با تأمل در کلام امام صادق و امام عسکری در مییابیم آنهایی که هنگام سختیها به غیر الله پناه میبرند چقدر از تعالیم آنها دور افتادهاند.
همانطور که بیان شد امام صادق برای آن مرد بیان کرد که رهاننده از سختیها و رنجها فقط خداوند میباشد و گفت که آیا در آن ورطه نابودی دریا، دلت بجایی بسته بود که تو را نجات دهد؟ گفت: آری، و امام گفت: آن همان الله قادر متعال میباشد، آنجا که نجات دهندهاى نیست نجات میدهد و آنجا که فریادرسی نیست به فریاد میرسد و نگفت که اگر مصیبتی برای تو پیش آمد از زهرا تقاضای کمک کن یا از من بخواه که حاجتت را برآورده میکنم.
و با تأمل در این سخن امام صادق که به آن مرد گفت (آیا در آن ورطه نابودی دریا دلت به جایی بسته بود که تو را نجات دهد؟) در مییابیم که قلب پناهگاه شرک به خداوند نمیباشد پس کسانی که قلبشان هنگام سختیها و رنجها با انبیاء و ائمه و صالحان میباشد، کجا و موحد خدا شناسی که هنگام سختیها دلش فقط با الله است و او را میخواند و از او کمک میجوید و با تواضع و فروتنی از او یارى میخواهد، کجا؟ در حالی که میداند این خداوند است که قادر به زدودن و بر طرف کردن مشکل و ضرر اوست.
این دیدگاه اهل بیت ش در مورد این مسأله است که کاملاً روشن و آشکار میباشد مثل همان مسأله حاجت خواستن از غیر خدا که واضح و آشکار بود.
این امام علی بن حسین (زین العابدین) است که در نهایت تذلّل خداى خود را میخواند و میگوید: (بار الها تو سرور و مولای من هستی و من تنها یک عبدم و آیا جز مولی کسی به عبد رحم میکند؟! مولای من، سرور من تو عزیز و بزرگواری و من ذلیلم و آیا کسی جز عزیز به ذلیل رحم میکند؟! سرورم و مولای من تو خالقی و من مخلوق و آیا کسی جز خالق به مخلوق رحم میکند؟! مولای من و سرورم تویی بخشنده و من گدا آیا کسی جز بخشنده به گدا کمک میکند؟! مولای من و سرورم تویی فریادرس و من مظلوم و بیچاره و آیا کسی جز فریادرس به مظلوم رحم میکند؟![۱].
تا به تمامی مردم اعلام کنند که خداوند فریادرس است و امام، مالک هیچ چیزی برای خودش نیست جز اینکه از خداوند متعال طلب یاری و رحمت و عفو و مغفرت کند.
امام محمّد باقر از جدۀ خود فاطمه زهرا روایت میکند و میگوید: (فاطمه دختر پیامبر صل الله علیه و سلم بعد از وفات پدرش ۶۰ روز درنگ کرد و بعد به شدت مریض شد و از دعاهای وی در زمان آه و ناله این بیماری است که میگوید: ای خداى همیشه زنده و جاوید! به رحمت خود مرا یاری ده، بارالها مرا از آتش جهنم دور بدار و مرا وارد بهشت ساز و به پدرم محمد صل الله علیه و سلم ملحق کن)[۲].
پس نگاه کن که فاطمه زهرا ش، سرور زنان جهان به چه کسی پناه میبرد و از او کمک میخواهد علی رغم محبّتی که نسبت به پدرش محمّد صل الله علیه و سلم داشت از خداوند میخواهد که وی را به او ملحق سازد و از رسول الله صل الله علیه و سلم مدد و کمک و درخواستی نکرد بلکه از پروردگار او و خدای خودش کمک خواست.
و این امام جعفر صادق است که نیاز خود را به خداوند آشکارا اعلام میکند و به او امیدوار است و میگوید: پروردگارا تو سخن مرا میشنوی و جایگاهم را میبینی و عالم به درون و برون من هستی و چیزی از امورات من بر تو پوشیده نیست و من بینوای فقیر و درمانده مظلوم و بیمناک دلسوزی هستم که به گناه خود اعتراف میکنم! ( پس ادعای عصمت برخیها برای ائمه معنا ندارد) از تو مصرّانه به عنوان یک درمانده میخواهم و به عنوان یک گناهکار ذلیل به درگاهت گریه و زاری میکنم و به عنوان یک خائف بینوا تو را میخوانم دعای کسی که گردنش را برای تو فرو میآورد و اشکهایش را برای تو جاری میسازد و ترس و خوف را برای تو رام میسازد و در پیشگاه تو تضرع و زاری میکند. بارالها مرا جزو بدبختها قرار نده و برای من رؤف و مهربان باش، ای کسی که بهترین سؤال شونده و بهترین بخشنده هستی و سپاس برای پروردگار جهانیان)[۳].
و امام جعفر صادق به پیروانش نماز حاجت را میآموخت و میگفت: (وقتی که یک سوم شب سپری شد برخیز و دو رکعت نماز با سوره ملک بخوان و سپس برای خدا سجده کن و او را دعا کن و بگو: پروردگارا چشمها در خوابند و ستارگان چشمک میزنند و تو زنده وجاوید هستی و تو را خواب و چرت فرا نمیگیرد. و شبهای تاریک و آسمانهای برجدار و زمین هموار و دریای عظیم و پرآب و تاریکیهای پشت سر هم از تو پوشیده نیست. ای فریادرس نیکوکاران و فریادرس درماندگان، به رحمت خود مرا یاری ده)[۴].
پس بنگر که آن امام از که مدد میجوید و به درگاه چه کسی دعا میخواند؟
آن امام از پروردگارش یاری میجوید و پیروانش را میخواند که هنگام نیاز از خداوند کمک بخواهند نه از خود امام، و امام صادق خبر داده است که یاری جستن از خداوند متعال سنّت انبیاء از آدم تا خاتم محمد صل الله علیه و سلم بوده است.
امام صادق میگوید که: (سه چیز است که در انبیاء از آدم تا زمانی که به پیامبر رسیده، تناسخ پیدا کرده و آن اینکه هنگامی که از خواب بر میخیزند بگویند: بار الها از تو ایمانی را میخواهم که قلبم به آن مژده بدهد، و یقینی را میخواهم تا بدانم جز آنچه که در سرنوشت من است برایم پیش نمیآید و مرا به قسمتی که برایم فراهم شده راضی بگردان تا دوست نداشته باشم آنچه را که عقب افتاده جلو بیاندازم و آنچه را که جلو افتاده عقب بیاندازم. ای همیشه زنده جاوید به رحمت خود مرا یاری ده، و مقامم را شایستهگردان و یک لحظه مرا به خود وانگذار و بر محمّد صل الله علیه و سلم و آل او درود بفرست)[۵].
پس زمانی که انبیاء و آل بیت به خداوند پناه میبرند و از او کمک میخواهند شما از چه کسی کمک میخواهید؟
[۱]– صحیفه سجادیه، ص ۳۸۶٫
[۲]– بحار الانوار مجلس، ج ۴۳، ص ۲۱۷٫
[۳]– بحار الانوار، مجلسی، ج، ۹۱، ص ۲۲۵٫
[۴]– مکارم اخلاق، طبرسی، ص ۳۳۷٫
[۵]– کافی، کلینی، ج ۲، ث ۵۴۲٫