نوع دوم- کفر اصغر: این نوع کفر انسان را از دایره اسلام خارج نمیکند. این همان کفر عملی است. گناهانی که در قرآن و سنت کلمه کفر به آن اطلاق شده است و به حد کفر اکبر نمیرسد مانند کفران نعمت از این جملهاند. خداوند در قرآن میفرماید:
﴿وَضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلٗا قَرۡیَهٗ کَانَتۡ ءَامِنَهٗ مُّطۡمَئِنَّهٗ یَأۡتِیهَا رِزۡقُهَا رَغَدٗا مِّن کُلِّ مَکَانٖ فَکَفَرَتۡ بِأَنۡعُمِ ٱللَّهِ﴾ [النحل: ۱۱۲].
«خداوند مثال آبادیای را آورد که در امن و امان بودند از هر طرف رزق و روزی به آن میرسید و اهل آن به نعمت خدا کافر شدند».
و مانند کشتن مسلمان، پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ، وَقِتَالُهُ کُفْرٌ»[۱]. «دشنام مسلمان فسق و کشتنش کفر است».
و میفرماید: «لا تَرْجِعُوا بَعْدِی کُفَّارًا ، یَضْرِبُ بَعْضُکُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»[۲]. «پس از من به کفر برنگردید، که برخی از شما گردن برخی را بزند».
و مانند سوگند به غیر خدا. پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «مَنْ حَلَفَ بِغَیْرِ اللَّهِ فَقَدْ کَفَرَ أو أَشْرَکَ»[۳]. «هر کس به غیر خدا سوگند یاد کند، کفر یا شرک ورزیده است».
خداوند مرتکب گناه کبیره را مؤمن نامید و میفرماید:
﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَى﴾ [البقره: ۱۷۸].
«ای کسانی که ایمان آوردهاید قصاص کشته شدگان بر شما واجب شده».
در این جا قاتل را از مؤمنان بر شمرده و او را برادر ولی دم ذکر کرده و در ادامه میفرماید:
﴿فَمَنۡ عُفِیَ لَهُۥ مِنۡ أَخِیهِ شَیۡءٞ فَٱتِّبَاعُۢ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَأَدَآءٌ إِلَیۡهِ بِإِحۡسَٰنٖ﴾ [البقره: ۱۷۸].
«پس هر کس از جانب برادر [خود] از قصاص او صرفنظر شد و به دیه راضی شد باید اطرافیانش به بهترین نحو از این کار پیروی و دیه را به بهترین صورت پرداخت کنند».
بدون شک منظور خداوند برادری دینی است و میفرماید:
﴿وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَیۡنَهُمَا﴾ [الحجرات: ۹].
«و اگر دو دسته از مؤمنین با هم جنگیدند، در بین آنان صلح برقرار کنید».
﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ إِخۡوَهٞ فَأَصۡلِحُواْ بَیۡنَ أَخَوَیۡکُمۡ﴾ [الحجرات: ۱۰].
«به تحقیق مؤمنان با هم برادرند لذا بین برادرانتان صلح برقرار کنید».
آنچه ذکر شد خلاصهای از شرح عقیده طحاوی بود[۴].
[۱]– بخاری و مسلم.
[۲]– بخاری و مسلم.
[۳]– ترمذی و حاکم آنرا صحیح دانستهاند.
[۴]– صفحه (۳۶۱) چاپ المکتب الإسلامی.