۱- توحید هدف آفرینش جن و انسان بوده است. خداوند متعال می فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات: ۵۶) «و من جن و انس را نیافریده ام مگر برای اینکه مرا عبادت کنند».
۲- کسی که توحید را کاملا محقق سازد، بدون حساب و عذاب وارد بهشت می شود. چرا که رسول خدا فرمودند: «امت ها بر من عرضه شدند، پس پیامبری را دیدم که گروهی همراه او هستند و پیامبری بود که یک یا دو نفر همراه او بودند و پیامبری بود که هیچکس همراه او نبود. ناگهان انسان های زیادی به من نشان داده شد که گمان کردم امت من هستند. پس به من گفته شد: این موسی و قومش می باشد. اما به افق بنگر؛ پس به افق نگاه کردم که افراد بسیاری را دیدم. سپس به من گفته شد: به افق بنگر؛ در آنجا نیز افراد زیادی را دیدم؛ سپس به من گفته شد: این امت توست و همراه آنها هفتاد هزار نفر بدون حساب و عذاب وارد بهشت می شوند. سپس رسول خدا برخاست و به منزل رفت. مردم در این فرصت در مورد کسانی که بدون حساب و عذاب وارد بهشت می شوند به گفتگو پرداختند چنانکه برخی از آنها گفتند: شاید آنها اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم باشند و برخی از آنها گفتند: چه بسا آنها کسانی باشند که در اسلام متولد شدند و به خداوند شرک نورزیدند. و اقوالی از این قبیل ذکر نمودند.پس رسول خدا از منزل خارج شده و فرمود: در مورد چه مساله ای بحث می کنید؟ پس به رسول خدا پاسخ دادند. رسول خدا فرمودند: آنها کسانی هستند که تعویذ (دم) نمی خوانند و فال نمی گیرند و بر پروردگارشان توکل می کنند. در این میان عکاشه بن محص برخاست و گفت: (ای رسول خدا) از خداوند بخواه که مرا از آنها قرار دهد. رسول خدا فرمودند: تو از آنهایی؛ سپس مردی دیگر برخاست و همین درخواست را با رسول خدا مطرح کرد. پس رسول خدا فرمودند: عکاشه در این مورد از تو سبقت گرفت».[۱]
۳- کسی که توحید را محقق نماید، هرچند وارد دوزخ شود، جاودانه در آتش نمی ماند. رسول خدا فرمودند: «فَإِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ عَلَى النَّارِ مَنْ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ یَبْتَغِی بِذَلِکَ وَجْهَ اللَّهِ»:[۲] «خداوند متعال دوزخ را بر کسی حرام کرده است که در راستای کسب رضایت الهی بگوید: لااله الاالله. (معبود بر حقی جز الله نیست.)»
۴- توحید اولین امری بوده که پیامبران به سوی آن دعوت کرده اند. خداوند متعال می فرماید:«وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل: ۳۶) «یقیناً ما در (میان) هر امت پیامبری را فرستادیم که: الله یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید».
۵- توحید کفاره گناهان است. خداوند متعال در حدیث قدسی می فرماید: «یا ابن ادم مهما عبدتنی ورجوتنی ولم تشرک بی شیئا غفرت لک علی ما کان منک و ان استقبلنی بملء السماوات والارض خطایا و ذنوبا استقبلت بملئهن من المغفره واغفر لک ولا ابالی»:[۳] «ای فرزند آدم، مادامیکه مرا عبادت کنی و به (مغفرت) من امیدوار باشی و چیزی با من شریک قرار ندهی، هر گناه و عمل زشتی از تو سر زند، می آمرزم و اگر با خطا و گناهانی به وسعت آسمان و زمین نزد من آیی، با مغفرت و بخششی به وسعت آسمان و زمین به استقبال تو می آیم و گناهانت را می بخشم و باکی هم ندارد».
۶- توحید خون انسان را مصون و محفوظ می دارد. و عقیده ی ولا و براء بر مبنای توحید می باشد. رسول خدا فرمودند: «أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى یَشْهَدُوا أَنْ لاَ إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»:[۴] «ماموریت یافتم با مردم بجنگم تا اینکه گواهی دهند معبود بر حقی جز الله نیست». (یا اینکه به لااله الاالله گواهی دهند.)
اولین حق خداوند بر بندگان، توحید است. چنانکه رسول خدا به معاذ فرمودند: «فَإِنَّ حَقَّ اللَّهِ عَلَى العِبَادِ أَنْ یَعْبُدُوهُ وَلاَ یُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا، وَحَقَّ العِبَادِ عَلَى اللَّهِ أَنْ لاَ یُعَذِّبَ مَنْ لاَ یُشْرِکُ بِهِ شَیْئًا»:[۵] «ای معاذ بن جبل، آیا می دانی حق خداوند بر بندگانش و حق بندگان بر الله چیست؟ حق الله بر بندگانش این است که او را عبادت کنند و چیزی را با او شریک نکنند و حق بندگان بر الله این است که کسی را که به او شرک نورزیده، عذاب نکند».
۸- اولین امری که قرآن بدان دستور می دهد توحید است. خداوند متعال می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره: ۲۱) «ای مردم، پروردگار خود را پرستش کنید، آن کسیکه شما و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزگار شوید».
۹- توحید اولین (و مهم ترین) امری است که بر هر دعوتگری واجب است مردم را به سوی آن دعوت کند. چون هنگامی که رسوول خدا معاذ بن جبل را به سوی یمن فرستاد به او فرمود: «انک قوم تاتی اهل الکتاب فلیکن اول ما تدعوهم الیه شهاده ان لااله الاالله»:[۶] «تو نزد قومی از اهل کتاب می روی، پس باید اولین امری که آنان را به سوی آن دعوت می کنی گواهی دادن به لااله الاالله باشد».
۱۰- توحید اولین بند از قواعد مشترک میان ما و کفار می باشد اگر اسلام را می خواهند. و این همان مساله ای است که امروز آن را گفتگوی تمدن ها یا ادیان نامیده اند. خداوند متعال می فرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَهٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» (آل عمران: ۶۴) «بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز الله را نپرستیم و چیزی را شریک او نسازیم، بعضی از ما بعضی دیگر را به جای الله به خدایی نگیرد».
۱۱- توحید از جمله مواردی بود که رسول خدا آن را به کودکان نیز می آموخت. چنانکه به ابن عباس در حالی که پسر بچه ای بیش نبود فرمود: «یَا غُلاَمُ إِنِّی أُعَلِّمُکَ کَلِمَاتٍ، احْفَظِ اللَّهَ یَحْفَظْکَ، احْفَظِ اللَّهَ تَجِدْهُ تُجَاهَکَ، إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ، وَإِذَا اسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ، وَاعْلَمْ أَنَّ الأُمَّهَ لَوْ اجْتَمَعَتْ عَلَى أَنْ یَنْفَعُوکَ بِشَیْءٍ لَمْ یَنْفَعُوکَ إِلاَّ بِشَیْءٍ قَدْ کَتَبَهُ اللَّهُ لَکَ، وَلَوْ اجْتَمَعُوا عَلَى أَنْ یَضُرُّوکَ بِشَیْءٍ لَمْ یَضُرُّوکَ إِلاَّ بِشَیْءٍ قَدْ کَتَبَهُ اللَّهُ عَلَیْکَ، رُفِعَتِ الأَقْلاَمُ وَجَفَّتْ الصُّحُفُ»:[۷] «ای پسر، به تو کلماتی را می آموزم (دقت کن): «(حقوقِ) خداوند را حفظ کن، تو را حفظ می کند، خداوند را حفظ کن، او را در برابر خود می یابی؛ چون چیزی خواستی، از خداوند بخواه و چون نیازمند یاری بودی، از خداوند یاری بخواه؛ و بدان اگر تمام امت جمع شوند که به وسیله ی چیزی به تو سودی برسانند، جز به اندازه ای که خداوند برای تو مقدر کرده، سودی به تو نخواهد رساند؛ و اگر تمام امت جمع شوند که به وسیله ی چیزی به تو ضرری برسانند، جز به اندازه ای که خداوند مقرر نموده، ضرری متوجه تو نخواهند کرد. قلم ها برداشته شده و برگه ها خشک شده است».
[۱] – بخاری: ۵۹۹، مسلم: ۳۲۱
[۲] – بخاری: ۴۰۷، مسلم: ۳۳
[۳] – طبرانی؛ و آلبانی در صحیح الجامع: ۴۳۴۱ آن را صحیح دانسته است.
[۴] – بخاری: ۲۴، مسلم: ۳۱
[۵] – بخاری، کتاب الجهاد: ۲۶۴۴، مسلم، کتاب الایمان: ۴۳
[۶] – بخاری: ۱۳۶۵؛ مسلم: ۲۸
[۷] – مسند احمد: ۲۵۳۷، ترمذی: ۲۴۴۰؛ و حاکم آن را روایت کرده و آلبانی در صحیح الجامع: ۷۸۳۴ آن را صحیح دانسته است.