مردی اشعار را برای عمر بن خطاب رضی الله عنه خواند:
«در زندگی جوانمردی اگر سه مطلب زیر وجود نمیداشتند، قسم به پدر بزرگت، بیاعتنا میبودم که عیادت کنندگانم برخیزند؛ یکی این که از رقبای خویش پیشدستی کنم در آشامیدن مشروبی سرخ رنگ، که هر گاه با آب شکسته شود کف کند و دیگر این که به هنگام فریاد یک پناهنده، سمند بادپایی را به سوی او برگردانم که در سرعت مانند گرگ پریده از بیشه به آبی حمله کند و آخرش کوتاه کردن یک روز بارانی که بارانش شدید باشد با همنشینی و عشقبازی».
عمر رضی الله عنه در مقابل گفت:
«اگر این سه مطلب در زندگی من وجود نمیداشت، هیچ اعتنایی نمیکردم که مرگم فرا رسد و بمیرم؛ اول جهاد و پیشرفت در جنگهای رهاییبخش اسلام و دوم این که پیشانی را بر خاک برای خدا بگذارم و سوم در مجالس اهل علم و معرفت بنشینم».