اگر میان انسان ظلومٌ جَهول و خداوند سُبُّوحٌ قُدّوس رابطهی دوستانهای ایجاد نشود همه چیز برای او بی معنا میشود. اگر میان عُلما برود جُز گفتگویی نمیبیند، اگر میان فقها برود جُز جستجو چیزی نمیبیند، اگر به کعبه برود جُز سنگ چیزی نمیبیند، اگر به مسجد برود جُز دیوار چیزی نمیبیند، اگر به زمین نگاه کند جُز مصیبت چیزی نمیبیند، اگر به آسمان نگاه کند جُز حیرت چیزی نمیبیند، اگر به خورشید نگاه کند جُز آتش چیزی نمیبیند، اگر به شب نگاه کند جُز ظلمت چیزی نمیبیند، اگر قرآن را بشنود سودی نمیگیرد و اگر پندی بشنود تأثیری نمیپذیرد. ﴿… وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمۡعِهِۦ وَقَلۡبِهِۦ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِۦ غِشَٰوَهٗ فَمَن یَهۡدِیهِ مِنۢ بَعۡدِ ٱللَّهِۚ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ﴾ [الجاثیه: ۲۳]([۱]).
[۱]– یعنی: «و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پردهای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) میتواند او را راهنمایی کند؟ آیا پند نمیگیرید و بیدار نمی شوید؟».