اعراب، مخصوصاً قریش، یعنی بنیاسماعیل از هزاران سال قبل از ظهور اسلام پیش تجارت داشتند([۱]). «هاشم» جد بزرگ آن حضرت صلی الله علیه و سلم با قبایل عرب پیمانهای بازرگانی منعقد کرده و منبع درآمد و امرار معاش آنها را منظم و مستحکم کرده بود. ابوطالب عموی آن حضرت نیز بازرگان بود، هنگامی که آن حضرت صلی الله علیه و سلم به سن رشد رسیدند و به امرار معاش توجه کردند، هیچ شغلی بهتر از تجارت به نظرش نرسید. در دوران کودکی و نوجوانی با ابوطالب در چند سفر تجاری همراه و تجربیاتی در این باره نیز به دست آورده بودند. حُسن معامله و اخلاق پسندیده ایشان زبانزد خاص و عام شده بود، عموم مردم دوست داشتند تا مال التجاره خود را به شخص امانت داری سپرده و در منافع آن شریک شوند. رسول اکرم صلی الله علیه و سلم با اشتیاق فراوان این نوع شرکت را میپسندیدند، بنابر گواهی و اظهارات شرکای بازرگانی آن حضرت که در کتب احادیث و تاریخ مذکورند، به خوبی معلوم میشود که ایشان با امانتداری و درستکاری کامل این شغل را انجام میدادند.
بیش از هرچیز از محاسن اخلاق یک تاجر، وفای به عهد و وعده جلب توجه میکند؛ ولی قبل از رسیدن به مقام نبوت «تاجر امین» مکه بهترین نمونه و الگوی اخلاقی در این امر بود. حضرت عبدالله بن ابی الحمساء، یکی از اصحاب اظهار میدارد: پیش از بعثت با رسول اکرم صلی الله علیه و سلم معاملهای انجام داده و برای انعقاد کامل آن وعده کردم که بعد از لحظاتی برمیگردم. اتفاقاً تا سه روز وعدۀ خود را فراموش نمودم، روز سوم به یاد افتادم، به محل وعده رفته و دیدم که آن حضرت در آنجا منتظر نشسته است، اما بر این عملِ خلافِ وعدۀ من خم به ابرو نیاوردند، فقط فرمودند: «تو موجب اذیت میشدی، مدت سه روز است که در این مکان به سر میبرم»([۲]).
آن حضرت در امور کسب و تجارت همیشه خوشحساب بودند. پیش از بعثت کسانی که با ایشان سابق معامله داشتند، به این امر شهادت میدادند. حضرت سائب یکی از اصحاب هنگامی که مشرف به اسلام شد و به محضر مبارک ایشان حضور یافت، مردم او را مورد ستایش قرار دادند. آن حضرت فرمودند: من او را از شما بهتر میشناسم. سائب گفت: پدر و مادرم قربانت باد! شما شریک تجاری من بودید و همیشه در معامله درستکار بودید، «فکنت لا تداوی ولا تماری»([۳]).
قیس بن سائب مخزومی، یکی دیگر از اصحاب نیز شریک تجاری آن حضرت بود. وی نیز با همین الفاظ به درستکاری و حسن معامله ایشان گواهی میدهد([۴]). آن حضرت صلی الله علیه و سلم به قصد تجارت سفرهای متعددی به سرزمین «شام»، «بُصری» و «یمن» داشتند.
[۱]– تورات، تکوین، قصه یوسف.
[۲]– سنن ابی داود ۲/ ۳۲۶ کتاب الأدب، باب فی الوعد.
[۳]– ابو داود ۲/ ۳۱۷٫
[۴]– اصابه ۵/ ۳۵۳ ترجمه قیس بن سائب.