انواع کفر از دیدگاه اهل سنت و جماعت(۲)

۳- کفر اعراض و روی‌گردانی:

یعنی با گوش و دل از آنچه رسول اکرم صلی الله علیه و سلم آورده اعراض کند نه آن را تصدیق کند و نه تکذیب نماید و نه با آن دوستی کند و نه دشمنی ورزد و به آن گوش هم ندهد و حق را ترک گفته و آن را نیاموزد و به آن عمل نکند و از جاههایی که حق ذکر می‌شود فرار کند، چنین فردی کافر است و کفر او اعراض و روی‌گردانی است. چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِینَ کَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعۡرِضُونَ﴾ [الأحقاف: ۳].

«و کافران از آنچه از آن بیم داده شده‌اند روی‌گردانند».

  1. کفر شکّ:

یعنی اینکه به راستگویی پیامبر صلی الله علیه و سلم و یا دروغگو بودنش یقین نداشته باشد، بلکه در مورد ایشان شک داشته باشد و درباره پیروی از او متردد باشد، چون مسلمان باید به آنچه رسول اکرم صلی الله علیه و سلم از سوی پروردگارش آورده یقین کامل داشته باشد و بداند که حق است و شکی در آن نیست، پس هر کسی در پیروی کردن از رسول اکرم صلی الله علیه و سلم شک داشته باشد و یا احتمال بدهد که حق می‌تواند خلاف آن باشد کفر ورزیده، کفری که سبب آن شک است چنان که الله متعال می‌فرماید: ﴿أَلَمۡ یَأۡتِکُمۡ نَبَؤُاْ ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکُمۡ قَوۡمِ نُوحٖ وَعَادٖ وَثَمُودَ وَٱلَّذِینَ مِنۢ بَعۡدِهِمۡ لَا یَعۡلَمُهُمۡ إِلَّا ٱللَّهُۚ جَآءَتۡهُمۡ رُسُلُهُم بِٱلۡبَیِّنَٰتِ فَرَدُّوٓاْ أَیۡدِیَهُمۡ فِیٓ أَفۡوَٰهِهِمۡ وَقَالُوٓاْ إِنَّا کَفَرۡنَا بِمَآ أُرۡسِلۡتُم بِهِۦ وَإِنَّا لَفِی شَکّٖ مِّمَّا تَدۡعُونَنَآ إِلَیۡهِ مُرِیبٖ٩﴾ [إبراهیم: ۹].

«آیا خبر کسانی‌که پیش از شما بودند (مانند) قوم نوح، عاد، ثمود، و کسان دیگری که پس از ایشان آمدند (و) به جز خدا کسی از آنان خبر ندارد، به شما نرسیده است؟ پیامبرانشان با معجزات (فراوان) به نزد آنان آمدند آنگاه دستانشان را در دهان‌هایشان نهادند و گفتند: ما به آنچه شما بدان مأموریت یافته‌اید باور نداریم و از آنچه ما را بدان فرا می‌خوانید سخت در شک هستیم».

  1. کفر نفاق:

و آن یعنی اظهار اسلام و خیر، و پنهان کردن کفر و شرّ؛ یعنی باطن فرد با ظاهر او مخالف باشد و با زبان چیزی بگوید و یا در ظاهر کاری انجام دهد که برخلاف اعتقاد قلبی اوست. سخن منافق برخلاف عمل اوست و ظاهرش مخالف باطن و درونش می‌باشد و او از یک در وارد اسلام می‌گردد و از دری دیگر خارج می‌شود و در ایمان ظاهر داخل می‌شود و باطناً از آن پیروی می‌شود. این نفاق اکبر است.[۱] خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِینَ٨﴾ [البقره: ۸].

«و از میان مردم هستند کسانی‌که می‌گویند: ما به خدا و روز قیامت ایمان آورده‌ایم اما آنها مومن نیستند».

  1. کفر ناسزا گفتن و تمسخر:

و آن تمسخر کردن یا عیب‌جوئی و یا ناسزا گفتن به چیزی از دین است، چیزی که از بدیهیات دین است، خواه فرد به شوخی چنین کند یا به خاطر رودرواسی با کفار این کار را بکند یا به هنگام مناقشه و مشاجره و یا در حالت خشم و امثال آن چنین کند، همه ائمه به کافر بودن کسی که چنین می‌کند اتفاق دارند. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَایَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ کُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ۶۵ لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ کَفَرۡتُم بَعۡدَ إِیمَٰنِکُمۡۚ إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَهٖ مِّنکُمۡ نُعَذِّبۡ طَآئِفَهَۢ بِأَنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ۶۶﴾ [التوبه: ۶۵-۶۶].

«و اگر از آنان بپرسی، می‌گویند: بازی و شوخی می‌کردیم بگو: آیا به خدا و آیات او و پیامبرش مسخره می‌کردید. عذر نیاورید، به‌راستی شما پس از ایمانتان کافر شده‌اید، اگر برخی از شما را عفو کنیم گروهی دیگر را به سبب آنکه گناهکار بودند عذاب می‌دهیم».

  1. کفر بغض و نفرت:

و آن یعنی نفرت داشتن از دین اسلام یا نفرت داشتن از چیزی از احکام دین یا از شریعت الله متعال، و یا نفرت داشتن از آنچه خداوند نازل کرده و یا نفرت داشتن از پیامبر صلی الله علیه و سلم و یا از آنچه شریعت می‌گوید، و یا اینکه فرد آرزو می‌کند که ای کاش این نمی‌بود و یا فرد از چیزی که همه علماء به آن اجماع کرده‌اند که از دین است متنفر باشد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمۡ کَرِهُواْ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأَحۡبَطَ أَعۡمَٰلَهُمۡ٩﴾ [محمد: ۹].

«این بدان خاطر است که آنان آنچه را که خدا نازل کرده است ناخوش داشتند در نتیجه خداوند اعمالشان را تباه کرد».

و این انواع کفر و غیره موجب همیشه ماندن در جهنم و همه اعمال را حبط و نابود می‌گرداند اما اگر فرد در همین حالت از دنیا برود خداوند متعال می‌فرماید: «»

و می‌فرماید: ﴿وَلَقَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ لَئِنۡ أَشۡرَکۡتَ لَیَحۡبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ۶۵﴾ [الزمر: ۶۵].

«و به‌راستی که به تو و به کسانیکه پیش از تو بودند وحی شد که اگر شرک‌ورزی کردارت نابود می‌شود و از زیانکاران خواهی بود».

نوع دوم کفر: کفر اصغر است که فرد را از دایره دین خارج نمی‌کند، و این نوع کفر اصل ایمان را از بین نمی‌برد و نقض نمی‌کند بلکه ایمان را ناقص و ضعیف می‌گرداند، و فرد همچنان مسلمان باقی است، اما اگر توبه نکند در معرض عذاب قرار دارد و شارع بعضی از گناهان را از روی وعید و هشدار کفر نامیده است، چون از عادات و ویژگی‌های کفر می‌باشند اما به حدّ کفر اکبر نمی‌رسند و آنچه از این نوع است از گناهان کبیره می‌باشند که به اقتضای آن فرد مستحق وعید و عذاب قرار می‌گیرد اما نه اینکه همیشه در جهنم باقی بماند و کسانی که مرتکب چنین کفری می‌شوند از کسانی‌اند که شفاعت، شفاعت‌کنندگان به آن‌ها می‌رسد.

مثال: کفر نعمت، و ناسپاسی همسر و ناسپاسی در برابر نیکویی، و جنگیدن با مسلمان، و قسم خوردن به غیر الله، و طعنه زدن در نسب، و نوحه‌سرایی برای میت، و گفتن مؤمن به برادر مؤمن خود: ای کافر!. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَإِن طَآئِفَتَانِ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ ٱقۡتَتَلُواْ فَأَصۡلِحُواْ بَیۡنَهُمَا﴾ [الحجرات: ۹].

«هرگاه دو گروه از مؤمنان به جنگ با یک‌یگر پرداختند بین آن دو گروه آشتی برقرار کنید».

و رسول اکرم صلی الله علیه و سلم می‌فرماید: «ناسزا گفتن به مسلمان فسق و جنگیدن با او کفر است»[۲].

و می‌فرماید: «بعد از من کافر نشوید که گردن‌های یکدیگر را بزنید»[۳].

و می‌فرماید: «هر کسی به غیر از الله سوگند بخورد شرک و کفر ورزیده است»[۴].

و می‌فرماید: «دو کار در میان مردم هست که کفر می‌باشند، طعنه زدن در نسب، و نوحه کردن برای مرده‌ها »[۵].

 

 

[۱]– نفاق در شریعت به دو نوع تقسیم می‌شود: نفاق اکبر و نفاق اصغر.

نفاق اکبر: فرد را از دایره دین خارج می‌کند و عبارت است از پنهان کردن کفر در دل و اظهار ایمان با زبان و جوارح؛ چنین فردی فاقد ایمان است و برای همیشه در جهنم خواهد ماند، اما عذاب منافق از کافر سخت تر است چون او در پائین‌ترین قسمت جهنم قرار دارد مثل اینکه فرد آنچه الله متعال آورده را تکذیب کند یا بعضی از آن را تکذیب نماید و یا نسبت به پیامبر کینه ورزد و یا پیروی از دین رسول الله صلی الله علیه و سلم را دوست نداشته باشد و یا از شکست دین خوشحال شود و یا دیگر اعمال کفر آمیز را انجام دهد.

نفاق اصغر: فرد را از دایره دین خارج نمی‌کند و به آن نفاق عملی گفته می‌شود یعنی ظاهر و باطن فرد در انجام واجبات متفاوت باشد، یعنی فرد با وجود بقای اصل ایمان در قلبش بخشی از کارهای منافقان را انجام می‌دهد، اما چنین فردی از دایره دین خارج نمی‌شود و مانند سایر گناهکاران در معرض عذاب قرار دارد اما بدون آن که همیشه در دوزخ بماند. مثل اینکه فرد دروغ بگوید، وعده خلاف کند، در امامن خیانت کند، به هنگام دعوا گناه کند، عهدشکنی کند، و یا در ظاهر نسبت فردی اظهار مودت و دوستی کند و خدمت او را انجام دهد اما در باطن برعکس آن باشد، و دیگر اعمالی که در احادیث صحیح ذکر شده است.

[۲]– متفق علیه.

[۳]– متفق علیه.

[۴]– صحیح سنن ترمذی آلبانی.

[۵]– مسلم.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …