اهل سنت کسی را با سؤالاتی که از جانب الله نیست، مورد امتحان و آزمایش قرار نمیدهند. به اسمها، شعارها و لوگوها، تجمعات و رؤسا تعصّب ندارند. بلکه معیارِ دوستی و دشمنی آنان، دین و تقوا است. فقط نسبت به جماعت مسلمانان آن هم به معنای حقیقی، تعصب دارند و بس. و جماعت مسلمانان آناناند که پرچم قرآن و سنت بر فهم سلف صالح را بر افراشتهاند.
-(لذا واجب است در این زمینه کوتاه آمد و از ذکر یزید بن معاویه و امتحانی که مردم به وسیلهی او شدند، روی گرداند. چرا که این رویکرد، با باور اهل سنت همخوانی ندارد. همچنین نباید امت را با آنچه که الله جل جلاله و رسول صلی الله علیه وسلم بدان دستور نداده است، مورد امتحان و آزمایش قرار داد. مثلاً نباید به افراد گفت: شما «شکیلی» هستید یا «قرفندی»[۱]؟ واجب است وقتی از یک مسلمان چنین سؤالی شد، در جواب بگوید: نه شکیلی و نه قرفندی؛ بلکه مسلمانم و پیرو کتاب الله و سنت بر مبنای فهم سلف صالح)[۲].
-(بلکه برخی از نامها برای انتساب مردم به برخی از امامان مثل: امام ابوحنیفه، مالک، شافعی و احمد بن حنبل رحمهم الله یا به شیخی همانند: قادری، عَدَوی و غیره یا انتساب به قبایلی مثل: قیسی، یمانی یا به کشوری از کشورها و شهرها همانند: عراقی و مصری، که نامگذاری با آن گنجایش دارد، جایز نیست مردم را تفتیش کرده و مورد امتحان قرار داد. هرگز نباید بر مبنای نامها دوستی و دشمنی ورزید. بلکه گرامیترین مردم در پیشگاه الهی آنانند که از همه پرهیزگارتر باشند؛ حال از هر تیره و طایفهای که میخواهند باشند)[۳].
-( با این وجود چگونه برای امت محمد صلی الله علیه وسلم جایز است که چنان از هم بگسلد و بپاشد که بر مبنای طایفهگری، با شخصی دوستی ورزیده و با دیگری، بر اساس هوا وهوس که هیچ دلیلی از جانب الله جل جلاله بر صحّت آن نیامده است، دشمنی ورزد. تا جایی که الله جل جلاله نبی خود صلی الله علیه وسلم را از چنین رویکردی مبرّا دانسته است. این ویژگیِ اهل بدعتی همچون خوارج است که از جماعت مسلمین کناره گرفته و ریختن خون مخالف خویش را به ثمن بخس، مشروع و مباح میداند. لیکن اهل سنت و جماعت به حبل الله (دین اسلام) چنگ زدهاند. کمترین کاری که در این زمینه میکنند این است که شخصِ مقابل را در آنچه با آنان همنظر است، پذیرفته و در اختلافات از او به الله پناه برده میشود!…
چگونه میتوان با نام و برچسبهای نوپیدایی که برای اثباتش از قرآن و سنت دلیلی وجود ندارد، امت را تکه پاره نمود؟!
فروپاشیِ فعلی امت در بین علما، مشایخ و بزرگان، حاکمان و زمامداران، عاملِ قهر و غلبهی دشمن بر آنان است؛ چرا که آنان عمل به دستورات الله جل جلاله و رسول الله صلی الله علیه وسلم را ترک نمودهاند.
لذا هرگاه مردم برخی از دستورات الهی را ترک کردند، عداوت و بغض در میانشان بروز کرد و در پی آن از هم گسیختند و به فساد و تباهی و هلاکت گرفتار آمدند. لیکن اگر گرد هم آیند، اصلاح میشوند و فرمانروا؛ چرا که همبستگی و جماعت رحمت است و تفرقه و از همپاشیدگی، عذاب و فلاکت)[۴].
[۱]– اسمهایی که نشانگر وابستگی به حزب یا افراد خاصی است. مترجم.
[۲]– همان: ج۳ ص ۴۱۴.
[۳]– همان: ج۳ ص ۴۱۶.
[۴]– همان: ج۳ ص ۴۱۹ – ۴۲۱.