اهمیت ذکر خدا(۴)

ابن ماجه، باب: [فضل لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ]

۴- «عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ عَنِ الْأَغَرِّ أَبِی مُسْلِمٍ، أَنَّهُ شَهِدَ عَلَى أَبِی هُرَیْرَهَ وَأَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِیَّ رضی الله عنهما أَنَّهُمَا شَهِدَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم قَالَ: إِذَا قَالَ الْعَبْدُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاللَّهُ أَکْبَرُ، قَالَ یَقُولُ اللَّهُ جل جلاله: صَدَقَ عَبْدِی، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا، وَأَنَا اللّه أَکْبَرُ، وَإِذَا قَالَ الْعَبْدُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ، قَالَ: صَدَقَ عَبْدِی، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَحْدِی، وَإِذَا قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، قَالَ: صَدَقَ عَبْدِی، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا وَلَا شَرِیکَ لِی، وَإِذَا قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، قَالَ: صَدَقَ عَبْدِی، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا، لِی الْمُلْکُ، وَلِیَ الْحَمْدُ، وَإِذَا قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ، قَالَ: صَدَقَ عَبْدِی، لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلَّا بِی.

قَالَ أَبُو إِسْحَاقَ: ثُمَّ قَالَ الْأَغَرُّ شَیْئًا لَمْ أَفْهَمْهُ، قَالَ: فَقُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ: مَا قَالَ؟ فَقَالَ: مَنْ رُزِقَهُنَّ عِنْدَ مَوْتِهِ لَمْ تَمَسَّهُ النَّارُ».

  1. «از ابواسحاق از اغرّ ابومسلم روایت شده است که او (اغر ابومسلم) شهادت داد که ابوهریره و ابی سعید خدری رضی الله عنهما شهادت دادند که پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: هرگاه یکی از بندگان [خدا] بگوید: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَکْبَرُ»، خداوند متعال می‌فرماید: بنده‌ام راست گفت، هیچ خدایی جز من نیست و منم خدای بزرگ و بلندمرتبه و هرگاه بنده بگوید: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ»، [خداوند] می‌فرماید: بنده‌ام راست گفت، هیچ معبودی جز من نیست و من تنهایم و هرگاه [بنده] بگوید: «لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ»، [خداوند] می‌فرماید: بنده‌ام راست گفت، هیچ معبودی جز من نیست و شریکی ندارم و هرگاه [بنده] بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ»، [خداوند] می‌فرماید: بنده‌ام راست گفت، هیچ معبودی جز من نیست، ملک و فرمانروایی متعلق به من است و سپاس و ستایش شایسته‌ی من است و هرگاه [بنده] بگوید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلَّا بِاللَّهِ»، [خداوند] می‌فرماید: بنده‌ام راست گفت، هیچ معبودی جز من نیست و هیچ اراده و قدرتی جز به خواست و قدرت من وجود ندارد».

ابواسحاق می‌گوید: «بعد از این حدیث، اغرّ چیزی گفت که نفهمیدم، به ابوجعفر گفتم: اغرّ چه گفت؟ [در جواب گفت: اغرّ گفت:] «گفتن این کلمات در زمان مرگ نصیب هرکس بشود، آتش جهنم به او نخواهد رسید»([۱]).

 

[۱]– این که آن دو صحابی بزرگوار شهادت داده‌اند که از پیامبر  صلی الله علیه و سلم شنیده‌اند و از زبان ایشان نقل می‌کنند، در حالی است که آن‌ها به آنچه شنیده‌اند، یقین دارند و این یک شهادت حق و بدون شک و گمان است و آن دو می‌دانند که اگر این نقل، خلاف واقع باشد، آنان عواقب و بار گناه و دروغ خود را به دوش خواهند کشید و این قید در واقع برای تأکید حدیث است.

      معنی حدیث به این امر اشاره دارد که خداوند از انواع اذکاری که در حدیث ذکر شده‌اند و بنده‌اش به زبان می‌آودر، راضی است و آن‌ها را تصدیق می‌کند. منظور از جمله‌ی «مَنْ رُزِقَهُنَّ عِنْدَ مَوْتِهِ لَمْ تَمَسَّهُ النَّارُ» این است که اگر بنده همواره به آنچه از این ذکر می‌گوید، معتقد باشد تا جایی که آن ذکر در زمان مرگش از جهت قول و اعتقاد نصیب او شود، به این سبب خداوند او را از آتش جهنم نجات خواهد داد؛ زیرا پیامبر  صلی الله علیه و سلم آن را فراوان تکرار می‌کردند و تکرار فراوان آن لازم است.

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …