ما با قدرت کامل و بدون شرم و حیا میگوییم که بردگی در اسلام مباح و جایز است، اما دیدگاه منصفانه و خالص و حق گرایی انسان، لازم میگرداند که در جزئیات احکام بردگی در اسلام دقت کند و به سرچشمه و انگیزه چنین حکمی بیندیشد و کیفیت رابطه با بردگان، برابری آنان با آزادگان در حقوق و وظایف و ایجاد راههای بسیار زیاد به دست آوردن آزادی برای آنان در شریعت اسلامی را مطالعه کند، فهم قضیه مخصوصاً زمانی ممکن میشود که آن را با سایر نظامهای بردگی مقایسه کند و آن را در کنار نوع جدید بردگی در این جهان روپوش دار قرار دهد، جهانی که پوشش تمدن و به روز بودن و پیشرفت را به خود گرفته است. خواننده مشاهده خواهد کرد که بنده به بسیاری از متون قرآن و حدیث و راهنمایی رسول اکرم صلی الله علیه و سلم اشاره میکنم تا اهمیت و جایگاه موضوع روشن شود و رفتارها و حرکتهای نادرست به حساب اسلام گذاشته نشود.
اکنون در این زمینه میگوییم: اسلام در مورد برده موضعگیری چنان شایستهای دارد که هیچ یک از ملتها وآیینها چنان روشی ندارند و اگر در همه امور مطابق روش اسلام رفتار شود، چنان اشکالاتی [که در سؤالات مطرح است] پیش نمیآید و آزادگان از طریق آدم ربایی، غصب و استفاده از زور و قدرت و نیرنگ که در گذشته و حال انجام میشود به بردگی گرفته نمیشوند. از طریق این موارد است که بردگی به شیوهای ننگین و چهرهای زشت ریشه دوانده و حاکم گشته است. در واقع انتشار نظام بردگی به این صورت ترسناک در قارههای دنیا فقط از طریق آدم ربایی انجام گرفته و سرچشمه اصلی آن در اروپا و آمریکا در قرنهای اخیر است.
اسلام در این زمینه با متونی صریح موضعگیری استوار و قاطع خود را بیان داشته است. در حدیث قدسی آمده است: «سه نفر هستند که در روز قیامت، دشمن آنها خواهم بود و اگر من دشمن کسی باشم با او دشمنی میکنم: فردی که بر اساس سوگند به خدا عهد نماید سپس آن را زیر پا گذارد و فردی که آزادهای را بفروشد و قیمت آن را مصرف کند و فردی که نوکری گیرد و کار خود را به وسیله او به پایان رساند اما پاداش او را ندهد»([۱]).
پیامبر صلی الله علیه و سلم هم می فرماید: «سه نفر هستند که خداوند نماز آنان را نمیپذیرد؛ کسی که پیشنماز و رهبر قومی شود و آن قوم او را نپسندند، و فردی که نماز را پس از وقت آن بخوانند، و فردی که شخصی آزاده را به بردگی گیرد»([۲]).
و شگفت اینکه در هیچ یک از متون قرآن و حدیث، جملهای که به بردهداری امر کند نخواهی یافت در حالی که صدها آیه و حدیث وجود دارد که به آزاد کردن بردگان فرامیخواند. به هنگام ظهور اسلام راههای بردهداری و سرچشمههای آن بسیار زیاد و راههای آزادی و رهایی بسیار کم و چه بسا رو به نابودی بود، اما اسلام چنین جهت گیری را تغییر داد و انگیزهها و راههای آزادی و رهایی از بردگی را گسترش داد و راههای بردهداری را با سفارشهای خود بست.
اسیر گرفتن افراد در جنگها از آشکارترین مظاهر بردهداری بود و هر جنگی به ناچار اسیرانی را در پی داشت و عرف حاکم بر روزگارچنان بود که اسیر هیچ حرمتی نداشت و سرنوشت او یا مرگ یا بردگی. اما اسلام راه سومی هم پیش روی اسیران گذاشت و آن هم برخورد نیکو با آنها و سرانجام، آزادی آنان بود.
در قرآن کریم آمده است: ﴿وَیُطۡعِمُونَ ٱلطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ مِسۡکِینٗا وَیَتِیمٗا وَأَسِیرًا ٨ إِنَّمَا نُطۡعِمُکُمۡ لِوَجۡهِ ٱللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمۡ جَزَآءٗ وَلَا شُکُورًا ٩﴾ [الإنسان: ۸ – ۹]. «و خوراک می دادند به بینوا و یتیم و اسیر، به خاطر دوست داشتن خدا. (و به زبان حال بدیشان میگویند:) ما شما را تنها به خاطر خدا خوراک میدهیم، و از شما پاداش و سپاسگذاری نمیخواهیم».
ظرافت و انگیزه بخشی آیه جایی برای تفسیر نمیگذارد. اما پیامبر هم در زمینه کرامتهای اخلاقی چنین میفرماید: «به عیادت مریض بروید و گرسنه را غذا دهید و برده را آزاد سازید»([۳]).
[۱]– به روایت بخاری
[۲]– به روایت ابو داوود و ابن ماجه از روایت عبدالرحمن زیاد افریقی.
[۳]– به روایت بخاری