یکی از ضروریات توحید، اندیشیدن در اسماء و صفات الهی است، آنگونه که شایسته ی اوست: «زیرا اندیشیدن و تعقل ورزیدن در اسماء و صفات الهی و فهم و درک آن درست مطابق با مراد الله -تعالی- از آنها، یکی از مهمترین، عظیم ترین و با شکوه ترین کارهاست و در این کار منافع و فواید بسیار والایی وجود دارد و بالتبع نتایج سودمند بر آن مترتّب است. از این رو علمای اسلامی -اعم از قدیم و جدید- همواره به تألیف کتابهایی مستقل در این باب، یا شروح و تعلیقاتی بر آن پرداختهاند و کسانی را که پاره ای از آنها یا همه ی آنها را ردّ کردهاند، مورد تاخت و تاز قراردادهاند»[۱].
توحید اسماء و صفات در حقیقت نیمهی باب ایمان به الله تعالی است، چرا که هر پژوهشگری به سادگی می داند که توحید دو نوع است:
توحید علمی خبری اعتقادی: که متضمن اثبات صفات کمالی برای الله تعالی و پاک و منزه دانستن او از هر نوع تشبیه و تمثیل، یا صفات نقص است.
توحید عبادت: به این معنی که او تنها، یگانه و بدون شریک است و همواره باید با او تجدید محبت کرد و بدو اخلاص ورزید و تنها از او بیم و امید داشت؛ فقط بر او توکل کرد و به قدرش راضی بود و فقط او را پروردگار و فرمانروا و سرپرست دانست و هیچ کس و هیچ چیز را با او برابر ندانست.
الله تعالی این دو نوع توحید را در دو سورهی: «اخلاص و کافرون» بیان کرده است، در سوره ی اخلاص سخن از صفات کمالی است و اینکه او پاک و منزه از هر نقص و عجزی است:
﴿قُلۡ هُوَ ٱللَّهُ أَحَدٌ ١﴾ [الإخلاص: ۱].
«بگو: خدا یگانه ی یکتا است».
و در سوره ی «کافرون» که متضمن توحید علمی و ارادی است، بحث از وجوب عبادت فقط برای الله تعالی و عدم شرک ورزی به اوست و اینکه باید از هر عبادتی برای غیر او پرهیز کرد.
﴿قُلۡ یَٰٓأَیُّهَا ٱلۡکَٰفِرُونَ * لَآ أَعۡبُدُ مَا تَعۡبُدُونَ ٢﴾ [الکافرون: ۱-۲].
«بگو: ای کافران * آنچه را که شما (جز الله) میپرستید، من نمیپرستم».
این دو نوع توحید مکمل یکدیگرند و هیچکدام بینیاز از دیگری نیست و برای همین بود که رسول الله صلی الله علیه و سلم در سنت صبح و مغرب و وتر، هر دوی این دو سوره را با هم میخواند تا آغاز و پایان روزش را با توحید همراه ساخته باشد»[۲].
این علم یکی از نابترین وگرانبهاترین علوم است و شناخت آن بر سایر علوم اهمیت و اولویت بیشتری دارد، زیرا بنده در خلال أسماء و صفات و افعال الله -سبحانه و تعالی- پروردگارش را خواهد شناخت.
ابن قیم رحمه الله در این باره سخنان گرانبهایی دارد، او میفرماید: «توحید اسماء و صفات مطلقاً شریفترین و مهمترین علوم است و تردیدی نیست که شناخت الله -تعالی- و علم به اسماء و صفات و افعال او، یکی از فاضلترین، نابترین و با شکوهترین انواع علوم است و نسبت آن با سایر علوم مانند نسبت یک چیز معلوم و بدیهی در کنار سایر معلومات و بدیهیات است»[۳].
ابن العربی مالکی رحمه الله گوید: «اصالت و شرافت یک علم به شرافت معلوم بستگی دارد و باری -تعالی- شریفترین و ارزشمندترین معلومات است، از این رو علم و آگاهی به اسماء و صفات او شریفترین نوع معلومات است»[۴].
اول: توحید اسماء و صفات موجب سرزندگی و شادابی دلهاست، شیخ سعدی رحمه الله در بارهی اهمیت این علم سخنان جالبی دارد که در زیر چکیدهای از آن را که با موضوع ما پیوند دارد ذکر میکنیم، او میفرماید: «این علم که با الله تعالی پیوند دارد، یکی از شریفترین و باشکوهترین انواع علوم است و کسی که با بحث و پژوهش میکوشد تا آن را فهم و درک کند، بیگمان خود را به بهترین کارها مشغول داشته است و اگر لطف الله تعالی شامل بندهای شود و آن را بخوبی فهم کند قطعاً به بهترین و شریفترین عطیهی الهی دست یافته است».
دوم: بیگمان شناخت الله -تعالی- برای بنده ایجاد محبت، بیم، امید و اخلاص میکند و سعادت فرد در گرو آنهاست، بنابراین یگانه راه شناخت الله تعالی، فقط با شناخت اسماء و صفات و فهم معانی و مفاهیم آنها حاصل میآید.
سوم: همانا الله -تعالی- بندگان را آفریده تا او را بشناسند و عبادتش کنند و این همان غایت و مقصودی است که برایش آفریده شدهاند، بنابراین مشغول شدن به این علم در حقیقت اشتغال به چیزی است که برایش آفریده شدهاند و بالعکس اگر آن را رها و مهمل یا تباه سازد، قطعاً در برابر چیزی که برایش آفریده شده سهلانگاری کرده است و بنده را نسزد که نعمات بی شمار پروردگارش را ببیند، که از هر سو بر او فرود میآیند، اما از شناخت آن سرباز زند.
و راه افزایش ایمان همان شناخت پرودگار است و این با تدبر در اسماء و صفات او در قرآن حاصل میشود، به این صورت که هرگاه با یکی از اسماء و صفات او روبرو شود، معنای آنرا ثابت بداند و به شمولیت آن ایمان داشته باشد و او را از هرچه ضد آن است پاک و منزه بداند»[۵].
شیخ ناصر السعدی رحمه الله در بیان اهمیت این علم بسیار سخن گفته است، از جمله میفرماید: «همانا شناخت الله تعالی، پایه و اساس تمام اشیاء است و هر کس خواهان آن است که او را به خوبی بشناسد، باید این شناخت را از طریق اسماء وصفات حاصل کند، یا به تعبیری از طریق افعال و احکام تشریعی او، زیرا او هر کاری که انجام میدهد به مقتضای اسماء و صفات اوست، افعال او در حقیقت عین عدل و فضل و حکمت است، از این رو احکامش را فقط به اعتبار آن چیزی تشریع میکند که حکمت، فضل و عدل او اقتضاء دارد، پس تمامی اخبارش حق و صادق و اوامر و نواهیاش عادلانه و حکیمانه است و این علم به خاطر روشنی و وضوحی که دارد بسی بزرگتر و با شکوهتر از آن است که این بندهی حقیر آن را بیان دارم»[۶].
[۱]– نگا: توضیح العقیده: سعدی، ص ۱۰۰٫
[۲]– اجتماع الجیوش الإسلامیه على غزو الـمعطله والجهمیه: با اندکی تصرف، ص ۳۵-۳۶٫
[۳] – مفتاح دار السعاده: ۱/۸۶٫
[۴]– أحکام القرآن: ابن العربی، ۲/۹۹۳٫
[۵]– تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام الـمنان: ۱/۲۶،۲۵،۲۴٫
[۶]– تفسیر السعدی: ۱/۲۶٫