انواع توسل (۱)

توسل به دو قسم قابل تقسیم است: توسل مشروع و توسل ممنوع

۱- توسل مشروع:

 آن توسل جستن به خداوند با وسایل صحیح و مورد قبول شریعت است. راه صحیح و درست برای شناخت آن مراجعه به کتاب و سنت و شناخت آنچه در مورد آن وارد شده است، می‌باشد. پس آنچه را که کتاب و سنت بر آن دلالت دارد آن وسیله مشروع و از جمله توسل مشروع به حساب می‌آید و سوای آن هرچه که باشد توسل ممنوع است.

توسل مشروع تحت سه نوع طبقه بندی می‌شود:

اول اینکه: توسل به الله تعالی به وسیله اسمی از اسم‌های نیکو یا صفتی از صفت‌های عظیم و بزرگش. مانند اینکه مسلمان در دعایش می‌گوید: خداوندا من به اینکه تو رحمان و رحیم هستی از تو عافیت و سلامتی را می‌خواهم. یا می‌گوید: خداوندا به خاطر رحمت تو که همه چیز را در بر گرفته می‌خواهم که مرا ببخشی و به من رحم کنی و دعاهایی از این قبیل.

دلیل بر مشروعیت این نوع توسل این سخن الله تعالی است که می‌فرماید: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ﴾ [الأعراف: ۱۸۰]. «و برای خداوند نام‌های نیکوست پس به وسیله آن‌ها او را بخوانید».

دوم اینکه: توسل جستن به الله تعالی به وسیله عمل صالحی که بنده انجام داده است. مانند اینکه بگوید: خداوندا بخاطر ایمانی که به تو دارم، محبتی که به تو دارم، به خاطر تبعیت از پیامبرت مرا ببخش یا اینکه بگوید: پروردگارا به خاطر محبتی که نسبت به پیامبرت محمد صلی الله علیه و سلم دارم از تو می‌خواهم که در کارم فرج و گشایشی بفرمایی یا ادعا کننده عمل صالحی را ذکر کند که صاحب حال با توسل به آن به سوی پروردگارش درخواست می‌کند مانند داستان سه نفر داخل غار که ذکر آن خواهد آمد.

و دلیل بر مشروعیت آن این سخن الله تعالی است که می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَآ إِنَّنَآ ءَامَنَّا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ ٱلنَّارِ ١۶﴾ [آل عمران: ۱۶]. «کسانی که می‌گویند پروردگارا ما ایمان آوردیم پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش دور بگردان» و می‌فرماید: ﴿رَبَّنَآ ءَامَنَّا بِمَآ أَنزَلۡتَ وَٱتَّبَعۡنَا ٱلرَّسُولَ فَٱکۡتُبۡنَا مَعَ ٱلشَّٰهِدِینَ ۵٣﴾[آل‌عمران:۵۳]. «پروردگارا ما به آنچه نازل کردی ایمان آوردیم و از فرستاده‌ات تبعیت نمودیم پس ما را از شهادت دهندگان بنویس».

و از جمله آن داستان آن سه نفر داخل غار است که عبدالله بن عمرک روایت می‌کند که گفت: از رسول الله صلی الله علیه وسلم  شنیدم که فرمود:

«سه نفر از امت‌های گذشته، براه افتادند در حالیکه باران می‌بارید به غاری رفتند. ناگهان، سنگ بزرگی از قله کوه، سرازیر شد و دهانه غار را کاملاً مسدود نمود. به یکدیگر گفتند: به خدا سوگند راه نجاتی از این سنگ، وجود ندارد مگر اینکه به اعمال نیک خود، متوسل شده و از خدا بخواهیم (تا ما را نجات دهد).  یکی از آنان، دست به دعا برداشت و گفت: پروردگارا! می‌دانی که من کارگری داشتم که بر پیمانه‌ای از برنج کار می‌کرد و بدون دریافت مزد رفت. من پیمانه برنج را برایش کاشتم و از ثمره آن گاوی برایش خریدم پس از مدتی، آن کارگر نزد من آمد و مزدش را خواست. گفتم: به سوی آن گاو برو از آنِ توست. گفت: من فقط پیمانه‌ای برنج از تو طلب دارم. به او گفتم: برای تو از آن پیمانه آن گاو را خریدم. او آن را با خود برد. پروردگارا! اگر این کار را بخاطر ترس از تو انجام داده‌ام، ما را از این گرفتاری نجات بده. آنگاه، سنگ، از دهانه غار، کمی کنار رفت اما نمی‌توانستند بیرون بروند. دیگری گفت: خداوندا می‌دانی که پدر و مادرم سالخورده بودند و من هر شب به آن‌ها شیر می‌دادم. شبی، بخاطر کاری، دیر به خانه برگشتم و قبل از اینکه خدمت والدینم برسم، آن‌ها خواب رفته بودند. و اهل و عیالم از گرسنگی به خود می‌پیچیدند و به اهل خانه‏ام چیزی ندادم تا اینکه پدر و مادرم از آن خوردند. ناپسند دانستم که آن‌ها گرسنه باشند و ناپسند دانستم که آن‌ها (پدر و مادر) را از خواب بیدار نمایم برای نوشیدن آن‌ها منتظر شدم تا هنگام صبح که آن‌ها بیدار شدند، آن شیر را به آنان، دادم. پروردگارا! اگر این عمل را بخاطر ترس از تو انجام داده‌ام، ما را از این مصیبتی که گرفتار آن شده‌ایم، نجات ده. آنگاه، سنگ، اندکی تکان خورد اما نه در حدی که آنان بتوانند از غار، بیرون بیایند. دیگری گفت: پروردگارا! خودت می‌دانی که من دختر عمویی داشتم که او را از همه بیشتر دوست داشتم. خواستم با او زنا کنم ولی امتناع ورزید. تا اینکه نیاز به صد دینار پیدا کرد و نزد من آمد. پس آن کار را از او خواستم تا آنجا که بر او تسلط پیدا کردم. پول را به او دادم و او را به آن کار وادار کردم پس بر او مسلط شدم بطوری که بین دو پایش قرار گرفتم و برای انجام آن عمل، آماده شدم، گفت: از خدا بترس شکستن این گوهر عفت، بر تو حرام است. من از انجام آن عمل، منصرف شدم. و صد دینار را به او بخشیدم و از او جدا شدم. پروردگارا! اگر این کار، بخاطر ترس از تو بوده است، ما را از این گرفتاری، نجات بده. آنگاه، سنگ، از دهانه غار، کنار رفت و آن‌ها بیرون رفتند».

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …