ابو موسی یونس بن عبدالاعلی رحمه الله از دوستان نزدیک امام شافعی رحمه الله و از فقهای بزرگ شمرده میشد. واقعه بسیار عجیب و غریبی را در ارتباط با دیانت و امانتداری بیان کردند، ابن خلکان به روایت از «الـمنتظم فی أخبار من سکن المقطم» بیان میکند که ابوموسی فرمود: یک دفعه شخصی از شخصی دیگر قرضی گرفت و برای تجارت به خارج (از منطقه) رفت، بعد از مدتی وقت پرداخت بدهیاش نیز فرا رسید، به همین خاطر خواست جهت ادای قرضی به شهرش برگردد، اما از سوی دیگر بهخاطر طوفانیبودن دریا و نبودن امکانات دیگر، موفق به برگشت نشد، ناچاراً بدهیاش را در صندوقچهای گذاشته و آن را حواله امواج سهمگین دریا نمود. و هنگام انداختن صندوقچه به دریا اینچنین گفت: ای بارالهی، با نام تو این قرض را گرفته بودم و اکنون آن را به نام تو به دریا میسپارم. از سوی دیگر شخص طلبکار هر روز به کنار ساحل میرفت، تا ببیند چه موقع بدهکارش برمیگردد و چگونه بدهیاش را پرداخت میکند. در یکی از روزها در حالیکه چشمانش به امواج پرطلاطم دریا دوخته شده بود ناگهان امواج دریا صندوقچهای را جلو روی وی انداخت، بعداً که صندوقچه را گشود متوجه شد که در آن صندوقچه همان مبلغ هزار درهم وی موجود میباشد. بعد از اینکه طوفانهای دریائی فروکش کرد و آن شخص (بدهکار) به شهرش بازگشت، تصمیم گرفت بدهیاش را بپردازد، اما شخص طلبکار گفت: شما که بدهی خویش را پرداختهای، زیرا مبلغ هزار درهمی را که به همراه نامه در صندوقچه گذاشته بودی، آن را در کنار ساحل یافته و از این طریق طلبم به دستم رسید[۱].
[۱]– وفیات الأعیان، از ابن خلکان ج ۶ ص ۲۴۹٫