ و فهم و آگاهی در دین و بصیرت و تفسیر می‌باشند در نتیجه از نصوص، جویبارهای علم را می‌جوشانند و گنجینه‌ّهایش را از آن استنباط می‌کنند و فهم ویژه‌ای روزی‌شان گشته است ..»[۱۲].

خلاصهٔ موضوع: اینکه هرچه عدالت شخص بیشتر باشد، دست یافتش به حق و موفقیتش در رسیدن به آن بیش از دیگران خواهد بود و این چیزی است که مقدم کردن فهم صحابه و پیروانشان را بر دیگرانی که بعدها آمدند، واجب می‌گرداند.

اضافه بر این توجیهات و دلیل‌هایی که بیانگر اهمیت فهم سلف و مقدم داشتن آن بر سایر فهم‌ها می‌باشد، در فصل بعد، دلیل‌هایی بر حجت بودن فهم سلف و مقدم دانستن آن خواهد آمد.

[۱] – مجموع الفتاوی (۱/۲۴۳).

[۲] – مجموع الفتاوی (۴/۹).

[۳] – برای مطالعه برخی از این موافقات نگا: الشریعه للآجری (۲/۳۰۱).

[۴] – حلیه‌ الأولیاء (۱/۳۰۵)

[۵] – جامع بیان العلم وفضله، ابن عبدالبر، با اختلافی اندک در برخی از الفاظ (ص۴۱۸-۴۱۹).

[۶] – ابن بطه در الإبانه الکبری (۱/۳۱۹)

[۷] – سنن أبی داود (عون المعبود ۱۲/۳۶۵)، و الشریعه ، تألیف آجری ح: ۵۲۹ (۱/۵۵۵) و بان بطه در الإبانه الکبری ح۵۶۰ (۲/۳۳۵).

[۸] – تخریج آن گذشت (ص )

[۹] – مناقب الشافعی، نوشته رازی (ص۴۹)، وإعلام الموقعین (۱/۸۰) این قول را در الرساله البغدادیه القدیمه به شافعی نسبت داده است.

[۱۰] – امام بخاری در فضائل الصحابه، باب: فضائل أصحاب النبی ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و من صحب النبی أو رآه من المسلمین فهو من أصحابه، ح ۲۶۴۹ (۷/۵) و امام مسلم در فضائل الصحابه، باب:فضائل الصحابه ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم، ح ۲۵۳۲ (۴/۱۹۶۲).

[۱۱] – امام بخاری این روایت را در کتاب العلم, باب: فضل من عَلِم وعلَّم ح: ۷۹ (۱/۲۱۱) و امام مسلم در صحیح کتاب الفضائل. باب بیان مثل ما بعث النبی ـ صلی الله علیه وسلم ـ  من الهدى والعلم ح: ۲۲۸۲ (۴/۱۷۸۷) روایت کرده‌اند.

[۱۲] – مجموع الفتاوی (۴/۹۲-۹۳).

مقاله پیشنهادی

به صبر کنندگان مژده بده

ما از آنِ الله هستیم و به سوی او برمی‌گردیم تا به هرکس هر عملی …