انکار ایشان دربارۀ این اعتقاد که ائمه هر کارى که بخواهند انجام میدهند، و اینکه انسان هدایت نمى شود جز به وسیلۀ ائمه
حضرت على فرمود: «اى فرزند ، خود را در آنچه میان تو و دیگران است، ترازویى پندار؛ پس براى دیگران دوست بدار آنچه براى خود دوست مىدارى و براى دیگران مخواه آنچه براى خود نمیخواهى؛ و به کس ستم مکن، همانگونه که نخواهى که بر تو ستم کنند؛ به دیگران نیکى کن، همانگونه که میخواهى به تو نیکى کنند؛ آنچه از دیگران زشت مىدارى، از خود نیز زشت بدار. آنچه از مردم به تو مىرسد وخشنودت مىسازد، سزاوار است که از تو نیز به مردم همان رسد. آنچه نمى دانى مگوى، هر چند، آنچه مىدانى اندک باشد، و آنچه نمىپسندى که به تو گویند، تو نیز بر زبان میاور، و بدان که خودپسندى، خلافِ راهِ صواب است و آفتِ خرد آدمى. سخت بکوش، ولى گنجور دیگران مباش، و چون راهِ خویش یافتى، به پیشگاه پروردگارت بیشتر خاشع باش»[۱۴].
[۱۴]- نامه ۳۱.